در رمان و فیلم «گلدفینگر» از سری داستانهای جیمز باند نوشته «ایان فلمینگ» میخوانیم که «تقلب نه تنها غیراخلاقی بود بلکه یکپارچگی بازی را از بین برد. این چیزی بود که باند از آن نفرت داشت. تقلب یک بیماری بود، یک آفت موذیانه و تحقیرآمیز.»
این روزها آتش خشم طرفداران ادبیات به دلیل قصد یکسری از ناشران و خوانندگان برای سانسور دو نویسنده مهم قرن بیستم شعلهور شده است. جیمزباند که بارها و بارها به تیغ برنده سانسور و ممنوعیت در چند کشور از جمله اسپانیا و شوروی دچار شده بود، اینبار با یک سانسور عریانتر از پیش به نام بازنویسی به بهانه تجدید نظر در ادبیات نژادپرستانه و کلیشههایی که پیشتر وجود داشتهاند، مواجه شده است. بهعنوان مثال کلمه «نگرو» (Negro) در برخی نسخهها به «بلک» (Black) تغییر پیدا کرده و صحنهای از کتاب «زندگی کن و بگذار بمیرند» که در آن باند خود را به شکل یک مرد سیاهپوست در میآورد، بهطور کامل حذف شده است.
به گزارش تلگراف، بیشتر اصلاحات مربوط به نحوه توصیف سیاهپوستان است. یکی از این موارد، ادعای باند مبنی بر اینکه «مجرمان مظنون آفریقایی فرزندان بسیار قانونمندیاند، به جز زمانی که بیش از حد مشروب مینوشند» اکنون کوتاه شده و به «فرزندان بسیار مطیع قانون» تغییر پیدا کرده است.
البته سانسور جیمز باند پا را فراتر از مسائل نژادپرستانه گذاشته و برای مثال، بخشهایی که دارای توضیحات صریح و بیش از حد جنسی بودهاند، در نسخههای خاصی کمرنگ یا حذف شدهاند. هرچند که به گفته ناشران این حذف و تغییرات اندک بوده و بسیاری از بخشهای کتاب با وجود محتوای توهینآمیز همچنان به قوت خود باقی است و با وجود این تغییرات، یک بیانیه رفع مسئولیت نیز در ابتدای کتاب منتشر شده است که بیان میکند این کتابها در زمانی نوشته شدهاند که اصطلاحاتی که امروز توهینآمیز تلقی میشوند، رایج بوده است. برای مثال، الفاظی مثل «طعم شیرین تجاوز جنسی»، «زدن زنان» و «ناتوانی در انجام کار مردانه» از کتابها حذف نخواهد شد. علاوه بر این، گفتههای همجنسگراهراسانه از جمله این عبارت که همجنسگرایی یک «ناتوانی سرسخت» است، همچنان باقی خواهد ماند.
خبر بازنویسی و سانسور کتابهای فلمینگ تنها چند روز پس از خبر جنجالبرانگیز بازنویسی کتابهای رولد دال به این سبب که برای کودکان بدآموزی دارند، منتشر شد. هم رولد دال و هم فلمینگ زمانی که زنده بودند خود آثارشان را بازنویسی کردند تا موارد نژادپرستانه را تا حدودی ویرایش کرده باشند. در اواخر دهه ۱۹۶۰ رولد دال «چارلی و کارخانه شکلاتسازی» را بازنویسی و فلمینگ نیز کتابهایش را برای مخاطب آمریکایی ویرایش کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در مورد رولد دال همچنان بر سر برخی از مطالب کتابهای او، بهویژه در رابطه با موضوعات نژادپرستی و یهودستیزی، بحثها و مناقشات مداومی وجود داشته است. برخی از خوانندگان و منتقدان استدلال کردهاند که برخی از زبانها و تصاویر در کتابهای او توهینآمیز و منسوخ شدهاند. مثلا در نسخههای بازنویسی شده کلمه «چاق» به «بسیار بزرگ» و در جادوگران، «عجوزه پیر» به «کلاغ پیر» تغییر کرده است.
درخواست بازنویسی تازه این آثار خبری بود که در هفتههای اخیر از «تلگراف» بیرون آمد. ماجرا از این قرار بود که انتشارات «پافین» از گروهی از خوانندگان نکتهسنج برای بازنویسی کتابهای رولد دال کمک گرفته بود. همین موضوع آتش خشم بسیاری از طرفداران ادبیات و رولد دال را شعلهور کرد. پافین در واکنش به این اعتراضها تصمیم گرفت هر دو نسخه را منتشر کند که طی آن، یکی با برچسب «آثار کلاسیک» رولد دال عرضه خواهد شد که به معنای نسخه سانسورنشده است و انتخاب اینکه کدام اثر خریداری شود، به عهده مخاطب خواهد بود.
کتابهای این دو نویسنده بزرگ اگرچه گاهی دارای محتوای نژادپرستانه یا توهینآمیز است، اما آیا دست بردن به اصل آثار ادبی جهان به معنی انکار تاریخی، تقلب و تحریف تفکر نویسندگان این آثار نیست؟
استانداردهای اخلاقی جوامع به مرور به روز میشود و تغییر میکند و دست نقد هم باز است، اما اینکه به جای نقد آثار -حتی به تندترین شیوه ممکن- و تولید شاهکارهای ادبی تازه با استانداردهای اخلاقی جدید و حتی سپردن قضاوت به دستان خواننده، دست به تغییر و سانسور آثار پیشین بزنیم، به نوعی شیپور را از سر گشادش زدن است؛ آن هم در مورد نویسندگانی که از بزرگترینهای عصر خود بودهاند و اکنون زنده نیستند و توانایی این را ندارند که رضایت یا رضایت نداشتن خود را از دست بردن در آثارشان اعلام کنند.
این حذف و تغییرات یا به عبارتی سانسورها واکنش نویسندگان را نیز برانگیخته است. ریکی جرویز به کنایه گفته است به این فکر میکند که پس از مرگش آثارش دستخوش چه سانسورهایی میشود. سلمان رشدی نیز در یک توییت نوشته است: «رولد دال فرشته نیست. اما این ماجرا یک سانسور مضحک است و ناشران رولد دال باید شرمنده باشند.»
با این وجود، به نظر میرسد شیوه برادران وارنر در این زمینه برای کارتونها و انیمیشنهای قدیمی درستتر میآید، آنجا که برای آثار قدیمی مینویسند: «این کارتونها جامعه امروزی را نشان نمیدهند، اما همانطور که در ابتدا خلق شدهاند ارائه میشوند؛ زیرا در غیر این صورت، مثل این است که ادعا کنیم این تعصبات هیچگاه وجود نداشتهاند.»