خشونت علیه زنان طیف وسیعی از رفتارهای آزاردهنده چون تجاوز جنسی، حمله فیزیکی، آزارهای روانی و کلامی، احساس مالکیت و نابرابری را شامل میشود. گزارشهای تحقیقی سازمان ملل متحد و نهادهای حقوق بشری گستردگی خشونت علیه زنان در تمام نقاط جهان، حتی جوامع مدرن، را اثبات میکند؛ هرچند دادههای مطالعاتی نشان میدهند که خشونت علیه زنان در جوامع سنتی و مذهبی بهشکلی گستردهتر ادامه دارد.
در جوامعی مانند ایران که حکومت مرکزی از استقرار قوانین مردسالارانه نفع میبرد، سرکوب زنان و خشونت علیه آنان دارای چارچوب و سازمانیافته است. بر اساس قوانین جمهوری اسلامی ایران که مبتنی بر اصول فقه شیعه است، زنان بدون اجازه همسر، اجازه کار و خروج از کشور ندارند. از حق ارث برابر برخوردار نیستند و دیه آنان نصف مردان است. حکومت ایران همچنین بسیاری از اشکال خشونت علیه زنان مانند آزارهای کلامی و روانی و تجاوز مرد به همسرش را به رسمیت نمیشناسد و با ترفندهای گوناگون، مانع از مشارکت زنان در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی میشود. به تمام این موارد باید حجاب اجباری و سلطه مردان و حکومت بر بدن زنان را نیز اضافه کرد؛ زیرا زنان در ایران برای مواردی مثل سقطجنین باید هم از حکومت و هم از شوهران خود اجازه بگیرند و به رعایت حجاب اجباری در مکانهای عمومی ملزماند.
وضعیتی که جمهوری اسلامی برای زنان ایرانی درست کرده، در کنار مسائل دیگری مانند ارتقای سطح آگاهی و آشنایی با جنبشهای برابرخواهانه در سطح جهان، موجب شده است زنان ایرانی در صف اول مبارزات سیاسی علیه حکومت قرار بگیرند. با مرور فعالیتهای مدنی و سیاسی در سالهای اخیر، با نامهای متعدد زنان فعال سیاسی و مدنی مواجه میشویم که پرچم مبارزه با حکومت و برابرخواهی را بالا نگه داشتند و در این راه هزینههایی از جمله حبسهای طولانیمدت پرداخت کردند.
جنبش زن، زندگی، آزادی
مبارزات سیاسی و مدنی زنان علیه حکومت سلطهگر و تمامیتخواه جمهوری اسلامی از همان سالهای ابتدایی انقلاب ۱۳۵۷ آغاز شد؛ اما پس از کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در بازداشتگاه پلیس امنیت اخلاقی تهران، جنبشی از مناطق کردنشین ایران آغاز شد که بهسرعت همهجا را فرا گرفت و امروز بسیاری از فعالان برابرخواهی در سراسر جهان را شگفتزده کرده است؛ زنان در شهرهای مختلف ایران روسریها را از سر برداشتند و در آتش انداختند. گیسوبران زنان ایرانی در اعتراض به چندین دهه خشونت علیه زنان نیز به کارزاری جهانی تبدیل شد.
برای حکومتی که با ادعای اجرای قوانین دین اسلام، بنیان گذاشته شد و حجاب زنان را اصلیترین نماد این نوع حکومت میداند و خود را مالک بدن زنان میپندارد، روسریسوزان زنان و گیسوبران آنان خیلی گران تمام شد؛ اما این همه ماجرا نبود؛ جنبش «زن، زندگی، آزادی» با تمام اعتراضهای سیاسی دیگر ایران تفاوت داشت؛ از جمله اینکه این بار زنان پیشقراول اعتراضها بودند. تفاوت دیگر نیز که اکنون بسیار در کانون توجه قرار دارد، همراهی مردان ایرانی با جنبش برابرخواهانه زنان است. به عبارت دیگر، بسیاری از مردان ایرانی در این نقطه تاریخی، از حکومت و جامعه سنتی که بر زن احساس مالکیت میکند و تعیین تکلیف برای او را به رسمیت میشناسد، صف خود را جدا کردند و بار سلطهگری را از دوششان برداشتند و به زمین گذاشتند.
