دولت اقلیم کردستان عراق در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ یک همهپرسی برگزار کرد. مضمونش به رای گذاشتن استقلال مناطق تحت حاکمیت اقلیم کردستان بهعلاوه برخی دیگر از مناطقِ متعلق به خاک عراق بود که بهلحاظ قانونی در محدوده اقلیم کردستان قرار نداشت.
به این ترتیب، مقامهای دولت اقلیم کردستان عراق بر روی برگههای رای – به چهار زبان کردی، ترکی، عربی و سریانی – این سئوال را نوشتند:«آیا موافقید که اقلیم کردستان و مناطق کردی خارج از محدوده رسمی اقلیم به یک کشور مستقل تبدیل شود؟»
تصمیم دولت اقلیم کردستان برای برگزاری همهپرسیِ ۲۵ سپتامبر آن سال، کشورهای جهان را درگیر موضوع کرد. از میان کشورهای جهان آزاد، ایالات متحده آمریکا سرسختانهترین موضع را علیه همهپرسی اقلیم کردستان داشت. زمانی که نمایندههای پارلمان کردستان عراق، آن هم دو سال پس از برگزاری آخرین جلسه مجلسشان، بار دیگر در روز پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۷ دور هم جمع شدند تا موافقتشان با برگزاری همهپرسی در روز مقرر را اعلام کنند، کاخ سفید نیز بلافاصله بیانیهای منتشر کرد و نوشت دولت فدرال آمریکا «از تشکیل کشور مستقل کردستان حمایت نمیکند» و برگزاری همهپرسی را اقدامی تحریکآمیز خواند.
تنها صدایی که در موافقت با همهپرسی استقلال کردستان عراق از سیاستمداران آمریکا برخاست نامه چاک شومر، رهبر وقت اقلیت دموکراتهای سنای آمریکا، به دونالد ترامپ، رئیسجمهوری وقت ایالات متحده، بود که پس از اعلام نتایج همهپرسی از او خواست تا از استقلال کردستان حمایت کند.
اروپا نیز موضعی مشابه آمریکا داشت، اما مقامهای ارشد دولتهای اروپایی نظرشان را بهصورت رسمی اعلام نمیکردند و ترجیح میدادند مواضع خود را از طریق اتحادیه اروپا اعلام کنند. بهعنوان مثال وقتی مسعود بارزانی، رئیس وقت اقلیم کردستان، در ژوئن ۲۰۱۷ خواستِ برگزاری «همهپرسی استقلال» را بهصورت رسمی اعلام کرد و از موضع بالا آخرین هشدار را نیز به حیدر عبادی، نخستوزیر وقت عراق، داد، وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا در جریان نشستی در بروکسل به مقامهای اقلیم کردستان توصیه کردند مشکلاتشان با دولت مرکزی عراق را از طریق گفتگو و در چارچوب قانون اساسی این کشور حلوفصل کنند.
اما اظهارات تندوتیزِ مسعود بارزانی در دفاع از ضرورت برگزاری همهپرسی استقلال اقلیم کردستان، باعث شد تا اتحادیه اروپا هم به مرور زمان موضعی قاطعتر در مقابل دولت بارزانی اتخاذ کند. بارزانی در آن زمان حرفهایی عوامگرایانه و مهیج میزد که خلاف قانون اساسی عراق و قوانین بینالمللی بود و همچنین ادعاهایی مطرح میکرد که واقعی بهنظر نمیرسید.
بهعنوان مثال، در مقام رهبر اصلی برگزاری همهپرسی، وعده میداد استقلال کردستان منجر به تشکیل کشوری دموکراتیک خواهد شد که همه افراد ساکن در آن در مقابل قانون برابرند، ولی اقداماتش خلاف این امر را نشان میداد: در اکتبر ۲۰۱۵، گروهی از نمایندههای پارلمان اقلیم کردستان، که موافق بارزانی بودند، اجازه ندادند نمایندههای مخالف دولت او وارد ساختمان پارلمان شوند و بهمدت دو سال مجلس را تعطیل کردند. اما دولت بارزانی برای هیچیک از این دو اقدام غیردموکراتیک و غیرقانونیاش بازخواست نشد.
به این ترتیب، وقتی بارزانی در ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۷، و در ادامه سلسله اظهارنظرهای خارج از عرفش، گفت به دولت حیدر عبادی فرصتی سه روزه میدهد تا، بهجای همهپرسی، راهحلی جایگزین پیشنهاد کند که «در نهایت به استقلال کردستان عراق منجر شود»، فدریکا موگرینی، مسئولِ وقت سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بیانیهای منتشر کرد و نوشت اتحادیه اروپا از تمامیت ارضی و حق حاکمیت دولت فدرال عراق حمایت میکند.
