با ادامه جنگ در اوکراین، تشدید تحریمها علیه روسیه و مطرح شدن مسئله تایوان با چین به عنوان مقدمهای برای اعمال تحریمهای بیشتر علیه دومین اقتصاد بزرگ جهان، صحبت از «پایان عصر جهانی شدن» در رسانهها و موسسات مطالعاتی و پژوهشی روبهافزایش است.
هرچند صحبت در این زمینه با تشدید بحران همهگیری کرونا و همراه شدن آن با رکود اقتصادی جهان و ایجاد خلل در روند تجارت جهانی به دلیل اعمال محدودیتها برای جلوگیری از گسترش انتشار ویروس کرونا آغاز شد، محاصره اقتصادی روسیه و آغاز تکرار این ماجرا با چین از سوی غرب به جریان پایان یافتن عصر جهانی شدن سرعت بیشتری داد.
به نظر بسیاری از مردم، در طول بحران همهگیری کرونا و تشدید رقابت بین کشورها برای فراهم کردن لوازم پیشگیری و دستیابی به واکسنهای ضدویروس، ایده «جهان واحد» بهطور کامل نابود شد؛ بهویژه اینکه برخی از کشورها محمولههای دستکش و ماسک متعلق به کشورهای دیگر را توقیف و تصاحب کردند.
در مبارزه همگانی با دشمن ناشناختهای که بشریت را هدف قرار داد، حس خودخواهی بر بعضیها چیره شد و آنها را از به اشتراک گذاشتن لوازم پیشگیری که در دسترسشان بود، بازداشت.
از آنجا که آشفتگیهای زنجیره تامین به دلیل ادامه بحران همهگیری کرونا، تعطیلیها و سایر اقدامهای پیشگیرانه حتی پس از کاهش روند همهگیری ادامه یافت، درباره پایان جهانی شدن، بهویژه جهانی شدن اقتصادی که در دهه ۸۰ قرن گذشته آغاز شد، صحبتهای بیشتری مطرح شد.
آغاز جنگ اوکراین، اعمال تحریمها علیه روسیه و تشدید تنش بین ایالات متحده و چین (دو قدرت اقتصادی برتر جهان)، استدلال کسانی که عصر جهانی شدن را رو به پایان میدانند، تقویت کرد. همزمان با این تحول، جهان بار دیگر به سمت تکقطبی شدن شدید گام برداشت؛ زیرا دولت جو بایدن، رئیسجمهوری ایالات متحده، تلاشهای تازهای را آغاز کرد که هدف از آن «بازیابی نقش رهبری آمریکا در جهان» با اتحاد عمدتا غربی به رهبری واشنگتن است که جایگاه آمریکا را به عنوان تنها ابرقدرت جهان تقویت میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
این امر ممکن است بهطور کلی واکنشی به چگونگی روند جهانی شدن باشد که در گذشته بسیاری از اندیشمندان و پژوهشگران ظهور آن را عاملی برای چندقطبی شدن جهان پیشبینی میکردند.
با این حال، به نظر میرسد صحبت درباره پایان جهانی شدن اغراقآمیز و یک گزافهگویی بیش از حد باشد؛ درست همانگونه که در گذشته با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و افول بلوک شرق در پایان جنگ سرد اتفاق افتاد و برخی آن تحول را «پایان تاریخ» قملداد میکردند. در حالی که واقعیت تاریخ این امر را بازگو میکند که در زندگی انسان هیچ تحولی بهسرعت پایان نمییابد و هیچ دگرگونی بهطور ناگهانی و یکباره پدید نمیآید.
در واقع، تاریخ نه با تسلط کامل نظام سرمایهداری و هژمونی تکقطبی آمریکا بر جهان به پایان رسید و نه «نظم نوین جهانی» که بسیاری از روشنفکران و سیاستمداران در اواخر قرن گذشته مردم را به ظهور و گسترش آن نوید میدادند، توسعه یافت.
