بهگزارش خبرگزاری ایلنا، محمدرضا حیدرهایی، سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، به ارائه آمارهایی تازه در ارتباط با کودکان کار و خیابان در ایران پرداخت.
حیدرهایی در گفتگو با این خبرگزاری مدعی شد در جریان اجرای فاز جدید «طرح شناسایی، جذب و توانمندسازی کودکان کار و خیابان» ۱۴ هزار کودک شناسایی شدهاند که بهگفته او «بالغ بر ۸۰ درصد» آنها کودکان مهاجرانی هستند که از کشورهای دیگر به ایران آمدهاند و ۶۰ درصد این گروه از کودکان مهاجر نیز فاقد مدارک اقامت در ایراناند.
حیدرهایی در ادامه این بخش از اظهاراتش گفت:«در هیچجای دنیا رسم نیست که فردی بهصورت غیرقانونی وارد یک کشور دیگر شود و قوانین آن کشور را نقض کند و هیچ نهادی هم نتواند او را جذب کند و یا مانع از حضور کودک در خیابان شود.»
این مسئول سازمان بهزیستی کشور در حالی چنین ادعایی را مطرح میکند که نظام جمهوری اسلامی، برخلاف پیماننامه جهانی حقوق کودکان و سایر میثاقهای بینالمللی در این حوزه، کودکان مهاجر را از بنیادیترین حقوقشان، از جمله حق تحصیل، محروم میکند.
از سوی دیگر بسیاری از کودکانی که نهادهای جمهوری اسلامی آنها را در زمره کودکان مهاجر قرار میدهند، و به این واسطه تبعیضهایی نظاممند به آنها تحمیل میشود، حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی هستند و این گروه از کودکان به همین دلیل از حق داشتن مدارک شناسایی محروم میمانند و به مرور زمان باقی حقوقشان نیز نفی میشود.
اما ادعای حیدرهایی مبنی اینکه اکثریت جمعیت کودکان کار و خیابان در ایران را کودکان مهاجر تشکیل میدهند، از منظری دیگر نیز قابل تشکیک است. بر اساس پژوهشهای انجام شده بازماندن از تحصیل یکی از مهمترین دلایل تولید و بازتولید پدیده کار کودکان در ایران است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از اینرو آمارهای سالهای اخیر، خاصه پس از همهگیری ویروس کرونا در ایران، حاکی از آن است که جمعیتی میلیونی از کودکان ایران ترک تحصیل کردهاند. بهعنوان مثال محسن حاجی میرزایی، وزیر آموزش و پرورش دولت دوازدهم جمهوری اسلامی، در خرداد ۱۴۰۰ گفت:«طی یکسال گذشته، سه میلیون دانشآموز در ایران ترک تحصیل کردهاند.»
بر پایه آمارهایی از این دست نیز برخی ناظران اجتماعی معتقدند در حال حاضر بین ۳ تا ۷ میلیون کودک در ایران مشغول به کارند، که بهطور قطع، و با توجه به اینکه غالب کودکان مهاجرِ ساکن ایران از حق تحصیل محروماند، اکثریت این جمعیت را کودکان ایرانی تشکیل میدهند.
بخش دیگری از سخنان حیدرهایی همچنین به موضوع سواستفاده باندهای تبهکار از کودکان کار و خیابان مربوط میشود. او در گفتگو با خبرگزاری ایلنا، ضمن تاکید بر این موضوع، گفت:«در موضوع شناسایی باندها نیروی انتظامی وظیفه خود را انجام میدهد و اگر ما بهعنوان سازمان بهزیستی هم باندی را شناسایی کنیم که کودکان توسط آنها استثمار میشوند باید به نیروی انتظامی اطلاع داده و آنها برخوردهای لازم را انجام داده و با همکاری ما در زمینه حمایت از آن کودکان اقدام میکنند.»
استثمار کودکان به وسیله باندهای تبهکار و خرده جنایتکارهای شهری یکی از مضامین مورد علاقه مقامهای جمهوری اسلامی در پاسخ به چرایی تولید و بازتولید پدیده کودکان کار و خیابان است. کارگزارهای حکومت ایران به این واسطه دلایل تولید و بازتولید پدیده کودکان کار و خیابان را، که یکی از پیچیدهترین معضلات اجتماعی به حساب میآید، تقلیل میدهند و تنها نقش یک عامل را برجسته میکنند تا تاثیر ساختارهای اجتماعی و برنامههای راهبردی نظام حاکم بر ایران بر این پدیده اجتماعی کمرنگ جلوه کند.
این ادعای مقامهای جمهوری اسلامی در حالی مطرح میشود که پژوهشهای میدانی در ایران و همچنین نتایج تحقیقات سازمانهای بینالمللی درباره پدیده جهانی کار کودکان ثابت میکند مهمترین عامل تولید کننده کار کودکان فقر است. بر این اساس سیاستهای کلان اقتصادی جمهوری اسلامی که بخشهای قابل توجهی از جامعه ایران را درگیر فقر اقتصادی کرده است مهمترین عاملی بهحساب میآید که کودکان ساکن ایران را بهعنوان نیروی کار ارزان قیمت به بازار میفرستد.