برخی از رسانهها هفته گذشته با ایجاد هیاهوی بسیار به انتشار خبر «اولین حمله اسرائیل» به سوریه پس از زمینلرزه ویرانگر اخیر پرداختند و درباره تلفات غیرنظامیان صحبت کردند؛ در حالی که چند روز پیش، خبرگزاری رویترز درباره حمله بامداد یکشنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۱، خبری اختصاصی منتشر کرد و روایت دیگری از این ماجرا را به نمایش گذاشت.
البته بر اساس اطلاعاتی که منابع امنیتی و اطلاعاتی متعدد از جمله منابع وابسته به رژیم بشار اسد به خبرگزاری رویترز فاش کردند، در این حمله نشست کارشناسان نظامی ایران، سوریه و حزبالله در محله کفرسوس دمشق هدف گرفته شد.
به گزارش رویترز، این حمله یکی از تاسیسات نظامی ایران در زیرزمین یک ساختمان مسکونی داخل یک مجتمع امنیتی در دمشق را که در آن کارشناسان نظامی ایرانی برای حضور در جلسه برنامه سری تولید موشکهای هدایتشونده سپاه پاسداران گرد هم آمده بودند، هدف قرار داد.
این خبرگزاری به نقل از یک منبع نزدیک به رژیم سوریه اعلام کرد که این حمله به گردهمایی کارشناسان فنی سوری و ایرانی که در ساخت پهپادها شرکت داشتند، انجام شد و به کشته شدن یک مهندس ارتش سوریه و مجروح شدن شدید یک مهندس سپاه پاسداران منجر شد. دو تن از عناصر وابسته به سپاه پاسداران از این حادثه جان سالم به در بردند.
در محله کفرسوس در دمشق که محل استقرار چندین سازمان امنیتی و مرکز فرهنگی ایران است، همواره تدابیر امنیتی شدیدی حاکم است؛ این همان منطقهای است که اسرائیل در سال ۲۰۰۸، عماد مغنیه، تروریست وابسته به حزبالله، را در آن ترور کرد. از این رو واضح است که نشست سهجانبه کارشناسان ایران، سوریه و حزبالله در دمشق برای بحث و گفتوگو در مورد چگونگی امدادرسانی به آسیبدیدگان زمینلرزه ویرانگر اخیر یا محافظت و مراقبت از آسیبدیدگان سوری نبود. بلکه یک جلسه امنیتی ویژه با هدف اصلی توسعه موشکهای هدایتشونده و پهپادهای جنگی بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
همانگونه که جهان شاهد است، این پهپادها هرگز برای دفاع از مرزهای لبنان یا ایران به کار گرفته نمیشوند، بلکه برای حوثیها فرستاده میشوند تا عربستان سعودی را هدف قرار دهند یا به سمت اوکراین فرستاده میشوند تا غیرنظامیان در قلب اروپا با این پهپادها هدف قرار گیرند.
نشست دمشق برای بحث درباره راههایی برای تبلور «تلاشهای» برخی در جهان عرب با هدف از سرگیری روابط با رژیم بشار اسد یا بررسی پروژههای بازسازی در سوریه نبود، بلکه جلسهای برای بیان این حقیقت بود که دمشق همچنان به عنوان سرزمین تاجران جنگ و گروههای شبهنظامی باقی خواهد ماند.
البته هرگز نمیتوان ادعا کرد که رژیم بشار اسد از برگزاری این نشست درباره برنامه محرمانه تولید موشکهای هدایتشونده و پهپادها آگاهی نداشت؛ ورنه پرسش مهمتری مطرح میشود مبنی بر اینکه در دمشق زمام امور در دست کیست و چه کسی بر سوریه حکومت میکند؟
پرسش دیگری در مورد آنچه امروز برخی درباره لزوم پرکردن خلا سوریه و واگذاری نکردن آن به رژیم ایران مطرح میکنند، این است که چه کسی حاضر است در مجاورت نشستی که در آن کارشناسان سپاه پاسداران و اعضای سازمان حزبالله برای تولید موشکهای هدایتشونده و پهپادها، گرد هم میآیند، نشستی با موضوع بحث و بررسی سرمایهگذاری یا پروژههای بشردوستانه برگزار کند؟ آیا واقعا فرد یا سازمانی وجود دارد که آماده رقابت در درگیریهای شبهنظامیان یا فعالیت در مناطق جنگ و قاچاق مواد مخدر باشد؟ درست همانگونه که هماکنون در سوریه، بهویژه در مناطق مرزی آن با اردن و لبنان اتفاق میافتد؟
مسلم است که هیچکس نمیخواهد فروپاشی سوریه ادامه پیدا کند، اما پیچیدگی بحران فراتر از این است که با راهحلهای ساده یا ابتکارهای «حسن نیت» حل شود. برای پایان دادن به این بحران باید تلاشهای بسیاری صورت گیرد؛ بهویژه اینکه سوریه در چنان وضعیت دشواری قرار گرفته است که برونرفت آن از تنگنای این بحران در آینده نزدیک و قابل پیشبینی متحمل نیست و نجات آن به معجزه نیاز دارد؛ در حالی که عصر معجزهها به پایان رسیده است.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط