از سال ۱۹۷۳ که پابلو نرودا، شاعر و دیپلمات سرشناس شیلیایی، درگذشت، علت مرگ او، با اینکه سرطان پروستات و سوءتغذیه اعلام شده بود، همیشه در هالهای از ابهام قرار داشت. مرگ بر اثر سرطان برای این شخصیت مهم تاریخ شیلی در اوج فعالیتهای سیاسی و درست ۱۲ روز پس از کودتای نظامی، آنقدر باورنکردنی بود که در سال ۲۰۱۳ منجر به نبش قبر نرودا و شروع تحقیقات برای کشف واقعیت درباره مرگ او شد.
ابهام در علت مرگ پابلو نرودا و اصرارها و پیگیریهای برادرزاده او، «رودولفو ریس»، که معتقد بود این شاعر به قتل رسیده است، توجهها را به سوی کشف واقعیت جلب کرد.
درست ده سال پیش بود که راننده یک قاضی شیلیایی، برای او فاش کرد که نرودا ساعاتی پیش از مرگ با او تماس گرفته و از تزریق چیزی به بدنش در هنگام خواب خبر داده است. پس از برملا شدن این راز، قاضی مذکور دستور نبش قبر نرودا را صادر کرد تا تحقیقات روی جسد او آغاز شود. این راننده به قاضی گفته بود که او و همسر نرودا آماده عزیمت به مکزیک بودند که شاعر با آنها تماس میگیرد و میخواهد که خود را بیمارستان برسانند. با این حال همسر نرودا معتقد بود که رنجهای ناشی از کودتا او را برآشفته و منجر به مرگش شده است.
سفیر وقت مکزیک در شیلی نیز گفته بود که نرودا را دو روز قبل از مرگش دیده و وزن صد کیلویی این شاعر، در تضاد با ادعای مطرحشده مبنی بر «سوءتغذیه» است و اگر او در کلینیک تنها نمیماند، کشته نمیشد.
پس از نبش قبر، نمونههایی از بقایای جسد نرودا برای تحقیقات به آزمایشگاههای پزشکی قانونی در چهار کشور فرستاده شد و پس از دوسال، یعنی در سال ۲۰۱۵، دولت شیلی اعلام کرد که بر اساس نتیاج به دستآمده از بررسیهای تیم تحقیق و تفحص، به احتمال زیاد نرودا به قتل رسیده است. با این حال، از آنجا که پای قطعیت در میان نبود، تحقیقات در این زمینه ادامه یافت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اما تحقیق درباره علت مرگ نرودا ساده نبود. از کمبود بودجه گرفته تا همکاری نکردن مرکزی که تزریق در آن انجام شده بود، از سرعت تحقیقات میکاست. در این میان، نام پزشکی به نام «پرایس» نیز مطرح بود که ادعا میشد در زمان مرگ نرودا بالای سر او بوده است که در نهایت مشخص شد چنین پزشکی در فهرست پزشکان شیلی وجود نداشته و نام او صرفا برای منحرف کردن تحقیقات ابداع شده است.
اما سرانجام در این هفته و پس از گذشت پنجاه سال از مرگ شاعر شیلیایی، برادرزاده او اعلام کرد که سم «کلستریدیوم بوتولینوم» در بدن عمویش در هنگام مرگ وجود داشته که نشان میدهد نرودا پس از کودتا مسموم شده و به قتل رسیده است. این باکتری در سال ۲۰۱۷ در یکی از دندانهای نرودا پیدا شد و محققان دانشگاه مکمستر کانادا معتقد بودند که ممکن نیست که سم از تابوت یا اطراف جسد، به بدن او انتقال یافته باشد.
ریس میگوید: «ما گلولهای را که نرودا با آن کشته شد، پیدا کردهایم و به زودی عامل آن هم مشخص میشود، اما دیگر هیچ شکی نداریم که او به قتل رسیده است.»
کودتای پینوشه که موجب حمله به کاخ ریاست جمهوری و خودکشی آلنده شد، نرودا را ویران کرد و موجب تبعید خودخواسته او به مکزیک شد. اما فقط یک روز پیش از عزیمتی که برای آن برنامهریزی کرده بود، به بیمارستانی در سانتیاگو منتقل شد تا برای سرطانی که چهار سال با آن دستوپنجه نرم میکرد، تحت درمان قرار بگیرد.
نرودا شاعر بزرگی بود که سیاست و ادبیات را به زیبایی به هم گره میزد و درخشش او تا جایی پیش رفت که نوبل ادبیات را در سال ۱۹۷۱ برای او به ارمغان آورد. گابریل گارسیا مارکز، نرودا را بزرگترین شاعر قرن بیستم میداند. با این حال، زندگی او یکسر سفید نبود. نرودا در کتاب خاطراتش با نام «اعتراف به زندگی»، فاش کرده است که در زمانی که در مسند دیپلماتی جوان به سیلان اعزام شده بود، به خدمتکارش تجاوز کرده است. او همچنین متهم است که همسر اول و دخترش را که به گونهای اختلال عصبی دچار بود و در ۹ سالگی درگذشت، رها کرده است.
تاثیر نرودا بر ادبیات و شعر معاصر ایرانی نیز انکارناپذیر است. شاملو و فروغ فرخزاد از جمله شاعرانی بودند که در آثارشان از نرودا الهام گرفتند و ترجمه شعرهای او به دست احمد شاملو، از شناختهشدهترین برگردانهای ادبی در ایران است. در دهه شصت ایران که سیاستهای ضدآمریکایی در اوج خود بود، ترجمه آثار نرودا قوت گرفت؛ هرچند، بعدها به علت محتوای انقلابی اشعار او و ضدیتش با فضای بسته ایران، تا سالها انتشار این آثار ممنوع شد.
نام اصلی این اسطوره شیلیایی «ریکاردو ریهس نفتالی آلتوباسو» بود که به سبب علاقهاش به «جان نرودا»، شاعر چک، اسم مستعار پابلو نرودا را برای خود انتخاب کرد. او از سال ۱۹۲۶ تا ۱۹۴۳ دیپلمات بود و تحولات سیاسی، بهویژه جنگ داخلی اسپانیا، رنگوبویی انقلابی به آثارش داد. نرودا در سال ۱۹۴۴ به شیلی بازگشت و نماینده حزب کمونیست شیلی در مجلس سنا شد. با این حال، چهار سال پس از آغاز مسئولیت رسمیاش در سنای شیلی، به علت اعتراضات تندش به اقدامات حکومت وقت در سرکوب مبارزات کارگری، تحت تعقیب قرار گرفت و از شیلی فرار کرد. او سال ۱۹۷۳ بار دیگر به شیلی بازگشت، اما در همان سال و فقط چند روز پس از کودتای پینوشه علیه دولت سالوادور آلنده، با زندگی خداحافظی کرد؛ مرگی که علت آن اینک و پس از گذشت ۵۰ سال، «قتل بر اثر مسمومیت» اعلام شده است.