نشریه نشنال اینترست که در زمینه روابط بینالملل فعالیت میکند، دوشنبه، سوم آوریل (۱۴ فروردین)، تحلیلی درباره وضعیت چین و جایگاه این کشور در عرصه جهانی منتشر کرد.
به گزارش این نشریه، با وجود تلاشهای پکن برای کسب موفقیت در عرصههای اقتصادی و سیاسی، «رویای چین» در سطح جهانی در حال فرسایش است.
نویسنده این گزارش با طرح این پرسش که «آیا ایالات متحده و چین در یک جنگ سرد جدید قرار دارند؟»، پاسخ میدهد: «بله؛ اما پرسش جالبتر میتواند این باشد که آیا این دو کشور میتوانند از اشتباههای جنگ سرد قبلی اجتناب کنند که یکی از مهمترین موارد آن، زودباوری ناشی از ترس و جدی گرفتن همه لافها و ادعاهای رقیب بود؟ این موضوع اینک، پس از سفر شی جینپینگ به مسکو و مباهات به آمادگی پکن برای «نگهبانی بر نظم جهانی»، شاید باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد.»
این گزارش در ادامه با طرح این پرسش که آیا ادعاهای چین مطابق واقعیت است یا موقعیت جهانی این کشور تضعیف شده است، تاکید میکند: «چندین شاخص کلیدی نشان میدهد که پکن در درگیری با ایالات متحده و در مجموع غرب، ضعیفتر از هر زمان دیگری در ۱۰ سال گذشته است. برای مثال، در ابعاد اقتصادی باید توجه داشت که یکی از مولفههای مهم برای هر کشوری، سرمایهگذاری مستقیم خارجی است. هرچند پکن با برخی سیاستها در ۲۰۰۱ و ۲۰۱۳، سرمایهگذاری خارجی را در این کشور رشد داد و آن را از ۱۰ میلیارد دلار در ۲۰۰۵، به بیش از ۱۷۰ میلیارد دلار تا ۲۰۱۷ رساند، از آن زمان، شاهد کاهش سرمایهگذاری خارجی در پکن بودهایم؛ از جمله کاهش ۱۵ درصدی در ۲۰۲۲.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
به نوشته این رسانه، به دلایل مختلف، از جمله نقض گسترده حقوق بشر و برخی تحریمها، سرمایهگذاری اروپا در چین به شدت کاهش یافته است و در عین حال، شرکایی مانند آلمان و ایتالیا مکانیزمهای غربالگری سرمایهگذاری را اتخاذ یا تقویت، و خریدهای کلیدی خود را از چین متوقف کردهاند. آمارهای منتشرشده نشان میدهد که در حال حاضر تقریبا ۹۰ درصد سرمایهگذاری مستقیم خارجی اروپا در چین تنها از چهار کشور تامین میشود و در طول همهگیری کرونا، عملا هیچ سرمایهگذار اروپایی که پیشتر در چین حضور نداشته، سرمایهگذاری مستقیمی انجام نداده است.
این گزارش در ادامه تاکید میکند: «جدیترین چالش برای نفوذ اقتصادی چین، از سوی ایالات متحده است، زیرا افزایش تعرفهها و محدودیتهای اعمالشده در دوران دولت ترامپ، در دوران جو بایدن نیز ادامه یافته است و بررسی سرمایهگذاریهای چینی و نیز سیاستهای مسدود کردن فروش کالاهای دارای فناوری پیشرفته به چین گسترش یافته است. در همین حال، اگرچه چین به مثابه غول اقتصادی، جایگزینهایی به ویژه در آسیا و آفریقا دارد، سرمایهگذاریهای سالانه پکن در چنین کشورهایی که زمانی ابزار اصلی گسترش نفوذ چین بود، امروز کمتر از نیمی از میزان پنج سال گذشته است؛ بهویژه که «مدل» چینی در برخی کشورها بیشتر مخرب بوده است تا سازنده. در واقع، بر اساس برخی تحقیقات، نگاه مثبت به چین در سراسر جهان به شدت کاهش یافته است، و این سقوط با «اقتدارگرایی دیجیتالی» چین در دوران کرونا، سیاست سختگیرانه و ناموفق قرنطینه و حمایت این کشور از حمله روسیه به اوکراین، تقویت شده است.»
در ادامه تحلیل نشنال اینترست آمده است: «در فوریه ۲۰۲۳، گزارش کنفرانس امنیتی مونیخ نشان داد که در سراسر جهان - از جمله در هند و برزیل - دو سوم از افراد مشارکتکننده در نظرخواهی ابراز داشتند که حمایت چین از حمله روسیه به اوکراین آنها را در قبال جاهطلبیهای چین محتاط کرده است. حمایت پکن از حمله مسکو به کییف سبب شده است که پکن یکی از مهمترین راههای تجاری و سرمایهگذاری اروپایی خود را در اوکراین از دست بدهد. اوکراین پیشتر «پل چین به اروپا» دانسته شده بود و شرکتهای چینی ساخت بزرگترین مزرعه بادی اروپا را در نزدیکی دونتسک، و بازسازی بندر ماریوپول را آغاز کرده بودند، اما تمام این زیرساختها اینک ویران شده است.»
نویسنده نشنال اینترنست همچنین معتقد است که «اگر تضعیف ساختار اتحاد غربی یکی از اهداف چین باشد، پکن اینک بیش از هر زمان دیگری از این هدف خود دور شده است. آنچه میبینیم، این است که جایگاه کشورهای اوکراین و مولداوی در میان اعضای اتحادیه اروپا ارتقا یافته است و ناتو که از نظر پکن تجسم سلطه جهانی غرب است، متحدانه از اوکراین حمایت میکند. حتی ایتالیا به منزله تنها کشور عضو گروه هفت که زمانی بازترین کشور برای سرمایهگذاری چین بود، استقرار یکی از دو ناو هواپیمابر خود را در منطقه اعلام کرد و از توافق سهجانبه با ژاپن و بریتانیا خبر داد.»
در پایان این تحلیل آمده است: «با وجود میانجیگری چین در توافق اخیر بین عربستان سعودی و ایران، و نیز، با اینکه هندوراس به سمت پکن تغییر جهت داده است و برخی رهبران اروپایی همچنان به تجارت با چین ادامه میدهند، وضعیت کلی بینالمللی نمیتواند برای شی و حزب کمونیست چین دلگرمکننده باشد؛ آن هم در شرایطی که این کشور با کاهش نرخ رشد، پیر شدن جمعیت و پیامدهای فاجعهبار سیاستهای مربوط به کرونا در داخل مواجه است. با تمام اینها، اگرچه رهبران مستبد برای حاکمیت بر مردم کشورشان به اظهارات جسورانه و لاف و گزاف نیاز دارند، نیازی نیست که ناظران خارجی و سیاستگذاران چنین ادعاهایی را باور کنند.»