حضور گسترده زنان معترض لبنانی در اعتراضات اخیر علیه فساد دولتی تاریخساز شد. آنها در مجموعهای از اعتراضات غیر حزبی در سطح کشور، در پاسخ به عدم موفقیت دولت در یافتن راهحلهایی برای بحران اقتصادی لبنان به خیابانها آمدهاند. اما اعتراضات آنها فقط برای برکناری حاکمان فعلی و بهبود وضعیت اقتصادی نیست. زنان لبنانی در تظاهرات علیه قوانین تبعیض آمیز و نابرابر علیه زنان و جامعه ال.جی.بی.تی.کیو شعار میدهند. اعتراضات آنها علیه آزار و اذیت جنسی و تجاوز به هویتهای به حاشیه رانده شده نیز هست.
مشارکت جنجالی زنان لبنان در زمانی اتفاق میافتد که کشور عراق نیز در حال تجربه کردن اعتراضات ضد دولتی است. با این تفاوت که به دلایل فرهنگی-مذهبی آمیخته با سیاست، زنان عراقی نتوانستهاند در این شورشها حضور پررنگ داشته باشند. میسم آل وائد، کاربر عراقی در شبکههای اجتماعی در مورد تفاوت میان معترضین لبنانی و عراقی و اختلاف زیاد در تعداد معترضان زن در هر یک از این کشورها گفته است: « میدانید چرا زنان لبنانی از خانه بیرون میروند و اعتراض میکنند و زنان عراقی میترسند؟ به این دلیل که [زن لبنانی] قدرت خود را از کل جامعهای میگیرد که به مقام آنها احترام میگذارد، صدای آنها را میشنود و آنها را به کالا تبدیل نمیکند».
مشارکت زنان خاورمیانه در اعتراضات و تظاهرات مردمی همواره با رفتارهای خصمانه و محروم کننده و با توجیهات اجتماعی متکی بر اصول پدرسالار همراه بوده است. اینگونه توجیهات با مقصر دانستن و سرزنش زنان، که به دلیل ترک حوزه شخصی در معرض خشونت مردان قرار میگیرند، موجب حفظ کنترل مردانه بر حوزه عمومی (از جمله پیوستن به تظاهرات و مشارکت سیاسی) میشود که در واقع دعوتی برای تشدید اعمال خشونت و آزار و اذیت بیشتر زنان معترض در تظاهرات است.
آنچه تظاهرات اخیر لبنان را بی همتا جلوه میدهد، شیوه حضور زنان معترض با پوششی آزادانه و هنرمندانه در خیابانها است. گرچه آنها مورد حمایت بسیاری از گروههای حقوق بشری در خاورمیانه و شمال آفریقا قرار گرفتهاند، اما شماری از مقالات و اظهار نظرهای نخبگان سیاسی عرب سعی بر قضاوت، تحقیر و تخریب حضور جنجالی زنان لبنان در این جنبش ضد دولتی داشتهاند. یکی از این چهرههای سیاسی، علاء مبارک، فرزند رئیس جمهور سابق مصر، حسنی مبارک است که با انتشار یک توئیت سکسیست درباره زنان معترض لبنان، سعی بر سکسوالیزه کردن آنها داشته است. او در حساب توئیتر خود نوشته است: «اگر شبیه اینها در تظاهرات ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ مصر شرکت میکردند، حتی علاء و جمال هم به میدان میآمدند و علیه پدرشان شعار میدادند».
خانواده مبارک در انقلاب ۲۰۱۱ مصر، در پی اعتراضات و نافرمانیهای مدنی علیه فقر، بیکاری و شکنجههای سیاسی از قدرت برکنار شدند. نکته قابل توجه این است که در انقلاب ۲۰۱۱ مصر بسیاری از زنان شرکت کننده در این قیامها توسط نیروهای امنیتی و حتی معترضان مرد مورد حملات جنسی قرار گرفتند و بازداشت و شکنجه شدند.
هند الکحولی، مدافع حقوق زنان مصری، که تاریخ سرکوب اعتراضهای زنان مصری را خوب میداند، در حساب فیس بوک خود در مورد حضور زنان لبنانی در اعتراضات و نافرمانیهای مدنی نوشته است: «اینکه زنان در لبنان میتوانند شلوارهای کوتاه بپوشند و بدون آزار و اذیت، با گروهی از مردان قدم بزنند، الهام بخش است». او همچنین نوشت: « اگر کسی میخواهد بداند مردانگی چیست، میتواند آن را در اینجا ببیند. زنان در این گروه احساس امنیت میکنند، هیچ یک از این مردان سعی بر محدود کردن آزادی و یا آزار و اذیت آنها ندارند ــ نه کلامی و نه فیزیکی».
بیشک، قیام منحصر بهفرد زنان لبنان برای زنان و فعالان حقوق بشر و فمینیستهای خاورمیانه، که در اعتراضات و شورشهای ضد دولتی مورد واکنش شدید نیروهای امنیتی از جمله خشونت جنسی بهعنوان تاکتیک سرکوب زنان معترض به سیاستهای ناعادلانه و نابرابر قرار گرفتهاند، بسیار الهام بخش خواهد بود. از سوی دیگر، مردان لبنانی اثبات کردند که اتحاد زنان و مردان در مبارزات مدنی تنها یک رویا نیست و اینکه مردان خاورمیانه تا زمانی که با زنان همراه نشده و در راستای عدالت اجتماعی برای زنان و مبارزه با سکسیم قدم بر ندارند، هرگز نمی توانند آزادی واقعی را تجربه کنند و به حقوق انسانی کامل خود دست یابند. مردان خاورمیانه باید کمی بیشتر نگران مبارزه برای پایان دادن به این بیعدالتیها و حمایت از مادران، دوستان دختر، خواهران، همسران و دختران خود باشند. آنها بایستی در عوض اینکه به این بیعدالتیها و مشکلات عدالت اجتماعی فقط بهعنوان مشکل زنان بنگرند، موضوعات جهانی را نیز در نظر بگیرند. دقیقا مانند سایر جنبشهای حقوق بشری که سعی بر توسعه انسانیت دارد.