البته جهان از نظر سیاسی و اقتصادی همچنان در حالتی پویا قرار دارد و وقوع هر امری در آن ممکن است. این وضعیت برای قدرتهای نوظهوری که شاید از کانون توجه به دور باشند، فرصتهای بسیاری را فراهم میکند تا خود را به عرصههای مختلف منطقهای و جهانی تحمیل کنند.
شکی نیست که تجارت جهانی تحت تاثیر بحران کرونا، پیامدهای جنگ اوکراین و تحریمهایی اعمالشده علیه روسیه قرار گرفت و در آینده هم تحت تاثیر تحریمهای احتمالی علیه چین قرار میگیرد. همچنین ممکن است شتاب جهانی شدن اقتصادی در سراسر جهان کاهش یافته و بر کشورهای نوظهور و در حال توسعه تاثیر منفی گذاشته باشد، اما این بدان معنا نیست که عصر جهانی شدن به پایان رسیده یا در آستانه پایان است.
با این حال، این موضوع را نباید فراموش کرد که این اواخر، برخی در اروپا این موضوع را بهصراحت مطرح میکنند که غرب بهطور کل مخالف چین نیست. افزون براینکه بسیاری از اروپاییها بحران اخیر سر تایوان را یک «مشکل آمریکایی» میدانند. البته این اظهارات بیانگر اختلاف عمیق بین اعضای باشگاه غربی درباره جنگ اوکراین است و تردیدی نیست که همه کشورهای غربی درباره روسیه، بهویژه در مورد تحریمهای اقتصادی که به اروپا بیشتر از روسیه آسیب رساند، نگرش واحدی ندارند.
باید به یاد داشته باشیم که مهمترین ویژگی جهانی شدن اقتصاد انتقال کارخانهها و مراکز تولیدی بسیاری از شرکتهای بزرگ اروپایی، آمریکایی، ژاپنی و غیره به چین است تا از نیروی کار ارزان و شرایط فراهمشده برای تولید بهرهبرداری شود. همچنین، شرکتهای خارجی که کالاهای خود را در چین تولید میکنند، کالاهای تولیدشده را برای فروش به کشورهای اصلی خود و سایر بازارهای جهانی انتقال میدهند و این اقدام به نوبه خود تجارت جهانی را تقویت میکند.
البته ممکن است در حال حاضر به دلیل بحران کرونا که بیش از دو سال پیش آغاز شد، رشد جهانی شدن با کاهش روبهرو شده باشد و شاید منحنی وابستگی متقابل بین کشورهای جهان و مناطق اقتصادی برای مدتی کاهش یابد، اما این بدان معنی نیست که این شاخص همچنان به سمت پایین نمودار در حرکت است. این منحنی میتواند به سمت بالا حرکت کند یا برای مدت دیگری مسیر مستقیم خود را بپیماید. شکی نیست که رکود احتمالی اقتصاد جهانی و افزایش بیسابقه نرخهای تورم، بهطور کل فشار را بر منحنی توسعه جهانی شدن افزایش میدهد.
با این حال، دگرگونیهای یادشده به معنای پایان عصر جهانی شدن و آغاز حرکت آن به سمت فروپاشی، آنگونه که برخی تصور میکنند، نیست. در واقع، حرکت جهانی شدن با ویژگیها و پیوندهای بسیاری همراه بوده که در عمق نظام اقتصادی و سیاسی جهانی ریشه دوانده است؛ بنابراین، پایان دادن به این درهمتنیدگی کار آسانی نیست.
البته دوره کنونی را بهسادگی میتوان به عنوان «حالت پایدار پویا» توصیف کرد که از دهه ۸۰ قرن گذشته تاکنون ادامه دارد و این دوره ممکن است سرآغاز شکلگیری درازمدت جهانی جدید با همه موارد فوق و در راس آن «جهانی شدن» باشد.
برگرفته از اسکاینیوز عربی