ابو صدام؛ جهان مردانه به روایت یک فیلمساز زن

نادین خان، فیلمساز مصری، در دومین فیلم بلند خود یک فیلم جاده‌ای مردانه‌ خلق کرده‌ است

کارگردان فیلم ابوصدام می‌گوید در فیلمش درباره جامعه‌اش حرف می‌زند که جامعه‌ای مردانه و ماچو (دارای روح یا ماهیت مردانه) است- Imdb

«ابو صدام» کنکاشی در دنیای مردانه است که از دیدگاه یک فیلمساز زن روایت می‌شود. این فیلم که در جشنواره قاهره و چند جشنواره‌ جهانی دیگر به نمایش درآمده، داستان راننده‌کامیونی به نام ابوصدام (با بازی محمد ممدوح) است که پس از مدت‌ها به جاده بازگشته و حالا شاگرد تازه‌ و جوانی هم او را همراهی می‌کند.

نادین خان، فیلمساز مصری، در این دومین فیلم بلند خود، یک فیلم جاده‌ای مردانه‌ خلق کرده که در آن، نفوذ به درون احساسات یک مرد و مشکلات درونی او به مسئله اصلی فیلم بدل می‌شود. با این فیلمساز درباره فیلمش به گفت‌وگو نشستم. 

 

- ایده اولیه از کجا شکل گرفت؟

- سال‌ها قبل شاهد یک حادثه خونین در ساحل شمالی مدیترانه بودم. یک کامیون تصادف کرد و نیمی‌ از آن ویران شد. مشخص بود که خود کامیون مسبب این تصادف خونین است. این تصویر سال‌ها در ذهن من ماند. یک حادثه دیگر هم با یک راننده کامیون داشتم که خیلی سعی می‌کرد به من نزدیک شود چون من زن و جوان بودم. این بود که ذهن من درگیر این ماجرا شد و روی این شخصیت به‌عنوان راننده کامیون کار کردم.

- فیلم شما جهان بسیار مردانه‌ای را ترسیم می‌کند؛ در حالی که شما زن‌اید. چطور به این دنیای مردانه وارد شدید و زاویه دید شما چطور شکل گرفت؟

- من درباره جامعه‌ام حرف می‌زنم که جامعه‌ای مردانه و ماچو (دارای روح یا ماهیت مردانه) است. یعنی این سیستم و جامعه است که من به‌عنوان یک زن را در این زاویه دید قرار می‌دهد و من به این شکل به این ماجرا نزدیک شدم؛ به مردی که جهانش ازجمله فیزیکش این را از او می‌طلبد. ضمن اینکه شخصیت شکننده‌ای درونش وجود دارد، اما نمی‌داند که چطور با این احساسات کنار بیاید. او باید نقش یک مرد ماچو (دارای رفتارهای خشن، انعطاف‌ناپذیر و پرخاشگرانه) را بازی کند که از نظر جنسی هم قوی است؛ چون فرهنگ و سیستم او را در این موقعیت قرار می‌دهد و اینکه تفکر ساده‌دلانه‌اش چطور او را در این موقعیت تعریف می‌کند. نمی‌توانم بگویم که من پشت سر هم چطور این شخصیت را خلق کردم اما باید درباره یک شخصیت ماچو با مشکل جنسی حرف می‌زدم که نمی‌داند با آن چه کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

-خواسته‌اید در تماشاگر درباره این شخصیت ماچو نوعی درک و همذات‌پنداری شکل بگیرد که در عین حال رسیدن به این نقطه به‌دلیل ویژگی‌های این شخصیت کار مشکلی است.

- فکر می‌کنم انسان‌ها همه انسان‌اند. البته استثنا هم هست، آن‌هایی که واقعا دیگر از حد خارج‌ شده‌اند؛ اما دوست ندارم که شخصیت‌هایم سیاه یا سفید باشند. انسان‌ها مجموعه‌ای از پیچیدگی‌هایند و من شخصیت این فیلم را هم به همین شکل می‌بینم. البته او زیاد اشتباه می‌کند و شخصیت ترسناکی است؛ اما در عین حال، این جنگ را هم با خود دارد؛ در حالی که نمی‌داند چطور حلش کند. وقتی شما این شخصیت پیچیده را دارید، خودبه‌خود با نوعی تضاد مواجهید که از شخصیت سیاه یا سفید فاصله دارد.

- بیشتر فیلم در یک کامیون می‌گذرد؛ یک فضای بسته کوچک. از نظر تکنیکی چطور با این محدودیت کنار آمدید؟

- این یک چالش بزرگ بود و باید بگویم که من عاشق چالشم. به‌ویژه چالش‌های فنی. با نظر فیلمبردار، ماکت داخل کامیون را ساختیم و بیرون گذاشتیم و بعد فیلم بین این دو مکان یعنی داخل کامیون و بیرون آن با این ماکت فیلمبرداری شد. این به ما امکان داد زاویه‌های گوناگون دوربین را داشته باشیم. من نمای باز نمی‌خواستم و قصد داشتم به شخصیت‌ها بیشتر نزدیک شوم؛ برای همین این ماکت خیلی کمک کرد تا بتوانیم آن طور که می‌خواستم فیلمبرداری کنیم.

- فکر می‌کنم مهم‌ترین بن‌مایه فیلم تنهایی است.

- راستش نمی‌دانم... نمی‌توانم بگویم که مایه اصلی برای من چیست. وقتی ایده را داشتم، به چیز دیگری فکر می‌کردم و بعد که فیلمبرداری می‌کردم، به یک چیز دیگر. چون بازیگر اصلی بسیار به شخصیت اضافه کرد. اما قطعا با یک شخصیت تنها روبه‌روییم... او با احساساتش تنها است.

 

- گفتید که بازیگر اصلی چیزهای زیادی به شخصیت اضافه کرد. چقدر در طول فیلمبرداری فیلمنامه را تغییر دادید و چقدر بداهه کار کردید؟ به نظر می‌رسد بازیگرتان را در دیالوگ‌ها و حرکات تا حدی آزاد گذاشته باشید.

- وقتی که فیلمبرداری می‌کردیم، آزادی‌ برای بازیگر وجود نداشت؛ اما قبل از فیلمبرداری این آزادی بود که درباره رفتارها و روانشناسی شخصیت بحث زیادی بکنیم. برای همین یک بحث آزادی جریان داشت که شخصیت را در جای درستش قرار بدهیم. دو بازیگر اصلی خیلی چیزها به شخصیت‌ها اضافه کردند که برای خودشان قابل باور باشد و بتوانند نقش را خلق کنند.

 

- فضای فیلم تا حدی من را یاد فیلم دوئل اسپیلبرگ انداخت.

- البته... یکی از فیلم‌هایی که قبل از شروع فیلمبرداری دیدم، دوئل بود؛ اما فکر می‌کنم فیلم من متفاوت است. در عین حال که الهام‌هایی از آن فیلم وجود دارد، اما در مسیر دیگری حرکت می‌کند.       

بیشتر از فیلم