به دنبال کشته شدن قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، گمانه زنیهای فراوانی درباره عواقب سیاسی و نظامی این کشتار انجام گرفته است.
رسانههای آمریکایی و برخی از دولتهای کشورهای گوناگون از چنین عمل ناگهانی و شگفتانگیز دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، انتقاد کرده و نحوه عمل، طرز فکر و قضاوت وی را زیر سئوال بردهاند.
در میان بحثهای متعددی که از زمان کشته شدن قاسم سلیمانی و همراهان او در اولین ساعات جمعه 2 ژانویه شده است، مسئله حقوقی این حمله کمتر مورد تجزیه و تحلیل کارشناسان قرار گرفته.
در مواردی هم بدون اشاره و تشریح به نقض برخی از قوانین آمریکا، بینالمللی و قوانین حقوق بشر سازمان ملل متحد، این عمل غیرقانونی اعلام شده است.
توجیه ترامپ و وزرای کابینه او در چند روز گذشته بسیاری از منتقدان وی و مردم آمریکا را متقاعد نساخته و این باور در این افراد به وجود آمده که رئیس جمهوری خودسرانه و بدون مشورت با کابینه خود دست به چنین کاری زده است.
گرچه کشتن قاسم سلیمانی در جلسات نظامی کاخ سفید مطرح شده بود، ترامپ قبلا چندان علاقهای به این گزینه نشان نداده بود و شاید منتظر بهانه ای بود که دستور کشتن او را صادر کند.
به نظر میرسد حمله به سفارت آمریکا در بغداد و همزمان، کشته شدن یک پیمانکار آمریکایی در یکی از پایگاههای آمریکا در عراق، تعادل ترازوی ترامپ را برهم زد.
به دستور او، در اولین روز سال نو میلادی، حرکات و مسیر سفر سلیمانی، با هواپیمای ایرباس 320 با شرکت هوایی خصوصی سوری «شام وینگز ایرلاینز» ردیابی شد.
پس از ورود قاسم سلیمانی به فرودگاه، که با استقبال مقامات رسمی عراق همراه نبود - و تنها 15 دقیقه پس از خروج از هواپیما، 4 موشک از نوع «هل فایر» نقطه زن و دقیق از پهپادهای مدل «ام کیو 9» آمریکایی کنترل شده از راه دور، به دو خودروی تویوتای ضدگلوله - که در نزدیکی فرودگاه بود، اصابت کرد. قاسم سلیمانی به همراه پنج ایرانی دیگر و ابومهدی المهندس، معاون سازمان الحشد الشعبی عراق، و چند نفر دیگر کشته شد.
اما سئوالی که پس از کشته شدن سلیمانی مطرح میشود این است: آیا قاسم سلیمانی به قتل رسید؟ اگر چنین باشد قاتل او چه کسی است؟ آیا او در نقش نظامی و دعوت رسمی و با موافقت دولت عراق به بغداد مسافرت میکرد؟ اگر چنین بود چرا هیچ مقام دولت عراقی به استقبال او نرفته بود؟ یا اینکه سلیمانی به عنوان شهروند عادی با روادید معمولی و مهمان المهندس و کتائب حزبالله به بغداد سفر کرده بود؟ اگر چنین باشد، موضوع نقض حقوق بشر و نقض اسناد بینالمللی و کشتن اتباع سایر کشورها قابل طرح و پیگیری میباشد.
در این میان مسئله حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشور عراق نیز مطرح است، زیرا عنوان حضور قاسم سلیمانی در عراق، مسئولیت محافظت از او و نقض حقوق دولت مستقلی مثل عراق را زیر سئوال میبرد.
یکشنبه، 5 ژانویه، سه روز بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی، نخست وزیر عراق، عادل المهدی، در پارلمان این کشور سخنرانی کرد. او ضمن درخواست کاهش نیروهای نظامی آمریکایی و کشورهای ناتو در عراق، اعلام کرد سلیمانی برای مشاوره و میانجیگری به عراق سفر کرده بود.
اسماعیل قاآنی، جانشین قاسم سلیمانی میگوید راه او را ادامه خواهد داد، ۶ ژانویه- IRIB / AFP
مقامات آمریکایی با اعلام رسمی و فوری و قبول مسئولیت مرگ قاسم سلیمانی، او را خطری برای آمریکاییها و منافع آمریکا در منطقه دانستند. اما دولت جمهوری اسلامی ایران و رسانههای آمریکا این توضیح و توجیه را نپذیرفتند.
