لیگ بیستودوم که پنجشنبه (۲۸ اردیبهشتماه) با قهرمانی پرسپولیس به پایان رسید، پر از حاشیههایی بود که یک بار دیگر ناتوانی ساختار مدیریت فوتبال ایران برای برگزاری این مسابقات را تایید کرد.
بزرگترین بحران این فصل فوتبال که سالها است حل نشده، اشتباهات داوری بود و تیمی نبود که به سوتها معترض نباشد. سا پینتو، سرمربی استقلال، بعد از برد پرگل هفته آخر مقابل تراکتور حاضر به تبریک گفتن به پرسپولیس نشد و تاکید داشت که عدالت رعایت نشده است. مورایس، سرمربی سپاهان، هم بارها درباره قهرمانی به پرسولیس کنایه زد، چه بابت پنالتیها به نفع این تیم، چه تغییر محل بازی پیکان - پرسپولیس. حتی یحیی گلمحمدی، سرمربی پرسپولیس، هم وقتی تیمش صدر را از دست داده بود، مدعی شد که برخی نمیخواهند این تیم قهرمان شود. این اعتراضها از طرف مربیان تیمهای وسط و پایین جدول هم بارها شنیده شد. این رفتار مربیان در فوتبال ایران البته تازگی ندارد.
تمام مدیران و مربیان فوتبال ایران تاکید دارند که برای خروج از این بحران، باید هرچه زودتر تکنولوژی کمکداور ویدیویی به لیگ اضافه شود، ولی فدراسیون هنوز نتوانسته تاریخ دقیقی برای ورود ویایآر (VAR) اعلام کند. بیشتر لیگهای مهم آسیا از این فناوری استفاده میکنند، ولی در فوتبال ایران هنوز حتی کیفیت تصاویر تلویزیونی برای تشخیص صحنه کافی نیست و صداوسیمای انحصاری جمهوری اسلامی حاضر نیست امکانات و تخصص بهتری را برای پخش مسابقات در نظر بگیرد. انحصار نتیجهای جز این نباید داشته باشد. صداوسیما حتی حاضر به پرداخت حق پخش تلویزیونی به باشگاهها نیست و حقوق آنها را بدون پاسخگویی پایمال میکند. باشگاهها بهدلیل این زورگویی مهمترین منبع درآمدشان را از دست دادهاند و توان پرداخت دستمزد بازیکنان و مربیان خود را ندارند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پرونده بدهی به مربیان و بازیکنان خارجی مهمترین دلیلی است که باشگاهها در گرفتن مجوز حرفهای عاجزند. استقلال بهدلیل بدهی به آندرهآ استراماچونی، سرمربی سابق خود، برای دومین بار متوالی نتوانست به لیگ قهرمانان آسیا برسد و پرسپولیس هم ممکن است با سرنوشت مشابهی روبهرو شود.
نمره منفی بزرگ دیگر لیگ، ادامه ممنوعیت حضور تماشاگران زن در ورزشگاهها بود. فدراسیون فوتبال با فشار فیفا تنها برای چند بازی در ورزشگاه آزادی بلیتهای محدودی به زنان فروخت، ولی به بهانه مشکلات زیرساختی، محدودیت قبلی را اعمال کرد. جمهوری اسلامی هشدارهای فیفا را جدی نمیگیرد و فیفا تا امروز با فدراسیون فوتبال ایران مماشات کرده است و دیدارهای جیانی اینفانتینو با مسئولان سیاسی جمهوری اسلامی نیز نتیجهای نداشته است. آن دیدارها با روحانی و رئیسی فراموش شدهاند و وعدههای بیهوده روسای جمهوری اسلامی نیز مطابق انتظار عمل نشدهاند، اگرچه فیفا ظاهرا دچار این تصور بود که با برگزاری جلسات با مسئولان جمهوری اسلامی درهای ورزشگاهها به روی زنان ایرانی باز میشود.
نمیتوان به ورزشگاههای فرسوده ایران اشاره نکرد که امنیت تماشاگران را به خطر میاندازد. اکثر باشگاهها برای گرفتن مجوز حرفهای مجبور شدند ورزشگاههای دیگری را بهعنوان محل میزبانی معرفی کنند، چرا که ورزشگاههایشان با استانداردهای کنفدراسيون فوتبال آسیا همخوانی ندارد. خطرات جدی برای تماشاگران حتی روی سکوهای ورزشگاه آزادی وجود دارد و برای مسئولان ورزشی جمهوری اسلامی جان تماشاگران چندان حساسیتبرانگیز نیست.
باشگاهها در لیگ برتر ایران با بدهیهای سنگین روزگار میگذرانند و همواره با بهرهبردن از بودجههای عمومی بهشکل غیرمستقیم، اداره میشوند یا از رانتهای رایج در اقتصاد ایران بهرهمند میشوند، اما نظم مالی ندارند، فیرپلی مالی (قانونی برای سلامت اقتصادی در فوتبال) را رعایت نمیکنند و هر بار ورشکست میشوند و دوباره ادامه میدهند.
لیگ بیستودوم با تمام این مشکلات به پایان رسید، ولی بعید است که به این زودی راه حلی برای آنها پیدا شود. لیگ فصل آینده نیز فرا خواهد رسید و تمام این بحرانها تکرار خواهند شد.