سودان از زمان استقلالش در سال ۱۹۵۶ تاکنون در گرو کودتاهای نظامی و انقلابهای مکرر مردمی قرار دارد. آنچه در این زنجیره بیپایان توجه را به خود جلب میکند، این است که بین هر کودتا تا کودتای دیگر، نسخه کوتاهی از حکومت غیرنظامی و انتخابات دموکراتیک وجود دارد و بین هر انقلاب تا انقلاب دیگر، کودتای نظامی دیگری رخ داده است. هر حکومت مدنی در ظاهر بهدست احزاب سنتی همچون حزب آلمهدی فرقه «انصار» و حزب آلمیرغنی از فرقه «ختمیه» اداره میشود؛ اما در عمل احزاب سکولار مانند حزب کمونیست و حزب بعث و احزاب اسلام سیاسی، ازجمله حزب شیخ حسنالترابی، در پسِ آن قرار دارند. درحالیکه هر حکومت نظامی در این کشور بهدست گروه کوچکی از دوستان و بستگان کنترل میشود.
پس از وقوع هر کودتا، رهبر آن شعار زدودن فساد و مبارزه با هرجومرج را مطرح میکرد و متعهد میشد که پس از یک دوره انتقالی، قدرت را به غیرنظامیان بازگرداند؛ اما او به حفظ سلطه و فساد ادامه میداد و تا زمانیکه با زور مواجه نمیشد، قدرت را کنار نمیگذاشت، بهاستثنای ژنرال عبدالرحمن سوار الذهب که پس از کودتای سال ۱۹۸۵، قدرت را بهموقع به غیرنظامیان بازگرداند. پس از وقوع هر انقلاب مردمی، احزاب سنتی قدرت را بهدست میگرفتند، نه شهروندانی که با حضور خود در خیابانها انقلاب کرده بودند.
به همین ترتیب، سالهای زیادی از زندگی سودان و مردم مهربان آن که از بحرانهای مالی و اقتصادی متعددی رنج میبرند، به هدر رفت، درحالیکه این کشور پهناور و حاصلخیز از همه شرایط و ویژگیهای تبدیلشدن به «سبد غذایی» جهان عرب برخوردار بود. این کشور ۳۰ سال تجربه حکومت «اخوانالمسلمین» تحت رهبری عمر البشیر را پشت سر گذاشت و همانگونه که مقامهای ارشد حکومت بشیر اذعان میکنند، مردم سودان در این دوره فقیرتر شدند، فساد گستردهتر شد و بخش آموزشوپرورش بهشدت آسیب دید.
این ماجرا همچنان ادامه دارد. از زمان پیروزی آخرین انقلاب مردمی در سودان که نهال آن با خون ملت آبیاری شد و ارتش با پیوستن به معترضان نقش خود را در آن تثبیت کرد، چهار سال میگذرد و در این بازه زمانی، زندگی مردم به هدر رفته است. پس از وقوع انقلاب سال ۲۰۱۸، دو سال در مشارکت مبهم بین نیروهای آزادی و تغییر و ارتش گذشت و دو سال دیگر هم از زمان کودتای نظامی ۲۵ اکتبر ۲۰۲۱ علیه غیرنظامیان میگذرد؛ اما کسانیکه قدرت را در دست دارند بهجای توجه به شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی جامعه، به امور دیگری مشغولاند.
حکومت نظامی در همه ابعاد شکست خورد و در مدت بیش از دو سال گذشته، نه موفق به تشکیل دولت شد و نه توانست حکومت جایگزین غیرنظامی متشکل از نیروهای آزادی و تغییر را ایجاد کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در سایه چالشهای ناشیاز شکست و فشارهای خارجی، ژنرال عبدالفتاح البرهان، رهبر کودتای سودان، و معاونش، ژنرال محمد حمدان دقلو (حمیدتی)، فرمانده نیروهای واکنش سریع، برای برونرفت از بنبست، جز بازگشت به توافق با شورشیان چارهای دیگری نیافتند. درنتیجه، تلاشهای آمریکا، عربستان سعودی، بریتانیا، امارات متحده عربی، نمایندگی سازمان ملل متحد، اتحادیه آفریقا و سازمان کشورهای شاخ آفریقا (IGAD)، ارتش و غیرنظامیان را به امضای آنچه که از آن بهعنوان «توافقنامه چارچوب» یاد میشود، وادار کرد.