کاخ سفید بلافاصله - با توصیه وکلای قوه مجریه، اعلام کرد سلیمانی و همکارانش در حال طرحریزی برنامههای «خطر قریب الوقوع و حتمی» مرگ و ویرانی بودند. تا این لحظه مدرکی برای اثبات چنین ادعایی ارائه نشده است.
در تاریخ آمریکا این دومین باری است که رئیس جمهوری آمریکا دستور کشتن یک مقام ارشد ارتشی را صادر کرده است. اسیروکو یاماموتو، معروف به «شیطان آسیا» فرمانده کل نیروی دریایی ژاپن، در 18 آوریل 1943 و در زمان جنگ جهانی دوم، به دستور فرانکلین روزولت، رئیس جمهوری وقت آمریکا در یک عملیات نظامی به نام «عملیات انتقام» کشته شد. پس از این واقعه امپراطوری ژاپن تسلیم شد و جنگ جهانی دوم پایان یافت.
مقامات جمهوری اسلامی عمل حمله و کشتن سلیمانی را «ترور سیاسی و جنایت جنگی» خوانده و از جامعه جهانی خواستهاند آمریکا را مقصر و محکوم نمایند.
از منظر دولت ایران این «جنایت جنگی» باید در دیوان بینالملل کیفری مطرح و رسیدگی شود.
بر اساس ماده 8 مکرر اساسنامه این دیوان، دولت آمریکا با نیروی نظامی خود علیه یک کشور دیگر، اقدام به ترور یک مقام رسمی نظامی جمهوری اسلامی ایران و از ارکان دولت ایران کرده است. طبق قطعنامه 3314 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، این عمل مصداق جنایت و تجاوز بوده و یک جنایت بینالمللی محسوب میشود.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد، در بیانیهای از طریق سخنگوی خود، فرهان حق، بدون اشاره به ماهیت حمله و کشتن قاسم سلیمانی خواستار تنشزدایی بین طرفین شده است.
او درخواست کرده رهبران دو کشور نهایت خویشتنداری را در پیش بگیرند، زیرا جهان آماده جنگ دیگری در خلیج فارس نیست.
فرهان حق در مقابل تعهدات سازمان ملل در این حادثه، اعلام کرد وظیفهاش فقط اعلام بیانات دبیرکل است و پاسخی به سئوالات حقوقی نداد.
دبیرکل سازمان ملل به خوبی میداند در بازی قدرت سیاسی دونالد ترامپ، او و سازمان جهانیاش عملا ناتوان از اجرای تعهدات بینالمللی این نهاد خواهند بود. اما خانم اگنس کالامارد، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر، کشته شدن قاسم سلیمانی را «به احتمال قریب به یقین، غیرقانونی و ناقض قوانین بینالمللی حقوق بشر» اعلام کرد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طبق قوانین حقوق بشر سازمان ملل، تسلیحات مرگبار زمانی میتواند مورد استفاده قرار گیرد که برای دور کردن یک تهدید جدی به آن نیاز اساسی وجود داشته باشد.
به نظر میرسد کشته شدن قاسم سلیمانی اقدامی تلافیجویانه بوده که هم از نظر معنایی و هم از نظر نظامی کنجکاوی برانگیز است.
دولت جمهوری اسلامی ایران میتواند با توسل به بند 7 ماده 2 منشور ملل متحد در مورد دخالت در امور داخلی کشور ایران، شکایتی را مطرح کند. اما با توجه به سابقه ایران و دخالتش در کشورهای همسایه و دوردست، و اصل حقوقی «دستان ناپاک» شانسی برای پیدا کردن گوش شنوا نخواهد داشت.
ایران میتواند طبق ماده 3 اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده 6 میثاق حقوق مدنی سیاسی 1966، با توجه به اصل «حق حیات» و غیرقانونی بودن سلب حیات یا کشتار فراقانونی بدون حکم قانون یا خارج از چارچوب حقوقی، شاکی پرونده باشد.
اما سئوال اینجاست که در 41 سال زندگی جمهوری اسلامی، آیا دولت ایران خود هرگز این حق انسانی و قانونی را رعایت کرده است؟ برای همین، این در نیز به روی ایران بسته است.
