پس از تعطیلی و پلمب سریالی کافه‌های اطراف پردیس مرکزی دانشگاه تهران در حوالی خیابان انقلاب، وب‌سایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، شامگاه جمعه هفتم مهرماه، با انتشار مقاله‌ای، این کافه‌ها را «مراکز شبکه‌سازی علیه امنیت ملی» معرفی کرد و نوشت: «کافه‌ها قارچ‌گونه در حال روییدن هستند و به علت نبود نظارت درست بر نحوه عملکرد آن‌ها، به محل و پاتوقی برای اعمال خلاف امنیتی و شرعی تبدیل شده‌اند.»

این وب‌سایت که متعلق به ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی است، مدعی شد که تعداد زیادی از شهروندان بازداشتی در جریان خیزش سراسری ۱۴۰۱ علیه جمهوری اسلامی، به‌دلیل حضور در کافه‌های مناطق مرکزی تهران یا انجام بازی‌های ویدیویی در این کافه‌ها، با سایر شهروندان معترض ارتباط پیدا کرده و به تشکیل تجمع‌های اعتراضی در خیابان تشویق شده‌اند.

مقاله فوق درحالی منتشر شده است که در روزهای اخیر، نامه‌ای با امضای رئیس دانشگاه تهران خطاب به وزیر علوم تحقیقات و فناوری با موضوع «کافه‌های اطراف دانشگاه تهران» در برخی رسانه‌های داخل ایران منتشر شده است.

محمد مقیمی در این نامه خطاب به محمدعلی زلفی‌گل، خبر داده است که مسئولان دانشگاه تهران «به منظور صیانت از فرهنگ اصیل اسلامی» و «جلوگیری از اشاعه فرهنگ غیرخودی» در طول ۱.۵ سال گذشته کلیه کافه‌های اطراف دانشگاه تهران را تعطیل و جمع‌آوری کرده‌اند که به اسامی کافه‌هایی همچون کافه پنجره، کافه ایما، کافه سکو و کافه باراکا نیز اشاره شده است.

رئیس دانشگاه تهران در این نامه از اینکه هنوز کافه گدار «با وجود انجام فعالیت‌هایی مغایر با ارزش‌های اسلامی» پلمب و تخلیه نشده، گلایه کرده است، اما پیش‌بینی کرده که «به زودی» آن کافه نیز تعطیل شود. نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله کشته‌شده در خیزش سراسری، مدتی در همین کافه مشغول به کار بود.

این مقام ارشد در دانشگاه تهران در ادامه اقدامات فراقانونی خود، در نامه فوق تایید کرده است که بیش از ۱۵ کافه در این منطقه در تملک دانشگاه نیستند و دانشگاه بر اساس قانون نمی‌تواند اقدام به تعطیلی کافه‌ها کند، اما همچنان با صراحت بیان کرد که «همکاران حراست و نیروهای مامور وظایف خود را در این زمینه با جدیت پیگیری می‌نمایند و مجموعه مدیریت دانشگاه با همکاری کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی، وزارت علوم و شورای تامین استان نسبت به تخلیه سایر کافه‌های اطراف که در اختیار دانشگاه نیستند نیز همکاری خواهد کرد.»

به نظر می‌رسد مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی و ماموران امنیتی، برای جلوگیری از تکرار خیزش سراسری ایرانیان علیه نظام اسلامی، تلاش دارند تمامی اماکن عمومی که می‌تواند محل تجمع شهروندان و هم‌فکری و صحبت درباره موضوعات روز باشند را تحت کنترل مستقیم خود درآورند، یا اقدام به تعطیلی دائمی آن‌ها کنند؛ اقداماتی که از نگاه تحلیل‌گران و روزنامه‌نگاران مستقل در ایران، شکست آن مانند سایر فعالیت‌های سرکوبگرایانه جمهوری اسلامی در دهه‌های اخیر، قطعی به نظر می‌رسد.

در بخش دیگری از یادداشت وب‌سایت بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، ادعا شده است که در زمان آغاز اعتراضات سراسری در شهریور ۱۴۰۱، «در مناطق مرکزی تهران یعنی اطراف دانشگاه تهران، بلوار کشاورز و پارک هنرمندان، بیش از ۱۵۰ کافه وجود داشته که بخشی از هزینه‌های این کافه‌ها از سوی سفارتخانه‌های اروپایی تامین می‌شد»؛ ادعایی که مانند بسیاری دیگر از ادعاهای دستگاه‌های امنیتی نظام علیه شهروندان منتقد، سند و شاهدی برای اثبات آن معرفی نشده است.