جمهوری اسلامی ایران هم در واکنش به این خیزش سراسری، با تکرار رویههای پیشین به کشتار، بازداشت، شکنجه و تهدید گسترده معترضان متوسل شد. آمارهای تخمینی سازمانهای حقوق بشری کشته شدن شماری از زنان و دختران معترض در جریان خیزش سراسری را تایید میکند. درباره آمار زنان و دختران بازداشتی اطلاعات دقیقی وجود ندارد اما گزارشها و روایتهایی موجود است که شکنجه و آزار جنسی معترضان در بازداشتگاهها و زندانها را اثبات میکند.
شبکه خبری سیانان بهتازگی گزارشی از «تعرض جنسی و تجاوز» به بازداشتیهای خیزش سراسری در زندانهای جمهوری اسلامی منتشر کرد. این گزارش که با استناد به شهادت برخی افراد بازداشتشده و منابع بیمارستانی نوشته شد، اثبات میکند که برخی زنان، دختران جوان و پسران نوجوان در زندانها قربانی تجاوز و تعرض شدهاند.
یکی از قربانیان به این رسانه گفت که بازجوها آنان را به اتاقهای کوچکتری میبرند و در آنجا به آنان تعرض جنسی میکردند. زن جوانی با نام مستعار هانا نیز میگوید که در جریان بازداشت، هم خودش تحت خشونت جنسی قرار گرفته و هم خشونت جنسی علیه دیگر زنان بازداشتی را شاهد بوده است. در این گزارش، از آرمیتا عباسی، دختر جوانی که درباره سرنوشتش ابهامهای زیادی وجود دارد و پیشتر نیز گزارشهایی از تجاوز به او منتشر شد، نام برده شده است.
مقامهای جمهوری اسلامی تعرض و تجاوز به بازداشتیها را انکار و تکذیب میکنند اما در جریان اعتراضهای خیابانی، ویدیوهایی منتشر شد که تعرض جنسی ماموران حکومت به معترضان در سطح خیابان را آشکار میکرد. در یکی از این ویدیوها که ۲۲ مهر منتشر شد و موجی از واکنشها را در پی داشت، مشاهده میشود که یکی از ماموران سرکوب در ملاعام به زنی بیدفاع تعرض میکند. بسیاری از کاربران رسانههای اجتماعی در واکنش به این ویدیو نوشتند که وقتی در ملاعام، با افراد چنین رفتار میشود، احتمال تعرض و تجاوز در زندانها بهمراتب بیشتر است. بسیاری دیگر نیز به مواردی از تعرضها و خشونتهای کلامی حکومت و وابستگانش علیه زنان آزادیخواه اشاره کردند.
خشونتهای کلامی و روانی حکومت علیه زنان
مقامهای جمهوری اسلامی ایران که در نادیدهانگاری فعالیتها و مطالبات برابرخواهانه زنان سابقهای طولانی دارند، با شروع جنبش «زن، زندگی، آزادی» ابتدا راهبرد تحقیر زنان و کمارزش و کماهمیت جلوه دادن مبارزه آنان را در پیش گرفتند اما با فراگیر شدن دامنه این جنبش، به ناسزاگویی، توهین، اتهام و دیگر مصادیق خشونت کلامی متوسل شدند. این بار طلاب و افراد معممی که پیشتر نیز خواهان برخورد با زنان «بدحجاب» شده بودند، به میدان آمدند و به هواداری حکومت، به زنان ایرانی تاختند. برخی وابستگان حکومت پا را از این هم فراتر گذاشتند و درباره زنان آزادیخواه و مبارز صفاتی زشت به کار بردند. از جمله حسین رحمانیدوست، استاد دانشگاه نیشابور، که زنان معترض ایرانی را «فاحشه» نامید و مدعی شد که تصویر مهسا امینی برای «خودارضایی» مردان در سرتاسر جهان منتشر میشود.
روزنامه کیهان که مدیرمسئول آن را علی خامنهای تعیین میکند، هم در گزارشی ادعا کرد: «کسانی که بحث آزادی حجاب را مطرح میکنند، مسئلهشان فحشا و برهنگی است». حسین کچویان، استاد دانشگاه تهران، هم در شبکه افق، وابسته به سپاه پاسداران، شعار «زن، زندگی، آزادی» را به سخره گرفت و گفت: «باید بگویید زن، فحشا، هرزگی».
