سه سال پیش در ۲۹ فوریه سال ۲۰۲۰ دولت آمریکا و گروه طالبان که در آن زمان بهعنوان یک گروه تروریستی ضد دولت وقت افغانستان شناخته میشدند، توافقنامهای را در شهر دوحه قطر امضا کردند که به نام توافق صلح دوحه مشهور شد. این توافق را آمریکا زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه رئیس جمهوری آن زمان آمریکا ( دونالد ترامپ)، و ملابرادر، رئیس دفتر نمایندگی طالبان در قطر، به امضا رساندند.
توافق صلح حاصل سالها گفتوگوی مستقیم مقامهای آمریکایی با تعدادی از رهبران گروه طالبان بود. این توافق بارها تا مرحله امضا رسید، اما بهدلایلی باز به تعویق افتاد. هم در آمریکا و هم درمیان طالبان، توافق صلح طرفدار و مخالف خاص خود را داشت. حتی گفته میشد مایک پمپئو، وزیر خارجه آن زمان آمریکا، نیز از مخالفان جدی توافق صلح بود. تقریبا میتوان گفت که اکثریت فرماندهان نظامی ارتش آمریکا، مخالف توافق صلح دوحه بودند، زیرا آن را بهضرر منافع آمریکا و حتی زمینهساز سقوط دولت در افغانستان میدانستند که بعدها چنین هم شد. اما مشخص نیست خلیلزاد چگونه توانست ترامپ را متقاعد کند که این توافق به نفع آمریکا است.
مفاد توافق صلح دوحه
براساس متنی که بهعنوان توافق صلح دوحه در رسانهها به نشر رسید، این توافقنامه شامل چهار بخش بود. هر بخش این توافق مربوط به سازوکار تعهداتی بود که دو طرف به هم داده بودند و حتی با وجود دوربودن دولت افغانستان از روند توافق، تعهدات و مسئولیتهای آن دولت هم در آن توافق مشخص شده بود.
به نقل از این توافقنامه، دولت آمریکا ملزم بود ظرف ۱۴ ماه، تمام نیروهای خود را از افغانستان خارج و همچنین، زمینه آزادسازی پنجهزار طالب را که در زندانهای دولت افغانستان حبس بودند، فراهم کند؛ درضمن باید روند رفع تحریمها علیه مقامهای طالبان را آغاز و همراه با سازمان ملل متحد، برنامه خروج گروه طالبان از فهرست گروه های تروریستی را اجرایی میکرد.
در مقابل طالبان نیز متعهد میشدند تا به نیرو های ناتو در افغانستان تا زمان خروج کاملشان، هیچگونه تعرضی نداشته باشند. طالبان علاوهبر این، تعهد کردند که نگذارند هیچگونه خطری ازسوی افغانستان آمریکا و متحدانش را تهدید کند و همچنین اینکه از افغانستان علیه هیچیک از کشورهای همسایه تهدیدی صورت نگیرد؛ بهعلاوه، طالبان تعهد کردند که نگذارند افراد یا گروههای تروریستی در افغانستان فعالیت داشته باشند و خودشان هم روابط خود را با تمام سازمانهای تروریستی قطع کنند؛ همچنین طالبان نباید میگذاشتند که تروریستها با استفاده از پاسپورت یا ویزای افغانستان فعالیت تروریستی انجام دهند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
از محتوای متن توافقنامه صلح چنین برمیآید که آمریکا از همان سال ۲۰۲۰ منتظر ایجاد دولتی زیر نظر طالبان بوده است. در یکی از مواد توافق صلح دوحه نوشته شده است که آمریکا روابط اقتصادی خوبی را با حکومت اسلامی پساتوافق برقرار خواهد کرد.
البته گفته میشود که توافق صلح ضمیمههایی مخفی هم داشته است. پساز علنیشدن توافقنامه، زمزمههایی درمورد ضمیمههای مخفی این توافق در محافل سیاسی شنیده میشد. نشریه تایم، چاپ نیویورک، در همان روزهای امضای توافقنامه دوحه نوشت که ضمایم مخفی توافق صلح دوحه شامل باقیماندن تعدادی از نیروهای آمریکایی، فعالیتهای سازمان سیا در افغانستان و نظارت بر اجرای مفاد توافقنامه صلح است.
اما هیچ منبعی، چه از میان طالبان، چه در دولت افغانستان و چه آمریکاییها، بهصورت رسمی وجود ضمایم مخفی را تایید نکردند.
نقض توافق صلح دوحه
دولت آمریکا تقریبا به تمامی مواد الزامی مربوط به خود پایبند ماند. این کشور روند خروج نیروهای خود را بهسرعت آغاز و دولت افغانستان را برخلاف خواستهاش مجبور کرد تا پنجهزار زندانی طالب را از بند رها سازد و زمینه گفتوگوی صلح را فراهم کند. حتی آمریکا درحالیکه چنین مسئلهای در توافق صلح وجود نداشت، حمایت خود را از نیروهای امنیتی افغان کاهش داد؛ دیگر از حمایت هوایی عملیاتهای نظامی ارتش افغانستان خبری نبود و حتی تسلیحات نیز مانند گذشته در اختیار نیروهای نظامی افغانستان قرار نمیگرفت.
