۱۳ فوریه روز جهانی رادیو است. با اینکه در عصر فناوری تحول بزرگی در عرصه رسانه و ابزارهای اطلاعرسانی رخ داده است، رادیو همچنان بیشترین سطح پوشش را در بسیاری از کشورهای جهان دارد. در کشورهایی مانند افغانستان که بیشتر جمعیت آن بی سوادند و دسترسی به برق و اینترنت نیز محدود است، رادیو همچنان بهترین گزینه برای اطلاعرسانی بهشمار میرود. پس از فروپاشی حکومت دور نخست طالبان در سال ۲۰۰۱ و برقراری امنیت در افغانستان، دهها شبکه رادیویی به سرعت فعالیت خود را در سراسر کشور گسترش دادند.
اتحادیه روزنامهنگاران افغانستان در اطلاعیهای نوشت که تا پیش از فروپاشی دولت جمهوری در افغانستان در اوت ۲۰۲۱ میلادی، ۴۰۱ ایستگاه رادیویی در این کشور فعال بودند.
به گفته این سازمان، در ۱۸ ماه سلطه طالبان بر افغانستان، فعالیت ۱۱۷ ایستگاه رادیویی متوقف شده است و ۲۲۳ ایستگاه دیگر هنوز فعالیت دارند. با این حال، سازمان «نی»، نهاد حامی رسانههای آزاد افغانستان، ارقام متفاوتی منتشر کرده است. براساس ارقام این سازمان، تا پیش از سلطه طالبان بر افغانستان، ۳۰۷ ایستگاه رادیویی در این کشور فعال بودند که اکنون ۱۷۰ ایستگاه فعال ماندهاند و بقیه متوقف شدهاند.
دفتر هیات معاونت سازمان ملل متحد در امور افغانستان (یوناما)، در یادداشتی به مناسبت روز جهانی رادیو، نوشت: «رادیو بیش از ۸۰ درصد جمعیت افغانستان را پوشش میدهد و در مناطق دورافتاده، جایی که سطح سواد، به ویژه در میان زنان، پایینتر است، مهمترین رسانه به شمار میرود.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
تا پیش از سلطه طالبان بر افغانستان، حدود پنج هزار نفر در شبکههای رادیویی در افغانستان کار میکردند که حدود ۱۳۰۰ نفر از آنان را کارکنان زن تشکیل میدادند، اما سلطه طالبان و وضع محدودیتهای روزافزون، ضمن اینکه به توقف فعالیت ۴۸ درصد از شبکههای رادیویی منجر شد، فرصتهای کاری زیادی را نیز از زنان گرفت.
طالبان در ماههای نخست سلطه بر افغانستان، اجازه دادند که زنان در سازمانهای غیردولتی کار کنند، اما زنان از تمامی نهادهای دولتی حذف شدند. در اواخر آذر سال جاری، فعالیت زنان در سازمانهای غیردولتی نیز بر اساس یک دستور رهبر طالبان منع شد.
با فروپاشی دولت جمهوری در ۱۵ اوت ۲۰۲۱، دهها نفر از خبرنگاران زن و کارمندان رسانهای که از سالها پیش در رادیو و تلویزیون ملی افغانستان کار میکردند، شغل خود را از دست دادند.
شماری از رادیوهای پرمخاطب به دلیل از دست دادن منابع اقتصادی و سانسور و محدودیتهای تحمیلی طالبان، نتوانستند فعالیت خود را ادامه دهند و کارکنان این رسانهها به بلاتکلیفی محض گرفتار شدند.
اینک که ۱۸ ماه از سلطه طالبان بر افغانستان میگذرد، زنان خبرنگار در هیچ شهری جز کابل، فعالیت ندارند. شمار معدودی از زنان با گذاشتن ماسک بر صورت و رعایت حجاب و محدودیتهای شدیدی که طالبان وضع کردهاند، هنوز در برخی از شبکههای تلویزیونی کار میکنند، اما زنان خبرنگار دیگر به هیچوجه نه امکان و نه جرات دارند که مانند خبرنگاران مرد، حوادث و رویدادها را پوشش دهند.
افغانستان در جریان ۲۰ سال حاکمیت دولت جمهوری، از کشورهای پیشرو در عرصه آزادی رسانهها بود؛ هرچند خطر ضربوجرح، ربوده شدن، و قتل به دست عناصر دولتی و سازمانهای تروریستی، از جمله طالبان، همواره خبرنگاران را تهدید میکرد.
قانون رسانههای همگانی افغانستان که طالبان اینک آن را نادیده میگیرند، آزادیهای اساسی برای رسانهها، خبرنگاران و حتی شهروندان تامین کرده بود تا بتوانند آزادانه و با دست باز در زمینه اطلاعرسانی و پاسخگو کردن مسئولان، فعالیت کنند.
رسانههایی که اینک در داخل افغانستان به فعالیت ادامه میدهند، مجبورند از دستورهای طالبان پیروی کنند. طالبان دستورالعمل مشخصی در زمینه پوشش دادن حوادث، مصاحبه با افراد و پرداختن به مسائل امنیتی و سیاسی، برای رسانههای فعال در داخل افغانستان تعریف کردهاند. در این چارچوب، هیچ رسانهای حق ندارد افرادی را که به لحاظ فکری با طالبان موافق نیستند، برای حضور در برنامههای تحلیلی دعوت کند. همچنین، رسانهها نمیتوانند محتوایی را منتشر کنند که در آن از افراد و رهبران طالبان و عملکرد آنان انتقاد شود.
از زمان سلطه این گروه بر افغانستان، چندین تن از تحلیلگران سیاسی، از جمله سید باقر کاظمی، فیضالله جلال و شماری دیگر، به دلیل انتقاد از عملکرد طالبان در رسانهها، بازداشت، زندانی و شکنجه شدهاند.
سلطه طالبان بر افغانستان، به عصر طلایی آزادی رسانهها در این کشور پایان داد و رسانههایی که در افغانستان به فعالیت ادامه میدهند، به دستگاههای تبلیغاتی طالبان تبدیل شدهاند. طالبان افراد موردنظر خود را برای مصاحبه به رسانهها معرفی میکنند، و همچنین تمامی رسانهها موظفند که فعالیت رهبران، ادارههای دولتی و سازمانهای وابسته به طالبان را پوشش دهند. این رویکرد طالبان، ضمن نابودی ارزشهای رسانههای آزاد و خبرنگاری مستقل، از دسترسی مردم به اطلاعات درست و واقعی نیز جلوگیری میکند.