حمید رسایی، نماینده سابق مجلس، نیز ادعا کرد تمام خواسته معترضان این است که «چرا نمیگذارند در ایران ما لخت بگردیم. تمام خواسته اینها از آزادی همین است؛ هر شب با یکی بخوابند و مثل حیوان بچَرند».
اینها تنها نمونههایی از ناسزاگوییها و اتهامهای حکومتیها علیه زنان ایرانی است که این روزها پرچمدار آزادیخواهیاند و در مقابل خشونت سازمانیافته ایستادهاند و جنبش «زن، زندگی، آزادی» را در سطح جهان فراگیر کردهاند. تا آنجا که رئیسجمهوری کشوری دیگر در آن سوی جهان، در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان، با افتخار میگوید که برای مبارزه با ستم، کنار زنان ایرانی ایستاده است.
جو بایدن: کنار زنان ایران هستیم
جو بایدن، رئیسجمهوری ایالاتمتحده آمریکا، در آستانه ۲۵ نوامبر، روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان، در بیانیهای اعلام کرد کنار زنان ایرانی که برای مطالبه حقوق انسانی و آزادیهای اساسی خود با خشونت و ظلم مواجهاند، میایستد.
رئیسجمهوری آمریکا در بیانیه خود همچنین حمایتش را زنان اوکراین که در جنگ «ناعادلانه» روسیه درگیرند، زنان روسیه که سال ۲۰۱۷ از خشونت علیه آنان تا حدودی جرمزدایی شد و تمام زنانی که با یکی از اشکال خشونت از جمله خشونت فیزیکی، تجاوز جنسی و تعقیب مواجهاند، اعلام کرد.
دادههای مطالعاتی سازمان ملل متحد نشان میدهد که در سراسر جهان، از هر سه زن، یک زن دستکم با یکی از اشکال خشونت مواجه شده است. جو بایدن با تاکید بر اینکه پایان دادن به این آفت یک «الزام اخلاقی» است، افزود: «تقویت امنیت و ثبات زنان برای همه ما منافع راهبردی دارد؛ زیرا وقتی زنان ایمناند و بهطور کامل در جوامع خود ادغام میشوند، همه عملکرد بهتری دارند.»
رئیسجمهوری آمریکا در ادامه، خاطرنشان کرد که به تلاشهایش برای حمایت از زنان قربانی خشونت ادامه میدهد. او گفت: «هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم. هیچکس نباید تحت تهدید و خشونت زندگی کند. این هدف نهایی ما است و دولت من به رهبری این امر در خانه (آمریکا) و سراسر جهان ادامه میدهد.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان
چهار خواهر به نامهای پاتریا، مینروا، ماریا و دده که در تاریخ مبارزات سیاسی و فمنیستی به نام «خواهران میرابال» شهرت دارند، اواخر دهه ۵۰ میلادی، با رافائل لئونیداس تروخیو مولینا، دیکتاتور معروف جمهوری دومینیکن، به مبارزه برخاستند و در فعالیتهای آزادیخواهانه علیه حکومت مستبد او مشارکت کردند که باعث شد عاملان حکومت تروخیو، روز ۲۵ نوامبر ۱۹۶۰، سه خواهر (پاتریا، مینروا، ماریا) را به شکل وحشیانهای به قتل برساندند. روایت مبارزات آزادیخواهانه خواهران میرابال و نحوه قتل آنان بهسرعت در جهان پیچید و آنها به نماد مبارزات مردمی و برابرخواهانه در دیگر کشورهای جهان تبدیل شدند.
این روز از سال ۱۹۸۱ به شکل غیررسمی بهعنوان روز جهانی منع خشونت علیه زنان، نامیده شد تا اینکه در سال ۱۹۹۹، مجمع عمومی سازمان ملل متحد ۲۵ نوامبر را در تقویم جهانی به یاد خواهران میرابال، به نام «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» ثبت کرد.
سازمان ملل متحد اعلام کرد که این روز فرصتی مناسب برای آگاهیبخشی درباره زنانی است که در سرتاسر جهان در معرض اشکال مختلف خشونت قرار میگیرند. همچنین به دولتها و مردم یادآوری میکند که در عزم جهانی برای مبارزه با خشونت علیه زنان، مشارکت کنند.