حمله حماس به خاک اسرائیل صبح روز شنبه با پرتاب صدها موشک آغاز شد و تاکنون، صدها اسرائیلی و فلسطینی کشته و هزاران نفر زخمی شدهاند و نیروهای حماس دهها اسرائیلی را به گروگان گرفتهاند و به غزه بردهاند. استقبال مقامهای جمهوری اسلامی از حمله نیروهای شبهنظامی فلسطینی به اسرائیل و حمایت آشکارش از حماس و حزبالله لبنان احتمال نقش مستقیم جمهوری اسلامی در این حمله را مطرح میکند. آنچه در ادامه میآید مروری است بر برخی تحلیلها که به این موضوع میپردازد.
حمایت ایران حماس را تقویت میکند
ری تکیه، از اندیشکده شورای روابط خارجی (CFR)، در مورد نقش احتمالی ایران در حمله روز شنبه حماس به اسرائیل میگوید جمهوری اسلامی سالها سخاوتمندانه به حماس کمک مالی و نظامی کرده است. جمهوری اسلامی در بیانیههای عمومی و جشنهای خیابانی، شادیاش از این حمله را آشکارا نشان داده است.
او در ادامه به همزمانی این حمله و احتمال توافق عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی اشاره میکند و میگوید اگر این توافق صورت بگیرد، این احتمال وجود دارد که کل منطقه علیه جمهوری اسلامی بسیج شوند و جمهوری اسلامی مایل است تا میتواند در مسیر توافق سنگاندازی کند.
تکیه معتقد است حمله روز شنبه احتمالا جنگ در سایه ایران و اسرائیل را تشدید خواهد کرد، جنگی که مدتی است جریان دارد. اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران، در سال جاری با نیروهای شبهنظامی جلساتی داشته است، از جمله با نمایندگان حماس، و از آنها خواسته بود حملاتشان به اسرائیل را هماهنگ کنند.
نقش ایران در حمله حماس به اسرائیل چیست؟
دنیل پلتکا، از موسسه امریکن اینترپرایز، در مقالهای که در فارن پالیسی منتشر شده است مینویسد بهرغم اینکه جمهوری اسلامیــ حامی اصلی حماس، حزبالله و سایر گروههای شبهنظامی ضداسرائیلــ بیش از یک سال است در مورد انجام کاری مشابه حمله روز شنبه به اسرائیل رجزخوانی میکند، و بهرغم تایید سخنگوی حماس که از ایران و سایر منابع کمک دریافت کردهاند، دولت بایدن میگوید در حال حاضر شواهدی در دست نیست که ایران در حمله اخیر حماس دخالت مستقیم داشته است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
او در ادامه میافزاید بدون سالها حمایت جمهوری اسلامی، حماس حماس نبود.
پلتکا به گزارش والاستریت ژورنال اشاره میکند که اعضای ارشد حماس و حزبالله گفتهاند افراد سپاه پاسداران «از ماه اوت با حماس همکاری میکردند تا «تهاجم هوایی، زمینی و دریایی» این حمله را طرحریزی کنند و ماموران امنیتی جمهوری اسلامی «در نشست دوشنبه هفته گذشته در بیروت چراغ سبز این حمله را دادند».
او با اشاره به دیدارهای حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، با مقامهای ارشد جهاد اسلامی، حماس، و حزبالله میگوید دو الویت مطرح بود: وحدت میان این گروهها و ضرورت گسترش جنگ از غزه به کرانه غربی.
به نوشته پلتکا، این هماهنگی از دستکم سال ۲۰۲۱، مدنظر جمهوری اسلامی بوده است، هنگامی که شهرهای اسرائیل به مدت ۱۱ روز زیر حملات موشکی از غزه بودند.
علاوه بر این، احتمال میرود که جمهوری اسلامی بمبهای کنارجادهای، وسیلهای که پیش از این در درگیری اسرائیلیها و فلسطینیها دیده نشده بود، به کرانه غربی منتقل میکند و در اختیار نیروهای شبهنظامی قرار میدهد. جمهوری اسلامی همچنین تصمیم گرفته است دانش ساخت این بمبهای دستساز را به گروههای فلسطینی انتقال دهد، تا در صورت قطع مسیر قاچاق، خودشان بتوانند تولید کنند، مسئلهای که به تشدید قابلملاحظه تنشها منجر خواهد شد.
فرقی نمیکند چه کسی شکست بخورد
ارن پیلکینگتون، از دانشگاه دنور، در مقالهای که در وبسایت کانورسیشن منتشر شده است مینویسد جنگی که بین اسرائیل و حماس درگرفته است به نفع جمهوری اسلامی است.
او مینویسد هرچند برخی تحلیلگران به اثر انگشت تهران در این حمله اشاره میکنند، دستکم حمایت رهبران جمهوری اسلامی از این حمله مشهود است.
نویسنده مقاله در ادامه با اشاره به تاریخچه تاسیس جمهوری اسلامی، میگوید حمایت از آزادسازی فلسطین از محورهای پیام ایدئولوژیک انقلاب ۱۳۵۷ بود و در تمام این سالها، از گروههای فلسطینی حمایت مالی و نظامی کرده است.
به عقیده نویسنده، زمانبندی این حمله بهنفع اهداف منطقهای جمهوری اسلامی است، زمانی که زمزمههای عادیسازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی به گوش میرسید.
حسن نصرالله، رهبر حزبالله، نیز ضمن تحسین حمله روز شنبه، دیدگاه علی خامنهای را تکرار کرد و هشدار داد این حملات پیامی فرستاد، «بهخصوص برای کسانی که درصدد عادیسازی روابط با این دشمناند».
پیلکینگتون پیشبینی میکند پاسخ شدید اسرائیل به حمله حماس احتمالا عادیسازی روابط با عربستان سعودی در آینده نزدیک را پیچیده میکند .
او در ادامه مینویسد این جنگ دستکم سه نتیجه دارد:
اول، پاسخ شدید اسرائیل به حمله حماس ممکن است عربستان سعودی و سایر کشورهای عرب را از پیمان ابراهیم یا همان توافق عادیسازی روابط با اسرائیل دلسرد کند.
دوم، اگر اسرائیل پیشروی به غزه برای ریشهکنی تهدید را ضروری ببیند، این میتواند شورش فلسطینیان در شرق اورشلیم/بیتالمقدس یا کرانه باختری را در پی داشته باشد و به واکنش گستردهتر اسرائیل و بیثباتی بیشتر منجر شود.
دست آخر اینکه بعید است اسرائیل با توسل به حداقل زور به دو هدف اول برسد و حتی اگر این اتفاق بیفتد، نقش ایران در ایجاد این روند همچنان باقی است و در دور بعدی خشونت میان اسرائیل و فلسطینیها، رهبران جمهوری اسلامی بار دیگر بابت این کار به خودشان تبریک میگویند.