گروه هکری بلکریوارد پس از هک کردن خبرگزاری فارس در شامگاه جمعه چهارم آذرماه و دستیابی به اسناد داخلی این خبرگزاری، به مدرکی دست یافت که در آن، به برنامه حاکمیت برای نحوه برخورد با جامجهانی و استفاده از آن به نفع خود و همچنین جلوگیری از تاثیرگذاری این بازیها بر خیزش سراسری مردم ایران اشاره شده است.
این طرح تفصیلی، با تحلیل توییتهای کاربران، در مورد حوادث احتمالی که در جامجهانی رخ خواهد داد، یک جمعبندی ارائه کرده و نحوه مقابله با آن را شرح داده است. در این جزوه که با نام «طرح عملیات تقویمی جامجهانی» معرفی میشود، با اشاره به خیزش سراسری مردم ایران، آمده است که در پی بازیهای جامجهانی، نگرانیها و تهدیدهای جدیدی علیه نظام وجود خواهد داشت.
پیشبینی این گروه از این تهدیدها به این شرح است: «بیتفاوتی جامعه به بازیهای جامجهانی و تبدیل فرصت به تهدید در پرتو این رقابتها، ایجاد دوگانگی میان تیم ملی ایران و تیم ملی جمهوری اسلامی یا تیم نیروهای مسلح و در نتیجه ایجاد شکاف و دودستگی در جامعه، هرگونه تلاش برای نمایش اعتراض بازیکنان تیم ملی و حمایت از اغتشاشها (نظیر جمعخوانی نکردن سرود ملی، تلاش نکردن برای کسب نتایج مطلوب، استفاده بازیکنان از مچبند مشکی و...»
در بازی اول تیم ملی فوتبال، از موارد فوق، دو مورد رخ داد؛ نخواندن سرود و استفاده از مچبند مشکی هنگام گرم کردن بازیکنان در زمین؛ این باعث شد تا از راهکارهایی که در سند اول منتشر شد، استفاده شود و با تهدید و تطمیع بازیکنان، این اتفاق در بازی دوم تکرار نشود.
در این جزوه، به مواردی دیگر اعم از «فقدان تاثیرگذاری بازیهای جامجهانی در افزایش امید و نشاط اجتماعی به علت حواشی آن، حضور عناصر ضدانقلاب در کشور قطر و تلاش برای تجمع اعتراضی و آشوب در برابر رسانهها با نمایش عکس مهسا امینی در ورزشگاه و سردادن شعارهای ساختارشکنانه در بازیهای ایران، تجمع در هتل محل استقرار تیم ملی برای فشار آوردن به بازیکنان و... و همچنین حضور افرادی چون علی کریمی و علی دایی در برنامههای ورزشی شبکههای ماهوارهای معاند» نیز اشاره شده است.
در طرح عملیات تقویمی جامجهانی خبرگزاری فارس آمده است که برای خنثی کردن «تهدیدهای محیطی» در حاشیه بازیها، باید با دولت قطر همکاری شود. همچنین بر تبلیغات محیطی در سطح شهرها در مورد جامجهانی و نشان دادن تیم ملی به عنوان نماینده مردم نیز تاکید شود. این در حالی است که در خیزش سراسری اخیر، مردم بسیاری از این تابلوهای تبلیغاتی را در اعتراض به دیدار بازیکنان تیم ملی با ابراهیم رئیسی به آتش کشیدند یا با اسپری و رنگ مخدوش کردند. در این سند، همچنین آمده است که باید اینگونه نمایش داده شود که راهپیماییکنندگان ۱۳ آبان حامی تیم ملیاند، «نه اغتشاشگران و دشمنان ملت».
این مرکز در حالی برای تماشای عمومی و گروهی بازیها در سطح شهر، پارکها، آمفیتئاترها و سالنهای کنفرانس مشهور طرحریزی میکند که پیش از این، تماشای عمومی بازیهای فوتبال همواره با محدودیت و ممنوعیت همراه بود و نهادهای مختلف از برگزاری چنین رویدادهایی جلوگیری میکردند. از سوی دیگر، بر اساس این سند، حاکمیت در سراسر کشور، برای برگزاری جشن صعود احتمالی آماده میشود تا از آن را به عنوان یک پیروزی برای جمهوری اسلامی جلوه دهد.
همراه کردن شخصیتهای ورزشی معروف همچون علی دایی و بازیکنان تیم ملی با نظر گذاشتنهای گسترده در حسابهای آنان در اینستاگرام یکی دیگر از ترفندهایی است که برای بهرهمندی حاکمیت از جریان جامجهانی در نظر گرفته شده است.
در یک بخش قابلتوجه از این سند، به وعده پرداخت جوایز مادی و معنوی به بازیکنان در ازای همراهی با جمهوری اسلامی اشاره شده است: «برای همراهسازی حداکثری اعضای تیم ملی فوتبال باید به بهانه احتمال برد، جوایز و پاداشهای خوبی به بازیکنان وعده داده شود که این جوایز میتوانند مادی و معنوی باشند. باید توجه کرد که این جوایز نباید به مثابه رشوه برای همراهی با نظام تلقی شود.»