در هنگامه بحران جنگ داخلی عراق
مخالفت غرب دو دلیل عمده داشت. نخستین دلیل به موضوع داعش مربوط میشد. دولت آمریکا در سپتامبر ۲۰۱۷ استدلال میکرد که اگرچه حکومتِ تروریستی داعش در عراق از هم پاشیده، اما هنوز تشکیلات این گروه در کشور فعال است و ایجاد یک بحران سیاسی نالازم در عراقِ درگیر جنگ داخلی میتواند قدرت گرفتن مجدد داعش را به همراه بیاورد.
از سوی دیگر غربیها، و در راسشان آمریکا، خواهان تغییر در مرزهای عراق نبودند. حاکمان اقلیم کردستان عراق پس از سقوط صدام حسین تعهد دادند که بخشی از یک عراقِ یکپارچه باشند. در ازای این تعهد امتیازهای بسیار خوبی گرفتند. یازده سال بعد وقتی جنگ داخلی آغاز شد امتیازهای بیشتری هم گرفتند که مهمترینش کنترل چاههای نفت کرکوک بود. پنج ماه پس از شروع جنگ داخلی عراق و ظهور داعش، دولت بارزانی یک توافق نفتیِ با منفعت با دولت مرکزی عراق امضا کرد. توافق نفتی بهاندازهای بهصرفه بود که نچیروان بارزانی، پسرعمو و داماد مسعود بارزانی و همچنین نخستوزیر وقت اقلیم کردستان، در دسامبر ۲۰۱۴ گفت استقلال کردستان در حال حاضر اولویت دولت اقلیم نیست، در صورتی که چند ماه پیش از توافق نفتی نوامبر ۲۰۱۴ برای دومین بار پس از سقوط صدام بحث برگزاری همهپرسی استقلال را مطرح کرده بودند.
دولت اقلیم کردستان با وجود برخورداری از تمام این امتیازها، در تابستان ۲۰۱۷ زیر پیمانی میزد که در سال ۲۰۰۳ با آمریکا بسته بود؛ یعنی پذیرفتن عراق یکپارچه. منطقی بود چنین خلف وعدهای از چشم آمریکاییها پنهان نماند و اجازه تشکیل «کردستان مستقل» را ندهند. آمریکا تحت هیچ شرایطی نمیپذیرفت که با جابهجایی یکی حساسترین مرزهای عراق، نه تنها منافع متحدانش در سطح جهانی را به خطر بیاندازد بلکه منطقه خاورمیانه را به آتش آشوبهایی جدید بکشاند که تبعات بینالمللیاش معلوم نیست.
آمریکا در عینحال مخالفتهای داخلی احزاب کرد فعال در اقلیم با این تصمیم دولت بارزانی را میدید. این گروه از احزاب مخالف برگزاری همهپرسی، بهویژه حزب گوران، میگفتند موافق استقلال کردستان از عراقاند اما مسعود بارزانی تصمیم گرفته تا از این، بهگفته آنها، «آرمان مقدس» مردم کرد بهنفع حفط قدرت سیاسیاش و پنهان کردن کارنامه غیر قابل دفاعش در اداره اقلیم کردستان استفاده کند. اما بارزانی در مقابل هر چه بیشتر بر طبل عوامگرایی میکوبید. در پاسخ به این نقد درونی، که مخالفان خارجی هم به آن استناد میکردند، چنین پاسخ میداد:«مساله همهپرسی مساله مهمی برای ملت کردستان است و به سرنوشت و آینده این ملت متعلق است، بنابراین از اختلافات سیاسی یا مسائلی که احزاب مطرح میکنند، بسیار بزرگتر و مهمتر است.»
مسعود بارزانی چند ماه بعد، یعنی در سپتامبر ۲۰۱۷ و دو هفته پیش از تاریخ مقرر شده برای برگزاری همهپرسی، حتی پا را فراتر گذاشت و به خبرنگار بیبیسی فارسی، که به مخالفت احزاب اقلیم کردستان با همهپرسی اشاره کرد، گفت مخالفهایش «عقل ندارند.»
بارزانی در مقابلِ دولت عراق هم زیرِ میز بازی میزد. نه تنها به اختیار خودش حق حاکمیت دولت فدرال را نادیده میگرفت و همهپرسی، هرچند غیر الزامآور، برگزار میکرد، بلکه اعلام کرده بود در برخی مناطق، مثلا کرکوک، که بر اساس قانون جزو محدوده تحت حاکمیت اقلیم کردستان نبود نیز رایگیری صورت میگیرد.