با این حال، گروه طالبان بهجز یک مورد، که آن هم حملهنکردن به نیرو های ناتو در افغانستان بود، به هیچیک از تعهدهای خود پایبند نماند. درحالیکه طالبان تعهد کرده بودند رابطه خود را با سازمانهای تروریستی قطع کنند، برعکس، روابط خود را با این سازمانها، ازجمله القاعده، گسترش دادند. حتی از هماهنگی میان طالبان و داعش در شمال افغانستان برای ضربهزدن به نیروهای امنیتی آن کشور، گزارشهایی منتشر شد. طالبان درحالیکه وعده داده بودند که درگیری و جنگ را کاهش دهند و هیچگاه بهسوی شهرها هجوم نیاورند، برخلاف آن، جغرافیای جنگ را گسترش دادند و به شهرهای بزرگ افغانستان نزدیک شدند. آنها همچنین بههیچوجه مذاکرات صلح را جدی نمیگرفتند و آن را بهنحوی معطل میکردند. واکنش آمریکا و متحدانش به نقض توافق صلح دوحه، تنها اظهار نگرانی و ترغیب طالبان برای رفتن برسر میز مذاکره بود و بس؛ و این درحالی بود که دولت آمریکا زیر فشار هجومهای پشتسرهم طالبان، ناگزیر به عقبنشینی بود. طالبان قدمبهقدم به شهرها نزدیک میشدند. در اواسط اوت سال ۲۰۲۱ میلادی، تنها شهر کابل برای حکومت جمهوری باقی مانده بود و طالبان تقریبا سراسر کشور را به چنگ آورده بودند.
پیامد های توافق صلح دوحه
قرار بود توافق صلح دوحه زمینه ایجاد یک دولت فراگیر با حضور تعدادی از سیاستمداران سابق، طالبان و چهرههای مستقل در افغانستان را بهوجود آورد؛ اما در پانزدهم اوت و با فرار اشرف غنی از ارگ ریاست جمهوری به کشورهای آسیای میانه، نظام جمهوریت بهیکباره از هم پاشید و طالبان هم که پشت درهای شهر ایستاده بودند، یکباره به کابل هجوم آوردند و اینگونه نظام جمهوری در افغانستان ازهم پاشید. با سلطه طالبان بر کابل، تمایل آنها به اجرای مفاد توافقنامه تقریبا به صفر رسید. طالبان که از ماههای گذشته، نوید پیروزی با مبارزه را به جنگجویان خود داده بودند، سرمست از باده سلطه، کمکم مفاد توافق صلح را از یاد بردند. آنان افغانستان را بار دیگر میزبان تروریستهای بینالمللی کردند. برخلاف توقع، زمینه را برای فعالیت تروریستها علیه کشورهای همسایه و منطقه، مساعد کردند. طالبان خیلی سریع به مواد توافق صلح که این گروه را به ایجاد دولتی فراگیر در افغانستان ملزم میکرد، پشت کردند و از خیر ایجاد دولت فراگیر گذشتند. آنان برخلاف ادعای خودشان، مردم بیگناه و نیروهای مربوط به دولت سابق را شکنجه کردند و از بین بردند. طالبان به تمام ارزشهای حقوق بشری پشت پا زدند و زنان را از متن جامعه راندند و دوباره برگشتند به همان وضعیت سالهای نیمه دوم دهه ۹۰ میلادی.
با گذشت سه سال از امضای توافق صلح، آنچه بهعنوان پیامد این توافق میتوان مطرح کرد، این است که افغانستان دوباره تبدیل به کشوری شده که منبع نگرانی جهان است. جهادیسم افراطگرایانه مسلطه بر اندیشه طالبان، زمینه را برای رشد گروههای تروریستی که از دید طالبان جنبشهای ناب اسلامی شناخته میشوند، میسر ساخته است. افراطگرایی و رفتن بهسوی قهقرا، صادرات عمده طالبان به کشورهای جهان است. تا جاییکه به نظر میرسد آخوندهای شیعهمذهب ایران هم با الهامگرفتن از روش طالبان، درصدد کنترل جامعه ایرانیاند.
جامعه جهانی هم سردرگم روشهای سختگیرانه طالبان و نیازمندی مردم این کشور به کمکهای بشردوستانه، در وضعیت کجدار و مریز، درحال تعامل با این گروهاند. صدهاهزار تن از شهروندان افغانستان دوباره به کشورهای همسایه مهاجرت کردهاند و دههاهزار نفر را هم تعدادی از کشورهای غربی بهعنوان افراد آسیبپذیر در رژیم طالبان، به آن کشورها انتقال دادهاند. هرچند این گروه را هیچ کشوری به رسمیت نشناخته است، آنها روابط دیپلماتیک خود را با چندین کشور منطقه برقرار و حامیانی جدی درمیان کشورهای پرقدرت جهان برای خود دستوپا کردهاند.