بر اساس یافتههای پژوهشی جدید، کاهش چینخوردگیها و صافی سطح مغز میتواند نشاندهنده احتمال ابتلا به اختلال افسردگی عمده یا ماژور (MDD) باشد، عارضهای که ۳.۸ درصد مردم جهان با آن دستبهگریباناند.
لایه بیرونی مغز، که قشر مغز یا کورتکس مغز نام دارد، دارای چینخوردگیهایی است که شکنج مغز نامیده میشود. فرایند شکلگیری چینها و شیارهای مغز معمولا در سهماهه دوم بارداری آغاز میشود و تا پس از تولد ادامه دارد.
به گزارش لایو ساینس، پژوهشهای پیشین احتمال ارتباط بین شکنجش پایین مغز و اختلال افسردگی عمده را مطرح کرده بودند. با وجود این، نشانگر زیستی قابل استناد یا مشخصه قابل اندازهگیری در مغز که بتواند به تشخیص احتمال بروز این اختلال در فرد کمک کند هنوز شناسایی نشده بود
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
.
محققان دانشگاه پزشکی کره جنوبی میگویند پاسخ شاید در نسبت چینخوردگی و صافی سطح قشر مغز نهفته باشد که با استفاده از شاخص شکنجش موضعی (LGI) قابل اندازهگیری است.
در این پژوهش، اسکن مغزی بیش از ۴۰۰ فرد مبتلا به اختلال افسردگی عمده بررسی و با اسکن مغزی افراد سالم بررسی شد. دانشمندان دریافتند که افراد مبتلا به افسردگی در چند بخش کلیدی قشر مغز چینخوردگیهای کمتری دارند، به این معنی که این قسمتها «صافتر» به نظر میرسید.
پژوهشگران با استفاده از شاخص شکنجش موضعی، میزان چینخوردگی در ۶۶ ناحیه قشر مغز را اندازه گرفتند. شاخص شکنجش موضعی بالاتر به معنای چینخوردگی بیشتر قشر مغز است.
در این پژوهش که در نشریه «پزشکی روانشناسی» (Psychological Medicine) منتشر شد، آمده است افراد دچار اختلال افسردگی عمده در هفت ناحیه قشر مغز شاخص شکنجش موضعی پایینتری داشتند. این بخشها در فرایندهای متنوع مغزی مانند شناخت، تنظیم احساسات، پردازش حواس و حافظه نقش دارند.
بر اساس این پژوهش، بیشترین کاهش چینخوردگی در ناحیه بروکا دیده شد که در گفتار دخیل است.
اما چرا سطح صافتر مغز با اختلال افسردگی مرتبط است؟
دکتر کیو مان هان، استاد روانپزشکی در دانشگاه پزشکی کره جنوبی، میگوید: «نواحی قشری که ما در این پژوهش ارزیابی کردیم پیشتر مشخص شده بود که بر تنظیم احساسات اثر میگذارند. این یعنی چینخوردگی قشری غیرعادی ممکن است با اختلال عملکرد مدارهای عصبی دخیل در تنظیم احساسات مرتبط باشد، و بنابراین در پاتوفیزیولوژی اختلال افسردگی ماژور نقش داشته باشد.»
پژوهشگران کرهای میگویند تحقیقهای بیشتری لازم است تا عوامل ژنتیکی و محیطی تاثیرگذار بر فرایند چینخوردگی مغز در مراحل اولیه رشد را بررسی کنند.
آنها امیدوارند که شناسایی یک نشانگر زیستی قابل اندازهگیری در نواحی خاص مغز بتواند به استفاده از روشهای درمانی دقیقتر کمک کند.