اما با وجود تمام اعمالِ غیرقانونیاش، در مصاحبه با بخش فارسی صدای آمریکا گفت موضع ایالات متحده علیه برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق برایش «تعجب برانگیز است.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جامعه جهانی هم همهپرسیِ بارزانی را نپذیرفت. اکثریت قاطع کشورهای عضو سازمان ملل متحد با همهپرسی مخالفت کردند و به تبع آن آنتونی گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، نیز با برگزاری همهپرسی استقلال در کردستان عراق به جد مخالفت کرد.
در مقابل اسرائیل تنها کشوری بود که بهصورت رسمی از همهپرسی دفاع میکرد. در کنار اسرائیل، روسیه هم بهنفع دولت بارزانی سکوت اختیار کرد. مسکو مزد حمایت تلویحیاش از برگزاری همهپرسی را هم گرفت و شرکت نفتی روسنفت، که ۶۹ درصد سهامش را دولت روسیه در اختیار دارد، یک هفته پیش از برگزاری همهپرسی یک قرارداد نفتی بزرگ با دولت اقلیم امضا کرد.
اما بارزانی در مقابل این مخالفت گسترده جهانی، بر برگزاری همهپرسی اصرار کرد و نتیجه اصرارش یک هیچِ بزرگ بود. بعد از برگزاری همهپرسی در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷، دولت بارزانی اعلام کرد که بیش از ۹۲ درصد رایدهندگان، جدایی کردستان از عراق را انتخاب کردهاند. با اینحال کردستان مستقل تشکیل نشد و وقتی دولت مرکزی عراق و شبهنظامیهای وابسته به جمهوری اسلامی تهدید نظامی کردند، پیشمرگههای اقلیم تقریبا بدون هیچ مقاومتی تسلیم شدند و مسعود بارزانی هم تمام آن شعارها را کنار گذاشت و از مقامش استعفا داد.
اینکه بارزانی بر اساس چه مجموعه دلایلی به انجام چنان کاری تن داد، که پیشاپیش پروژهای شکست خورده بهحساب میآمد، مشخص نیست. با اینحال روشنترین دلیلی که یک ناظر سیاسی میتواند ببیند همان علتی است که احزاب کردِ مخالف همهپرسی بر آن تاکید میکردند. مسعود بارزانی توانست به مدد غوغای همهپرسی کارنامه منفیاش در زمینه رهبری اقلیم کردستان، از جمله فرار ننگآور پیشمرگهایش در شنگال را بپوشاند، مخالفهای داخلیاش را به حاشیه براند، قدرت سیاسی خانواده بارزانی را حفظ کند و خودش هم از مجازاتِ زیر پا گذاشتنِ قانون بگریزد.
موضع احزاب کرد ایران در قبال همهپرسی
با تمامی این اوصاف، آنچه به ایرانِ امروز مربوط میشود موضعِ احزاب کرد ایران در آن زمان نسبت به همهپرسی استقلال کردستان عراق است؛ احزابی که در حال حاضر میخواهند در مبارزه سراسری علیه نظام جمهوری اسلامی و فردای سقوط حکومت فعلی ایران نقشآفرینی کنند.
موضع احزاب کرد ایران در تابستان ۲۰۱۷ ناامیدکننده بود. این گروه از احزاب سیاسی تمام رفتار غیردموکراتیک، غیرمنطقی و بحرانآفرینِ مسعود بارزانی و دولتش را نادیده گرفتند و در آن مقطع زمانی سرسختانه از برگزاری همهپرسی مربوط به استقلال کردستان عراق دفاع کردند.
حزب دمکرات کردستان ایران، با انتشار بیانیهای در روز یازده سپتامبر ۲۰۱۷ نوشت:«[این حزب امیدوار است] تمام مردم جنوب کردستان به دور از اختلافات احزاب از این فرصت تاریخی به نحو شایان استفاده کنند و بهمنظور مشارکت گسترده مردم در همهپرسی، همه طرفها به عنوان یک وظیفه ملی، افراد جامعه را به مشارکت در این وظیفه تاریخی و سرنوشتساز ترغیب نمایند.»
آنچه حزب دمکرات کردستان ایران در آن بیانیه نوشت تازگی نداشت. در سال ۲۰۱۴ که یکبار دیگر موضوع برگزاری همهپرسی استقلال در کردستان عراق داغ شده بود، مصطفی هجری، دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران، گفت:«استقلال کردستان عراق میتواند نمونه و الگوی بسیار خوبی برای کردهای سایر کشورها از جمله کردهای ایران شود.»