علی مبینی‌دهکردی، مدیر شهر دانش در دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، روز جمعه ۷ مهر‌ماه، با اشاره به دستور محمد مقیمی برای تعطیلی کافه‌های اطراف دانشگاه، ادعا کرد که این اتفاق به‌دلیل سیاست جدید برای «بهره‌برداری مرتبط با نهاد علم از املاک وقفی دانشگاه» صورت گرفته و اینکه قرار است همه دارایی‌ها، اماکن و املاک دانشگاه تهران در محدوده شهر دانش به واحد‌هایی متناسب با ماموریت‌های دانشگاه و فعالیت‌های علم و فناوری و نوآوری تبدیل شود؛ ادعایی که با نامه تازه محمد مقیمی و همچنین سخنان و نوشته‌های برخی از نمایندگان مجلس و وب‌سایت‌های حکومتی تضاد دارد.

به‌طور مثال، حسن نوروزی، عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، پنجشنبه هفته گذشته، با حمایت از تعطیلی کافه‌ها در مناطق مختلف تهران، به‌ویژه در اطراف دانشگاه تهران، گفت: «ما اعتقادمان این است که اطراف دانشگاه باید مرکز تحصیل علم و دانش باشد.» این عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس افزود: «اطراف دانشگاه باید دارای محیط امنی برای تحصیل باشد، نه برای کسب‌و‌کارها. اطراف دانشگاه باید کتابخانه و نشست‌های علمی باشد. این‌ها ارزش دارد.»

اما روزنامه هم‌میهن طی یادداشتی در شماره پنجم مهرماه، در واکنش به موج تعطیلی دستوری کافه‌ها و با برشمردن فهرستی از محدودیت‌های و اقدامات اجباری که جمهوری اسلامی در تحمیل آن به مردم شکست خورده است، نوشت: «ممنوعیت نوار کاست راه به جایی نبرد. حرام بودن ویدیو شکست خورد. جمع‌آوری ماهواره به سیرکی مضحک بدل شد و تمام دست‌اندرکاران جمع‌آوری ماهواره زودتر از دیگران ماهواره نصب کردند. مضحکه فیلترینگ و فیلتر‌شکن نیز راه افتاد. اما چرا اینقدر لقمه را دور سرتان می‌چرخانید؟ برپایی حکومت توسط [طالبان] کشور دوست و همسایه دل‌ودین از کف‌تان ربوده؟ خب شما هم تعارف را کنار بگذارید و چنان کنید که برادرانتان کردند. خانم‌ها را از بیرون‌ آمدن منع کنید. در دانشگاه را هم ببندید و خلاص.»

پژمان موسوی، روزنامه‌نگار مقیم تهران، نیز ضمن بازنشر نامه رئیس دانشگاه تهران، بهانه «صیانت از فرهنگ اصیل اسلامی-ایرانی» و «جهاد علمی برای تحقیق دانشگاه کارآفرین» برای تعطیلی کافه‌ها را مورد تمسخر قرار داد و نوشت: «مهم‌ترین نکته نامه آن‌جاست که رئیس دانشگاه حتی فعالیت‌های کافه‌هایی که مالکیت آن با دانشگاه نیست را هم زیرسوال می‌برد و اعلام می‌کند که همکاران و نیروهای مامور، وظایف خود را با جدیت پیگیری می‌کنند! این وضعیت مهم‌ترین نهاد علمی کشور و ریاست آن است. زیاده عرضی نیست.»

سایت اصول‌گرای تابناک نیز در گزارشی پرسیده است: «مسئله سوال‌برانگیز و ابهام‌آفرین این است که ارتباط دانشگاه با کافه‌های اطرافش چیست و اساسا چرا و چگونه این دانشگاه توانسته شماری از کافه‌ها را تعطیل نماید و برای تعطیلی یک کافه دیگر، تدابیری اتخاذ نماید که امیدوارند به زودی به ثمر بنشیند و آن کافه هم جمع آوری شود؟»