جمهوری اسلامی با توجه به بند 2 ماده 5 اصلاحی اساسنامه دیوان کیفری بینالمللی - که این نوع اعمال را «جنایت» میشمارد، میتواند علیه آمریکا طرح دعوی کرده و خواستار محکومیت شخص ترامپ، دولت و سایر عاملان آن گردد.
اما به دو دلیل این دعوی و پیگرد جنایی بدون نتیجه خواهد ماند: اول اینکه آمریکا صلاحیت رسیدگی به پروندههای علیه آمریکا را به رسمیت نمیشناسد و عملا در سال 2018 از عضویت آن خارج شده است.
دوم، هر نوع حکم این دادگاه از طریق شورای امنیت سازمان مل قابل الاجراست؛ که آمریکا و متحدان قوی خود میتوانند با حق وتو از اجرای آن حکم جلوگیری کنند.
اما طبق پیشنویس مسئولیت بینالمللی دولتها - که در سال 2001 توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید، جمهوری اسلامیایران میتواند دست به «اقدام متقابل» بزند.
جمهوری اسلامی ایران میتواند به دلیل نقض اصول منشور ملل متحد حقوق بینالملل و به مخاطره افتادن صلح و امنیت بینالمللی، از شورای امنیت درخواست جلسه اضطراری کرده و خواستار صدور قطعنامه در محکومیت جهانی این اقدام گردد. اما باز با وتو آمریکا و متحدان آن روبرو خواهد شد و کسی پذیرای شنیدن حرفهای او نخواهد بود.
در نهایت اگر عراق دوست وفادار ایران باشد، به خاطر نقض بند 2 ماده 4 موافقتنامه سال 2008 میان آمریکا و عراق - در رابطه با عدم هماهنگی عملیات نظامی در خاک خود، از سازمان ملل درخواست رسیدگی کند.
طبق بند 3 ماده 3 این موافقتنامه، حضور آمریکاییها در عراق باید مطابق قوانین، عرفها، سنتها و حقوق بینالمللِ قابل اِعمال باشد.
همچنین در بند 3 ماده 27 این موافقتنامه، قید شده است که قلمرو عراق نباید برای حمله به سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد.
پرواز هواپیماهای بدون سرنشین برای کشتن اتباع عراقی (مهدی المهندس) نقض حاکمیت و استقلال عراق و ناقض مفاد موافقتنامه است.
آیا عراق میتواند جرئت اقامه چنین ادعایی را از خود نشان دهد؟ جمهوری اسلامی ایران قطعا جواب این سئوال را میداند.
از طرف دیگر فصل 2 قانون اساسی آمریکا از یک طرف، و قانون اختیارات جنگی 1973 به رئیس جمهوری آمریکا، به راحتی حق استفاده از چنین عملیاتی را جهت حفظ آمریکاییها و منافع آمریکا به او داده است. اما برای جلوگیری از سوءاستفاده از چنین اختیاراتی، او را ملزم میسازد با کنگره مشاوره کرده و 8 عضو هیئت قضایی کنگره را در جریان بگذارد.
دونالد ترامپ رئیس جمهوری نامتعارفی است و برخی از وظایف دولتی را خودسرانه انجام میدهد و در سایه محاکمات استیضاح خود قدرت خود را به رخ دموکراتها میکشد.
با توجه به چنین شرایط و مطالبی، به نظر میرسد جمهوری اسلامی پس از هیاهوی موقتی و گذار از نا آرامیها و شورشها و پنهان ساختن نقض حقوق بشر در کشور خود، باید حقوقی را که در مورد قاسم سلیمانی نقض شده، به ملت خود نیز ارزانی دارد تا آنها نیز حقوق نقضشده عزیزان خود را به گوش جهانیان برسانند.
ایسوروکو یاماموتو، فرمانده نیروی دریایی امپراطوری ژاپن - که در جنگ جهانی دوم اولین نظامی کشتهشده به دستور رئیس جمهوری آمریکا بود، در ژاپن به دو دلیل قهرمان شناخته میشود؛ اول به خاطر حمله به «پرلهاربر» و شکست قریب الوقوع آمریکا در جنگ جهانی، دوم به خاطر مرگی که باعث به پایان رسیدن جنگ جهانی دوم و شروع بازسازی ژاپن گردید.
آیا قاسم سلیمانی نیز میتواند ایسوروکو یاماتوی ایران باشد؟