به گفته منابع آگاه، فشارهای رسمی و غیررسمی امنیتی بر مالکان کافههای محبوب و پرتردد در پایتخت ایران تشدید شده است. تهران شهری است که بیشترین و قدیمیترین کافههای ایران در آن فعالاند.
اما کافهها در تهران کنار هزینههای اجاره ملک، حقوق نیروی کار، قهوه و دیگر اقلام خوراکی، هر روز زیر سایه تهدید به پلمب و تغییر اجباری ساعت کار قرار دارند.
به گفته نایبرئیس اتحادیه آبمیوه، بستنی و کافیشاپ، تهران نزدیک به شش هزار کافه دایر دارد که به نسبت دوران کرونا، رشدی دوبرابری داشتهاند.
درعینحال روند تعطیلی کافهها طی یک سال گذشته شدت یافته است و در ماههای اخیر برخی از کافههای شناختهشده در مرکز این شهر به دلایل مختلف ازجمله پلمب چندباره و طولانیمدت، قید ادامه فعالیت را زدهاند.
افرادی که بهعنوان کافهباز و مشتری دائمی کافهها محسوب میشوند نیز در رسانههای اجتماعی به مسئله تغییر پیدرپی قیمتها در منوی کافهها اشاره میکنند و میگویند نمیتوان مانند گذشته به طور دائم به کافهها رفت.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
منوی کافهها نیز بهخوبی رشد حیرتانگیز قیمتها را نشان میدهند. نوشیدنیهای بر پایه قهوه که نماد کافهها محسوب میشوند، مانند اسپرسو، لته، کاپوچینو و موکا از ابتدای سال تاکنون بارها تغییر قیمت داشتهاند. بهطور مثال اسپرسو از محدوده قیمت ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان در ابتدای سال ۱۴۰۲، به قیمت ۶۰ تا ۸۵ هزار تومان بسته به محل و موقعیت و شناختهشده بودن کافه تغییریافته است.
این در حالی است که قیمتهای بالا بر اساس میانگین قیمت مناطق مرکزی شهر است که بهمراتب کمتر از کافههای شمال شهر توان افزایش قیمت دارند.
در این میان کافهداران در پاسخ به اعتراض مشتریان ثابت خود، به گرانی قهوه طی یک سال اخیر اشاره کردهاند و افزایش هزینههای جاری که مهمترین آن هزینه اجاره ملک است را عامل اصلی این افزایش پیدرپی قیمت منوهای خود اعلام میکنند.
اما سمت دیگر ماجرا به نگاه امنیتی حاکمیت درباره کافهها ربط دارد. از دید مسئولان امنیتی، کافهها طی یک سال گذشته به محل تجمع جوانان و پاتوق آنان بدل شده بودند.
همچنین به سبب آنکه مشتریان کافهها بهطور معمول نوجوانان و جواناناند، مسئله رعایتنشدن پوشش اجباری در این محیط بیش از دیگر مشاغل نمود داشته و خود این موضوع سبب شده است که حاکمیت به نام مقابله با حجاب اختیاری، پلمب کافهها را بهعنوان ابزار سرکوب و کنترل در پیش بگیرد.
نحوه برخورد با ادارهکنندگان کافهها سبب شده است که برخی کافهها در یک بازه چندماهه عملا روزهای تعطیلی بیشتری داشته باشند و همین امر باعث ورشکستگی و تعطیلی آنها شده است.
همچنین در یکی از گستردهترین برخوردها با کافههای تهران، باید به ماجرای تخریب کافههای شهرک اکباتان اشاره کرد که به گفته جوانان این شهرک، به نحوی انتقام حکومت از اعتراض گسترده جوانان این شهرک بود. هرچند در کنار شهرک اکباتان تشدید محدودیتها بر کافههای مناطقی چون سعادتآباد، مجتمع آ اس پ و شهرک غرب نیز نشان میدهد هرجا پاتوقی محبوب برای کافهنشینان بوده است، زیر ضرب سرکوب و تعطیلی قرار دارد.
در کنار این مسئله، تصمیم مدیران دانشگاه تهران مبنی بر تعطیلشدن کافههای حوالی این دانشگاه، ازجمله اقداماتی است که به فعالیت کافههای شناختهشده یکی از مناطق مرکزی پایتخت خاتمه داد.