حزب دمکرات کردستان ایران در حالی از همهپرسیِ نمونه بارزانی قاطعانه دفاع کرد که کمتر از چهار سال قبل نچیروان بارزانی با محمد جعفری صحرارودی، فرمانده تیم عملیات ترورِ زندهیاد عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل اسبق حزب دمکرات کردستان ایران، در کنفرانس امنیتی مونیخ به گرمی برخورد کرد و با یکدیگر دست دادند.
ناهید بهمنی، عضو کمیته مرکزی کومله، در روزهای منتهی به برگزاری همهپرسی، ضمن حمایت قاطعانه از تصمیم اقلیم بهمنظور استقلال کردستان عراق، گفت کردهای خارج از عراق با تشکیل کشور مستقل کردستان یک حامی خواهند داشت و از این منظر بر کردهای ایران هم «تاثیر معنوی» میگذارد.
آنچه ناهید بهمنی در سپتامبر ۲۰۱۷ گفت را عبدالله مهتدی، دبیرکل کومله، پیشتر گفته بود. دویچهوله فارسی در ژوئن ۲۰۱۴ از قول مهتدی چنین نوشت:«استقلال کردستان [عراق] تاثیری روحی، معنوی و سیاسی بر کردهای ایران خواهد داشت و اعتماد بهنفس آنها را برای گرفتن حقوق خودشان بیشتر خواهد کرد و کردهای ایران خوشحال خواهند شد که در همسایگی آنها یک موجودیت کردی شکل بگیرد.»
حمایت حزب دموکرات و حزب کومله کردستان از همهپرسیِ بارزانی در شرایطی صورت گرفت، که رهبران سابق هر دو حزب، از جمله عبدالرحمن قاسملو و صلاحالدین مهتدی، با انتشار بیانیه ۸ مادهای مهاباد در ۳۰ بهمن ۱۳۵۷ از دولت موقت خواسته بودند با «عناصر ارتجاعی» کرد «مذاکره» نکنند و از «تماس» با آنها پرهیز داشته باشند. رهبران آن زمانِ کردستان ایران، در بیانیه مذکور از ملامصطفی بارزانی، نخستین رهبر حزب دمکرات کردستان عراق و پدر مسعود بارزانی، بهعنوان یکی از مهمترین «عناصر ارتجاعی کرد» اسم آوردهاند.
در فراز پایانی بیانیه هشت مادهای مهاباد در مورد مصطفی بارزانی چنین آمده است:«از دولت انقلابی میخواهیم هر نوع ارتباط و تماس با این دارودسته قطع گردد و رهبران خائن آنها از ایران اخراج شوند، بدون آنکه این سیاست به وضعیت خانوادههای پناهنده بیبضاعت لطمهای وارد آورد.»
اگر رهبران اقلیم کردستان عهدشان را با آمریکاییها شکستند، رهبران حزب دموکرات کردستان ایران و کومله عهد خود را با رهبرانی شکستند که غالبشان در راه مبارزه علیه نظام جمهوری اسلامی جان دادند. عیار چنان مبارزه دلیرانهای با ادعاهای توخالی مسعود بارزانی، که در تابستان ۲۰۱۷ با دلیل و بیدلیل، آمادگیاش برای جان دادن در راه برگزاری همهپرسی استقلال کردستان را اعلام میکرد تفاوت کیفی آشکاری دارد.
از اینرو در شرایط فعلی، که گروههایی از مردم ایران در مورد ضرورت ائتلاف مخالفان جمهوری اسلامی سخن میگویند، میتوان سه پرسش مهم پیشِ پای رهبران احزاب کرد ایران قرار داد: چرا از فکر برگزاری همهپرسی استقلال کردستان عراق، که در روندی غیردموکراتیک و غیرقانونی محقق شد، حمایت کردید؟ چرا نقض حاکمیت ملی عراق را مشروع دانستید؟ و آیا فرایندی که در سال ۲۰۱۷ در کردستان عراق رخ داد را برای تکرار در خاک ایران مناسب میدانید؟
پاسخ به هر یک از این پرسشها میتواند زمینه شناخت عمیقتر افکار عمومی از احزاب کرد ایران را فراهم کند؛ برخی اهل نظر بر این باورند که قضاوت افراد، گروههای اجتماعی و جماعت سیاسی در مورد وقایع تاریخی با چشماندازهای مطلوبشان برای آینده نسبت مستقیم دارد. بنابراین باید پرسید: احزاب کرد ایران، در شرایط فعلی، همهپرسی ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ بر سر استقلال کردستان عراق را چگونه قضاوت میکنند؟