خبر کشته شدن «قاسم سلیمانی» چنان فضای رسانهای دنیا را تحت تاثیر خود قرار داد که حتی اگر تا پیش از این کسی نمیدانست که این فرمانده نظامی ایرانی چه کسیست، حالا بیشک میداند که رئیس جمهوری آمریکا دستور کشته شدن چه کسی را داده است.
واکنشهای جهانی در همه سطوح به کشته شدن قاسم سلیمانی فراگیر بود؛ از ولادیمیر پوتین در روسیه، امانوئل مکرون در فرانسه، آنگلا مرکل در آلمان و حتی آنتونی گوترش، دبیر کل سازمان ملل، گرفته تا مایکل مور فیلمساز آمریکایی.
رسانههای بینالمللی هم تماما خبر فوری خود را به کشته شدن فرمانده سپاه قدس ایران اختصاص دادند.
در فاصله کوتاهی مرثیهسرایی نظام برای از دست دادن قاسم سلیمانی شروع شد؛ چهرههای سیاسی مهم نظام و از دست دادن قاسم سلیمانی را ضایعهای بزرگ برای نظام نامیدند و رهبر جمهوری اسلامی سه روز عزای عمومی اعلام کرد و شخصا به جلسه اضطراری شورای عالی امنیت ملی رفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
جلسهای که در نهایت با صدور بیانیهای نسبت به خبر کشته شدن قاسم سلیمانی واکنش نشان داد. شورای عالی امنیت ملی در این بیانیه اعلام کرد که «انتقام قاسم سلیمانی در زمان و مکان مناسب گرفته خواهد شد»
پیش از شورای عالی امنیت ملی هم سپاه پاسداران در بیانیهای اعلام کرده بود از عاملان کشتن قاسم سلیمانی «انتقامی سخت» خواهند گرفت.
از سوی دیگری موضعگیریهای مردم در کوچه و خیابان و در فضای مجازی هم نسبت به کشته شدن قاسم سلیمانی متفاوت است؛ از یک سو عدهای که قاسم سلیمانی را «قهرمان ملی» مینامند و کشته شدن او را تلخ و سخت میدانند و از سوی دیگر عدهای چه در خیابانهای عراق و سوریه و چه در فضای مجازی آشکارا خوشحالی خود را فریاد میزنند.
البته نباید فراموش کرد که فضای به وجود آمده پس از کشته شدن قاسم سلیمانی -بهخصوص میان مردم، تحت تاثیر تبلیغات از سالیان گذشته تا به امروز نظام جمهوری اسلامی برای قاسم سلیمانیست. تبلیغاتی که در سالهای اخیر حتی بهروزتر هم شده بود و رسیده بود به چاپ «تیشرت» با چهره قاسم سلیمانی و تبلیغاتی که میتوانست چهرهای تاثیرگذار بسازد برای نسلی جوان؛ نه تنها در ایران بلکه در کل منطقه.
رسانههای دیداری و شنیداری در ایران تصاویری متفاوتی از این چهره نظامی نشان میدادند که او را فردی نزدیک به جوانان و سرباز ولایت نشان میداد.
در یکی از برنامههای تلویزیونی علی رضوانی، مجری تلویزیون جمهوری اسلامی، با قاسم سلیمانی گفتوگوی کوتاه وصمیمی میکند و بعد هم میگوید که حاضر است برای این مجری تلویزیون به «خواستگاری» برود.
علی رضوانی همان مجری تلویزیون است که اخیرا نقش او به عنوان بازجو در پرونده فعالان محیطزیستی مشخص شده بود.
رسانههای بینالمللی هم در ساختن چهرهای مرموز و باهوش از قاسم سلیمانی که در جنگهای منطقهای و در معادلات سیاسی تاثیرگذار، کم کمک حال خواست نظام جمهوری اسلامی نشدند.
اما جدای از این چهره رسانهای و تبلیغاتی، کسی شکی نداشت که قاسم سلیمانی یکی از نزدیکترین فرماندهان سپاه به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بود.
علی خامنهای او را «شهید زنده» نامیده بود اما قاسم سلیمانی خود را یک سرباز صفر ولایت میدانست.
بسیاری او را پس از علی خامنهای دومین چهره قدرتمند جمهوری اسلامی میدانستند که گرچه چندان وارد بازیهای سیاست داخلی نمیشد، به زعم بسیاری مهرهای کلیدی در تعیین جانشین رهبر جمهوری اسلامی هم بوده است.
در بحبوحه انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۹۶ نامزدهای انتخابات مکررا میخواستند القا کنند که قاسم سلیمانی از انتخاب آنها حمایت کرده است؛ از حسن روحانی گرفته تا ابراهیم رئیسی و قالیباف. ماجرایی که نهایتا با بیانیه قاسم سلیمانی مبنی بر اینکه «در انتخابات ریاست جمهوری از هیچ نامزدی حمایت نمیکند» طرفداری او از نامزدان انتخابات ریاست جمهوری در حد شایعه باقی ماند.
در مقاطعی حتی این گمانهزنیها نیز وجود داشت که قاسم سلیمانی گزینه بعدی نظام برای پست ریاست جمهوریست.
سلیمانی با وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، جواد ظریف، هم روابط خوبی داشت.
زمانی که جواد ظریف از سمت خود استعفا داد، قاسم سلیمانی صراحتا از ظریف حمایت کرد و گفته بود: «جواد ظریف همواره مورد تایید مقامهای عالی حکومت به ویژه آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بوده» و ابراز امیدواری کرده بود که ظریف به جایگاه قانونی خود بازگرداند.
استعفای محمدجواد ظریف پس از آن اعلام شد که بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه، در سفری اعلام نشده به تهران رفت و با رهبر و رئیس جمهوری ایران دیدار کرد اما وزیر خارجه در جریان این سفر قرار نگرفت.
بسیاری از تحلیلگران تبیین سیاستهای خارجی ایران را در زوج «ظریف- سلیمانی» می دیدند و در واقع قاسم سلیمانی را در جایگاه «وزیر خارجه» جمهوری اسلامی بهخصوص درباره مسائل منطقه میدانستند.
دشوار است اگر بخواهیم به راحتی بپذیریم که جمهوری اسلامی واکنش جدی به این ماجرا نشان ندهد و صرفا به صدور بیانیه بسنده کرده و یا راه دیپلماسی را انتخاب کند.