محدوده انقلاب به سبب حضور محیطهای آموزشی و هنری، ازجمله مراکز فرهنگی تهران محسوب میشود و شمار زیادی کافه شناختهشده و محبوب میان جوانان تهران دارد.
اولین زمزمهها مبنی بر ضرورت برخورد با کافههای حوالی دانشگاه تهران در مرداد سال ۱۴۰۱ مطرح شد که محسن منصوری، استاندار وقت تهران، در سخنانی عجیب مدعی شد: «برخی کافهها و رستورانها که با اهدافی خاص در اطراف دانشگاهها شکل گرفتهاند و ارتباط آنها با ساختارهای بیگانه رصد شده و برای ساماندهی آنها بهزودی طرحی عملیاتی اجرایی خواهد شد.»
هرچند با آغاز خیزش مردمی سال ۱۴۰۱ در شهریورماه، این سخنان موردتوجه رسانهها قرار نگرفت، اما با گذشت یک سال و در شهریورماه سال ۱۴۰۲، نامهای از محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران، خطاب به وزیر علوم تحقیقات و فناوری منتشر شد که در آن گزارش شده بود: «درخصوص کافیشاپهای اطراف دانشگاه به استحضار میرساند در دوره جدید مدیریتی دانشگاه در دولت سیزدهم متناسب با مفروضات گام دوم انقلاب اسلامی… بهمنظور صیانت از فرهنگ اصیل اسلامی - ایرانی و جلوگیری از اشاعه فرهنگ غیرخودی در طول یک سالونیم گذشته کلیه کافههای اطراف دانشگاه تعطیل و جمعآوری شدهاند.»
این نامه روشنگر دلیل تعطیلی برخی از شناختهشدهترین کافههای منطقه انقلاب بود. درعینحال، همزمان با سالگرد آغاز خیزش مردمی، اداره اماکن طی نامهای به برخی از کافههای مرکز شهر دستور پلمب و تعطیلی داد که به گفته برخی مالکان این کافهها، بدون اخطار قبلی و صرفا به دلیل سالگرد خیزش مردمی ایران بوده است.
اما این روند برخورد امنیتی به شیوهای غیررسمی نیز در جریان است و طی روزهای اخیر اخباری مبنی بر اجبار به تغییر ساعت کاری کافهها شنیده میشود که اداره اماکن آن را تکذیب کرده است، اما کافهداران مدعیاند بهطور غیررسمی از آنها این تغییر ساعت خواسته شده است.
به نظر میرسد اگرچه در ظاهر امر فشار امنیتی بر کافهها بیشتر در مناطق مرکزی تهران که آن را میتوان مرکز پاتوقهای فرهنگی نامید شدت یافته است، اما رویه جدید درخصوص پلمب مکرر کافهها در سطح شهر تهران نشان میدهد هدف حکومت، از رونق انداختن این پاتوقها است.
شیوهای که حکومت پس از بهمن ۵۷ نیز آن را در پیش گرفت و موجب شد بسیاری از کافههای مشهور تهران تعطیل شوند و برای دستکم یک دهه کافهنشینی امری ضدفرهنگ انقلابی و اسلامی مطلوب حکومت تلقی شود.
با وجود تمام تهدیدها، شهر تهران با قدمت و شهرت کافههایی همچون کافه پارس، لقانطه، نادری، گل رضاییه، کافه گراند هتل، فردوسی، فیروز و آیبِتا در گذر ایام، نامش با عطروطعم قهوه و چای و گفتوگو در کافههایش گره خورده است. کافههایی که برخی از آنان برای همیشه تعطیل شدند و برخی دیگر مانند نادری و گل رضاییه هنوز به فعالیت خود ادامه میدهند.
اگر به استناد برخی روایتها تاسیس کافه لقانطه در سال ۱۲۸۵ شمسی را سرآغاز کافهنشینی مدرن در تهران بدانیم، تا امروز بیش یک قرن از فرهنگ کافهنشینی در این شهر گذشته است که بیشک نمیتوان با رویکرد امنیتی این فرهنگ ریشهدار را در پایتخت ایران سر برید.