هرچند توافقی که میان دو جانب منعقد شد، ناقص و نابسنده است، اما نقشه راه دوره انتقالی دو ساله، برگزاری انتخابات دموکراتیک و ویژگیهای حکومت برآمده از آن را مشخص میکند. این توافق با شعار «نظامیان به پادگانها بازگردند و احزاب به انتخابات»، آغاز شد.
با آنکه تعداد احزاب و گروههایی که به «توافقنامه چارچوب» پیوستند، بسیار است، اما شمار آنهایی که این توافقنامه را رد کردند نیز اندک نیست؛ علاوهبر اینکه گروههای مخالف نقش اساسی در انقلاب سودان داشتند، از سوی دیگر، عبدالفتاح البرهان با عقبنشینی از برخی از مواردی که در «توافقنامه چارچوب» آمده بود، یا دستکم آنطور که از سخنانش در برابر ارتش استنباط میشد، همه را شگفتزده کرد. بنابراین، بعید نیست که معترضان غیرنظامی بر تکمیل انقلاب مردمی مسالمتآمیز برای سرنگونی کودتا پافشاری کنند، گویی انقلاب دیگری در راه است تا انقلاب اول را به مسیر اصلی آن بازگرداند.
هیچکس از این واقعیت بیخبر نیست که «بلوک دموکراتیک» طوری طراحی شد تا از نقش «توافقنامه چارچوب» بکاهد. افسران ارشد ارتش سودان از واگذاری قدرت به انقلابیون غیرنظامی میترسند؛ زیرا ممکن است دولت آینده آنها را بهدلیل اقدامی که باعث بازگشت گروه عمر البشیر و اخوانالمسلمین به نهادهای دولتی و اخراج منصوبان غیرنظامی از آن شد، محاکمه کنند. ممکن است هواداران عمر البشیر و کسانی که قبل از کودتا با آنها همکاری داشتند، با بهرهجویی از اصرار فرمانده ارتش بر آنچه که او گسترش مشارکت و گشودن درها بهروی همه میخواند، به توافقنامه چارچوب بپیوندند و با این شگرد، نقش ارتش را در دولت آینده توسعه دهند.
از این رو، سودان برای عبور از بنبست کنونی هنوز راه درازی در پیش دارد؛ زیرا از یکسو ژنرال عبدالفتاح البرهان از لحاظ شخصیت، شباهت بسیاری با عمر البشیر دارد و از سوی دیگر، برخی میخواهند سودان همچنان در تنگنای بحران باقی بماند. به همین دلیل، «کمیتههای مقاومت» بهمنظور ابراز مخالفت با این توافق ناقص، به خیابانها بازگشتند و دست به تظاهرات زدند.
در واقع، سودان ارتش خیرهسر و ستیزهخویی دارد که تنها با زور کنار میآید؛ درحالیکه مردم این کشور نان، آزادی و ارتشی میخواهند که امنیت ملی را حفظ کند، نه اینکه پیوسته دست به کودتا بزند. ازسوی دیگر و افزون بر ناسازگاریهای متعدد دیگری که ملت سودان را از وحدت و همسویی باز میدارد، گروه اخوانالمسلمین نیز همواره در کمین نشسته است تا از هر فرصتی که دست دهد، به نفع خود بهرهبرداری کند.
به امید روزهای بهتر برای مردم مهربان سودان.
© IndependentArabia