مسمومیتهای سریالی در مدارس شهرهای مختلف ایران نگرانی شدید خانواده دختران دانشآموز را به همراه داشته است. بیشتر این مسمومیتها در استان قم رخ دادهاند. هرچند از چند شهر دیگر ایران نیز خبرهایی در مورد مسمومیت دانشآموزان شنیده میشود. این روند در دو هفته گذشته سرعت گرفته است و تعداد بیشتری از دانش آموزان به مسمومیت دچار شدهاند.
مقامهای وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران نخست خبر این مسمومیتها را رد کردند و آن را شایعه دانستند اما با افزایش موارد مسمومیت، مجبور شدند به وقوع آن اذعان کنند و برای بررسی دلایل این مسمومیتهای سریالی، تیم تشکیل دادند.
علائم این مسمومیتها عبارتاند از سرگیجه، تهوع، ضعف و بیحالی و در مواردی هم سردردها و پادردهای شدید. هنوز در مورد مسمومیت دانشآموزان دلیل مشخصی ارائه نشده است اما منابع رسمی در جمهوری اسلامی موارد مختلفی را مطرح کردهاند که بعضی از آنها چندان باورپذیر نیستند. برای مثال رئیس اورژانس استان لرستان دلیل مسمومیت دانشآموزان مدرسه احمدیه شهر بروجرد این استان را استنشاق گاز منوکسید کربن ناشی از نشت گاز شهری عنوان کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مسئولان جمهوری اسلامی ایران مسمومیت دانشآموزان را عمدی دانستهاند. محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، در نامهای به دادستان قم، این مسمومیت را عمدی خواند. رسانههای ایران نیز مسمومیت دانشآموزان را عمدی و آن را به گروههایی که مخالف تحصیل و آموزش دختراناند، مرتبط دانستهاند.
در گروههای تلگرامی ایرانی، در مورد گروهی به نام فداییان ولایت خبری منتشر شد که مسئولیت این مسمومیتها را بر عهده گرفت. این گروه هدف خود را خانهنشین کردن دختران و منع تحصیل آنان عنوان کرد. گفته میشود این گروه حتی شبنامههایی هم پخش کرده و تحصیل دختران را حرام و در حکم «محاربه با امام زمان» دانسته است.
هنوز هیچ گزارش رسمی در مورد دلایل مسمومیت دختران دانش آموز منتشر نشده است، اما سوالی که افکار عمومی در ایران را به خود مشغول کرده، این است که آیا این رویکرد ناشی از تاثیر طالبان بر جریانهای مذهبی داخل ایران است؟
گروه طالبان از روزهای اول تسلط بر افغانستان، مدارس دخترانه از مقطع راهنمایی به بالا را بستند و دختران را از رفتن به مدرسه باز داشتند. محدودیتها برای دختران بعدها گسترش یافت و دختران دانشجو را نیز دربر گرفت. طالبان در نهایت فعالیت و کار زنان در بیرون از خانه را نیز کاملا ممنوع کردند و با خانهنشین کردن زنانی که در نهادهای غیردولتی، بهخصوص نهادهای امدادرسان بینالمللی کار میکردند، آنان را رسما از جامعه کنار گذاشتند.
از سوی دیگر روند مسمومیت دانشآموزان دختر در افغانستان نیز سابقه دارد. بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ دختران دانشآموزان بارها در مدارس افغانستان مسموم شدند. این روند در هرات که هممرز جمهوری اسلامی است، بیشتر بود؛ مانند قم که بیشترین مسمومیت دختران آنجا رخ داد.
علائم آن مسمومیتها در هرات نیز شبیه آن چیزی است که در ایران رخ داد. دانشآموزان در افغانستان نیز از سرگیجه، تهوع و ضعف مفرط و سردردهای شدید شکایت داشتند. در آن زمان (۲۰۱۵)، دانشآموزان مدارس دخترانه در نقاط مختلف هرات ظرف یک ماه چهار بار مسموم شدند. دولت وقت افغانستان هم دقیقا مانند مقامهای جمهوری اسلامی، نخست این مسمومیتها را شایعه و دروغ عنوان کرد و با گسترش آن تلاش کرد مسائل روانی را در این امر دخیل کند اما در نهایت، عمدی بودن این مسمومیتها و دخالت نیروهای انسانی در این رابطه تایید شد.
وزارت داخله (کشور) افغانستان بعدها از بازداشت چندین تن به اتهام دست داشتن در مسمومیت دختران دانشآموز خبر داد. اداره امنیت ملی افغانستان نیز در اعلامیهای که منتشر کرد، عوامل مرتبط به سازمان استخباراتی پاکستان را در مسموم کردن دختران دانشآموز دخیل دانست.
اما دلیل بزرگتری که این مسمومیتهای سریالی را در افغانستان به وجود آورد، تلاش برای منع دختران از تحصیل و آموزش بود.
به نظر میرسد گروههایی که در مسمومیت دختران دانشآموز در ایران دست دارند، از روشهای استفادهشده در افغانستان الهام گرفتهاند یا حتی کسانی که در افغانستان این اعمال را انجام میدادند به عاملان مسمومیت دختران در ایران آموزش دادهاند زیرا آنان نیز همچون افغانستان از موادی استفاده کردهاند که اثر چندانی به جا نمیگذارد.
آنچه از مجموع این دو روند در دو کشور همسایه میتوان برداشت کرد این است که افراطگرایی بهتدریج در حال بلعیدن کشورها و جغرافیاهای مختلف در منطقه است. حتی رسانههای ایرانی گزارش کردهاند که گروهی موسوم به «هزارهگرایان» مسئول این عمل بودهاند.
هزارهگرایان گروهیاند که به پایان قریبالوقوع جهان و تامین نظمی نوین بر پایه عدالت، خوبی و هماهنگی باور دارند. آنان معتقدند دختران نباید به مدرسه بروند و تنها میتوانند تا کلاس سوم درس بخوانند. هزارهگرایان را میتوان نسخه شیعی طالبان دانست. با این حال شکل گرفتن تفکرات افراطی مذهبی و قدرت یافتن جنبشهای ضدزن در ایران نگرانکننده به نظر میرسد؛ هرچند شاید برای دولت جمهوری اسلامی خوشایند و حتی تا حدی مقبول باشد.