وقتی خرج یک وعده غذای حسابی، گشت و گذار آخر هفته یا کل هزینههای خانه را بین دو نفر تقسیم میکنیم، این باور عمومی در پس ذهنمان هست که اگر همسر داشته باشیم از نظر مالی بیشتر برایمان بهصرفه است تا وقتی مجرد باشیم.
اما همهی آن دانستههای مفروض، نظرسنجیها و آمار بر این دیدگاه استوارند که ما چه مجرد باشیم و چه همسر داشته باشیم، به هر حال همان مقدار پول را خرج همان چیزها میکنیم .
بانک «لویدز» پژوهش جدیدی انجام داده و به بررسی تفاوت رفتار مالی میان مجردها و همسردارها پرداخته. نتایج این پژوهش نشان میدهد که بریتانیاییها بیشتر زندگی مجردی را ترجیح میدهند.
همچنین به نظر میرسد که از لحاظ مالی وقتی مجردی زندگی میکنند برایشان بیشتر صرف میکند، چون پول خود را طور دیگری خرج میکنند. اما باور عمومی همچنان خلاف این است.
این پژوهش نشان میدهد بیشتر بزرگسالان مجردی که در بریتانیا زندگی میکنند، مخصوصاً زنان مجرد، سبک زندگی مجردی را انتخاب کردهاند اغلب برای اینکه بتوانند آزادی شخصی داشته باشند، هروقت هرکاری میخواهند بکنند و گرفتار مشکلات رابطه نباشند.
حدود دو سوم از اهالی بریتانیا فکر میکنند همسر داشتن از لحاظ اقتصادی به صرفهتر است. فکر آن را میکنند که همهی قبضها و مالیاتها نصف میشود و حتی دو نفری که هرکدام صاحب خانهاند اگر با هم زندگی کنند، میتوانند داراییشان را دو برابر کنند.
در مجموع مردم فکر میکنیم که بیخود به طور متوسط ۱۹۳ پوند از درآمد خالصمان را فقط صرف دادن « حق بیمه یکجا پرداخت» خودمان میکنیم اما در واقع داریم ماهانه ۳۰۰ پوند نسبت به همسرداران در مخارجمان صرفهجویی میکنیم. بانک لوید میگوید این مقدار تفاوت، سالانه به ۳۶۰۰ پوند میرسد.
لوسی واین، نویسنده این پژوهش میگوید: «من هشت سال است که مجردی زندگی میکنم و واقعاً از این سبک زندگی راضیام. من این راه را برای زندگیام انتخاب کردهام و مردم باید دست از این فرضشان بردارند که لابد من پا در هوا ماندهام و منتظرم کسی بیاید و من را «کامل» کند.
«وقت آن رسیده که با این کلیشهها مقابله کنیم. همانطور که این پژوهش نشان میدهد من تنها کسی نیستم که این احساس را دارم. هرچه پیش میرویم افراد بیشتری زندگی مجردی را انتخاب میکنند. به همین دلیل خوب است علناً به سبک زندگی و وضعیت مالی افراد بپردازیم و درباره آن صحبت کنیم.
«زندگی مجردی من را خوشحالتر و سالمتر کرده، اما باید بگویم این سبک زندگی شجاعت بیشتری در مورد پول هم به من داده و امیدوارم افراد بیشتری را تشویق کنم که مثل من زندگی کنند».
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما در جامعه ما فرضیاتی در مورد مدیریت امور مالی همسردارها وجود دارد که در ذهن افراد نهادینه شده، فرضیاتی که آنقدرها هم دقیق و درست نیستند.
تصور همگانی میگوید همسردارها هرچه را که دارند وسط میگذارند و میگویند «مال من، مال توست»، اما برعکس، آنها در واقع به طور متوسط حدود یک پنجم درآمد ماهانهشان را به حساب مشترکشان میریزند.
در عین حال، شرکت «ایایجی» لایف مطالعه دیگری انجام داده که نتایج آن نشان میدهد معمولاً همسردارها «مخالفتی ندارند» که درآمدشان را به شراکت بگذارند (و بیش از سه چهارم آنها بخشی از درآمدشان را با شریک زندگیشان تقسیم میکنند) اما در عمل ترجیح میدهند درآمدشان را برای خودشان نگه دارند.
بیش از نیمی از زوجها در بریتانیا میگویند استقلال مالی برای هردوی آنها مهم است، اما ۱۵ درصد از آنان در اعتماد به دیگری مشکل دارند. از هر شش زوج، یکی حساب و کتابشان را کاملاً از هم جدا میکنند، اما مشاوران مالی هشدار میدهند که جدا کردن کامل حساب و کتابهای مالی ممکن است دردسارساز باشد، مثلاً زمانی که یکی از دو طرف نتواند درآمدی کسب کند.
مشاوران حقوقی همچنین هشدار میدهند که مبادا زوجهایی که فقط همخانه هستند تصور کنند حقوق مالی خاصی دارند، به خصوص اگر حول افسانههای ازدواج عرفی باشد.
معمولاً این زوجها هنوز افراد مجردی حساب میشوند که فقط از نظر قانونی با هم زندگی میکنند.
صرف نظر از اینکه هرکس چقدر پول به حساب مشترک می ریزد یا نمیریزد، افراد باید ازدواج قانونی کرده باشند تا در صورتی که جدا شدند حقوق مالیشان حفظ شود.
اِما رابرتز، مشاور حقوقی خانواده در شرکت تضامنی مشاوره استفنسون با مسئولیت محدود، میگوید: «به طور کلی مشکل پول اهمیت بسیاری دارد. اگر دو نفر بدون ازدواج رسمی با هم زندگی کنند و هر کدام حسابهای بانکی جداگانه داشته باشند، هیچکدام به حساب دیگری دسترسی ندارد. اما زوجهای یک ازدواج عادی اگر حساب مشترک داشته باشند فارغ از اینکه چه کسی چقدر به آن حساب میریزد هردو به آن دسترسی دارند».
مثلاً کسی که قبلاً با دیگری زندگی میکرده پس از جدایی هیچ حقی نسبت به درآمد آن دیگری ندارد و اینطور نیست که بتواند خودبهخود نسبت به داراییهای دیگری ادعای مالکیت کند. همچنین نمیتواند سهم بیشتری از داراییهای مشترکشان بخواهد.
همچنین در صورت مرگ شریک زندگی غیررسمی، دیگری خودبهخود نمیتواند ملک او را به ارث ببرد، حتی اگر فرزند مشترک داشته باشند، مگر آنکه آن ملک جزو اموال مشترک آن دو و مثلاً خانهشان بوده باشد.
اما قوانین در مورد زوجهایی که قبلاً با هم به صورت غیررسمی زندگی میکردهاند و نگهداری از فرزند مشترک، فرق میکند و آرامشبخشتر است.
پدر یا مادر میتواند از اداره خدمات نگهداری از فرزند درخواست کند وضعیت او را برای نگهداری از فرزندش ارزیابی کند. همچنین اگر درآمد والدی که هزینههای نگهداری از فرزند را میدهد بالاتر از حداکثر مقداری باشد که این اداره تعیین کرده (هفتهای ۳۰۰۰ پوند درآمد خالص پیش از پرداخت مالیات)، هر فرد میتواند از دادگاه بخواهد مبلغ نگهداری از فرزند را افزایش دهد.
مقدار هزینهای که دادگاه برای نگهداری از فرزند تعیین میکند بسیار بستگی به هزینههای معمول و سبک زندگی والدین دارد. همچنین در شرایط خاصی پدر یا مادر میتواند ازدادگاه درخواست کند که همه هزینهها را یکجا بپردازد و برای فرزندی که از آن رابطه دارد ملک تهیه کند.
© The Independent