پیشبینی درباره اقدامهای معترضان و برنامهریزی برای واکنش متقابل
مرکز شمس در این جزوه، با تحلیل توییتهای کاربران در مورد جامجهانی عملکرد آنها را تحلیل کرده و برای مقابله با نظرهای اقشار مختلف و جلوگیری از همراهی بازیکنان تیم ملی با خیزش سراسری مردم ایران، راهکارهایی را پیشنهاد داده است. برخی پیشنهادهای اولیه مرکز شمس خطاب به فعالان رسانهای از این قرارند:
-اجرای عملیات کامنتینگ (کامنت/نظر گذاشتن) با هدف توجيه بازیکنان تیم ملی و القای انتظارهای مخاطبان درباره اهمیت وحدت و اهداف ملی
- تقویت عرق ملی بازیکنان از طریق نمایش اهمیت نمادهای ملی چون پرچم ایران، سرود ملی، یوز ایرانی و... برای بازیکنان ایرانی
- صیانت از بازیکنان با دوقطبی سازی مخاطبان به افرادی که بر بازیکنان فشار رسانهای ایجاد میکنند، به عنوان اخلالگران در آرامش و امنیت روانی بازیکنان و به مثابه نیروهای دشمن
در بخشی دیگر، به «هراسافکنی درباره پیامدهای ناگوار اغتشاشها در تخریب وحدت ملی» اشاره شده است. این گروه به نیروهای همسو پیشنهاد میکند برای همراه کردن بخشی از مردم و بازیکنان تیم ملی باید در مورد اعتراض های مردمی در دل آنها ترس ایجاد کرد. راههای ایجاد ترس میان معترضان و اعضای تیم ملی اشاره به این موارد ذکر شدهاند:
۱- توطئه و دسیسهگری عربستان
۲- تجزیه ایران
۳- آوارگی مردم ایران در صورت تجزیه و بروز جنگ داخلی همچون آوارگان و مهاجران اوکراین، روسیه، افغانستان و...
۴- جنگ داخلی، فقدان امنیت و تضعیف اقتصاد و انهدام زیرساختهای کشور
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
بر این اساس، تکیه بر تجزیهطلب بودن مخالفان جمهوری اسلامی یکی از اصلهایی است که بر آن تکیه شده است. این در حالی است که فیلمهای منتشرشده از معترضان در سیستان و بلوچستان، کردستان و تبریز نشان میدهد مردم با حمایت از دیگر اقوام شعار «جانم فدای ایران» سر میدهند؛ و اکنون جمهوری اسلامی قصد دارد با استفاده از کلیدواژه «تجزیه طلبی» و بر اساس ترویج این پیشفرض اشتباه، اهداف خود را پیش ببرد.
از ابتدای اعتراضها، این کلیدواژه از زبان تحیلگران و نیروهای رسانهای مختلفی اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و گاه خبرنگاران خارج از ایران نیز شنیده شد و با وجود اینکه بارها با واکنش مردم روبرو شد، باز هم ادامه یافت و این افراد کماکان با همین روش و با تکیه بر جنگ داخلی و جمله معروف «سوریهای شدن ایران»، در حال تخریب روحیه معترضان و ایجاد ترس در میان آناناند.
ضریبدهی به شادی مصنوعی
در بخشی دیگر از طرح عملیات تقویمی جامجهانی فوتبال، به «ضریبدهی به رخدادها، اتفاقها و مولفههای شادیبخش جامجهانی برای مردم ایران» اشاره میشود. طرحی که قصد دارد با ایجاد شادی مصنوعی، شرایط انقلابی جامعه را به قبل از اعتراضها برگرداند. نمونه این اتفاق را میتوان در رقص نیروهای زرهپوش نظام روی ماشین سرکوب در خیابانها و همچنین شادی آنها با لباس نظامی اشاره کرد.
بر اساس این سند، بنا است تمامی مواردی که میتواند حس شادی در مردم ایجاد کند، دوچندان نشان داده و در رسانهها و تابلوهای شهری به آنها پرداخته شود؛ اتفاقی که پس از برد ایران مقابل ولز نیز رخ داد و بهسرعت، بنرهایی در سطح شهرهای مختلف نصب شد. حتی در یکی از این بنرها، از عبارت «چه خوبیم ما»، تکیهکلام عادل فردوسیپور، استفاده شده است؛ در حالی که عادل فردوسیپور مدتها است از تلویزیون جدا شده و نام بردن از او جزو خط قرمزهای صداوسیما است.
در روش ضریبدهی عنوان شده که وقتی از مسائلی مانند مهار پنالتی، حضور در جامجهانی یا یک حرکت فنی خاص بازیکنان بهانه شادی ایجاد شود، یک سرخوشی میان مردم به وجود میآید و حتی اگر تیم ملی نتواند نتایج دلخواه را کسب کند، جامعه آن را به مثابه یک رویداد منفی تلقی نخواهد کرد و ضربهای به هویت و غرور ملی وارد نخواهد شد.
در این جزوه، به کنترل خشم مردم با این روش اشاره شده و آمده است: «به طور کلی، باید هر آنچه میتواند به افزایش نشاط و شادی جامعه بینجامد، ضریبدهی شود. این موج شادی میتواند بسیاری از خاطرات تلخ این روزها و عصبیتهای شکلگرفته ناشی از آن را از بین ببرد.»
تهیهکنندگان این جزوه از تخریب رسانههای فارسی زبان خارج کشور هم به عنوان یکی دیگر از ترفندها نام بردهاند و با تاکید بر نقش عربستان سعودی، در تلاش کردهاند از این رسانهها به قول خود، «اعتبارزدایی» کنند. در این جزوه عنوان شده که از فعالان رسانهای خارج کشور باید به عنوان مخالفان شادی، امید و آرامش مردم ایران یاد کرد.