نشریه هیل روز دوشنبه نهم اکتبر، در مقاله‌ای به حمله حماس به اسرائیل پرداخت و نوشت: جمهوری اسلامی دستور این حمله گسترده را صادر کرده باشد یا نه، حمایت تهران از این گروه شبه‌نظامی پیامی روشن به واشنگتن ارسال می‌کند.

در این گزارش آمده است که اگرچه مقام‌های آمریکایی هنوز دخالت مستقیم تهران در عملیات حماس علیه اسرائیل را تایید نکرده‌اند، اما بارها تاکید کرده‌اند که ایران به‌طور غیرمستقیم در آموزش، تامین مالی و حمایت از حماس مشارکت می‌کند.

با توجه به این موضوع، تهاجم حماس- بدترین حمله به اسرائیل در ۵۰ سال اخیر- نشان می‌دهد که تهران به‌طور فزاینده‌ای مایل است به متحدان آمریکا آسیب برساند و در واقع تلاش می‌کند نفوذ آمریکا را از طریق گروه‌های نیابتی تضعیف کند. این در حالی است که نفوذ جمهوری اسلامی  در منطقه‌ در حال افزایش است.

در بخشی از گزارش هیل، به نقل از جاناتان اسپایر، مدیر تحقیقات اندیشکده انجمن خاورمیانه، آمده است که «ایران با استراتژی «مرگ با هزار ضربه» به دنبال شکست اسرائیل است».

این محقق تاکید دارد: «جمهوری اسلامی قصد دارد روحیه اسرائیلی‌ها را تخریب کند. ایران می‌خواهد کاری کند که مردم اسرائیل ایمان به حاکمیت را از دست بدهند و در نهایت از اسرائیل خارج شوند. به همین دلیل است که آن‌ها از حماس حمایت می‌کنند. به همین دلیل حزب‌الله را ایجاد کردند. آن‌ها قصد دارند اسرائیل را با نیروهای نظامی ترکیبی محاصره کنند.»

به اعتقاد جاناتان اسپایر، اگرچه ایران هرگونه نقشی در حمله «وحشیانه» و غافلگیرکننده حماس به اسرائيل را رد کرده، اما از این موضوع استقبال کرده و جشن‌هایی با عنوان پیروزی فلسطین برگزار کرده است. هم حماس و هم ایران به‌طور علنی به شراکت استراتژیک اذعان کرده‌اند. آن‌ها اهداف جداگانه‌ای در درگیری‌[های] چند دهه با اورشلیم دارند، اما به نظر می‌رسد این اهداف در حمله اولیه روز شنبه همسو شده است.

او می‌گوید: «ایران سال‌ها است که از طریق گروه‌های نیابتی مانند حزب‌الله لبنان، حماس و سایر گروه‌های مشابه، علیه اسرائیل جنگیده است. این تهاجم جدید هم درست زمانی رخ داد که جمهوری اسلامی به دنبال از بین بردن جایگاه اسرائیل در خاورمیانه و همچنین نگران نفوذ آمریکا و نقش‌آفرینی واشنگتن در ایجاد نزدیکی میان تل‌آویو و ریاض است.»

در بخش دیگری از گزارش نشریه هیل به نقل از متیو لویت، مدیر ضدتروریسم موسسه واشنگتن برای سیاست خاوردور، آمده است: «در بحبوحه درگیری‌های داخلی اسرائیل، حماس می‌خواست قدرتش را نشان دهد و جنبش فلسطین را به صحنه بین‌المللی بازگرداند. آن‌ها معتقد بودند که اسرائیل در وضعیت کنونی ضعیف است و می‌خواستند از این فرصت استفاده کنند. با این حال، حماس نمی‌توانست هیچ یک از حمله‌های آخر هفته گذشته را بدون ایران، کشوری که با آن روابط تاریخی دارد، انجام دهد. رابطه حماس و تهران در بحبوحه تنش‌ها در سوریه از هم پاشید، اما در چند سال گذشته، دوباره تقویت شده و جمهوری اسلامی آموزش‌ها و منابع قابل توجهی را به شبه‌نظامیان حماس ارائه کرده‌ است.»

در ادامه این تحلیل آمده است: «با وجود آنکه هنوز مدرکی برای نقش ایران در حمله حماس به اسرائیل وجود ندارد و این یک پرونده باز برای تحلیلگران است، تهاجم اخیر حماس نشان می‌دهد که با وجود تلاش‌ها برای رسیدن به توافقی میان تهران و واشنگتن، ایالات متحده در مهار جاه‌طلبی‌های ایران ناموفق بوده است.»

همین ماه گذشته، ایالات متحده توافقی  برای آزادسازی شش میلیارد دلار مسدودشده ایران در ازای آزادی پنج زندانی آمریکایی نهایی کرد. اکنون پس از حمله حماس، قانون‌گذاران جمهوری‌خواه، دولت بایدن را بیش‌ازپیش به‌دلیل انعطاف او در برابر جمهوری اسلامی، لغو تحریم‌ها، التماس برای بازگشت به توافق هسته‌ای و سپس پرداخت شش میلیارد دلار باج برای گروگان‌ها مورد انتقاد قرار می‌دهند.

نویسنده این مطلب در پایان تاکید می‌کند: «پس از حمله حماس، غرب به طور فزاینده‌ای نگران است که آیا نفوذ آمریکا در خاورمیانه در حال کاهش است یا خیر. درواقع باید گفت زنگ خطر در اوایل سال جاری زمانی به صدا درآمد که چین به احیای روابط دیپلماتیک بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی کمک کرد؛ توافقی که ایالات متحده نقشی در آن نداشت. با توجه به این مسائل، کشورهای منطقه مانند ایران، ایالات متحده را در حال از دست دادن قدرت در خاورمیانه می‌بینند و اگر اسرائیل در این درگیری تضعیف شود، نفوذ واشنگتن حتی بیش‌ازپیش در معرض تهدید قرار می‌گیرد.»