پوتین بعد از تحکیم قدرت و فراهم آوردن ثروتش (حدود ۱۰۰ میلیارد دلار) و احساس بیرقیب بودن در سیاست روسیه، همواره و بهصراحت برای سالهای اتحاد جماهیر شوروی دریغ خورده است. در دوران ۷۴ساله امپراتوری شر (۱۹۹۱ــ۱۹۱۷) نیمی از اروپا و بخش قابلتوجهی از آسیا زیر سلطه مجموعهای از سازمانهای پلیسی بود که زبان دهها ملت را با انواع تاکتیکهای تبلیغاتی و امنیتی بسته بودند. از ابتدای دهه ۹۰، زبان این ملتها به مدت سه دهه اندکی باز شد اما پوتین و مافیایش میخواهند دوباره زبان آنها را در کامشان فرو کنند. به همین علت دیمیتری مدودف از سوزاندن تمام اراضی اوکراین و مقامهای رژیم پوتین از استفاده از سلاح اتمی علیه این کشور سخن میگفتند.
حمله پوتین به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ نشان میدهد که او در صورت موفقیت در اوکراین، به مولداوی (که عضو ناتو نیست) و لتونی، استونی و لیتوانی (اعضای ناتو) حمله میکند و لقمههای بزرگتر پوتین هم لهستان و مجارستان و جمهوری چک خواهند بود. سوئد و فنلاند هم قبل از آنکه عضو ناتو شوند، هدف تهدیدهای رژیم پوتین واقع شدند. خامنهای هم که خود را رهبر مسلمین جهان مینامد (از مجرای دستگاه تبلیغاتی که تحت نظر دفترش کار میکند)، ثروتی بیش از ثروت پوتین در اختیار شخص او است.
اینها خواندن میانسطور سخنان پوتین و خامنهای و مشاوران و مقامهای منتخب آنها نیست؛ خود سطور است. برای گزارش و تبیین برنامه دیکتاتورهای مادامالعمر به شنود یا جاسوسی یا دسترسی ویژه به حلقه نزدیکان این افراد هیچ نیازی نداریم چون خود آنها و منصوبانشان در سخنانی که بوقهای تبلیغاتیشان منتشر میکنند، آنها را بیان کردهاند. رسانهها تنها برای بازارگرمی، به سخنان اطرافیان یا اظهارنظر مقامهای امنیتی یا متون لورفته استناد میکنند.
چرا دیکتاتورهای مادامالعمر؟
رهبران در کشورهای دموکراتیک دوره کوتاهی دارند و در همان دوره نیز مجبورند به وعدههای کوتاه و میانمدتی که دادهاند عمل کنند. یک سال اول آنها به چیدن مهرهها و همراه کردن بخشی از بیطرفها و اجرای اقدامهای محدود میگذرد. رهبری که چهار یا پنج سال در قدرت است، نمیتواند همه دیوانسالاری، شرکتهای بزرگ، رسانهها، نهادهای دینی و نهادهای امنیتی و نظامی و انتظامی را برای اهداف جاهطلبانهاش با خود همراه کند تا وقتی خواست به کشوری دیگر حمله کند، همه با او همراهی کنند. یک رهبر جنگطلب غیر از حذف صداهای رقیب و یکدست کردن حکومت، به فرصتی قابلتوجه برای تبدیل شدن به «فصلالخطاب یا «آقا» یا «پیشوا» شدن نیاز دارد.
هیتلر سال ۱۹۳۳ به قدرت رسید و تنها در عرض شش سال توانست همه منافذ قدرت را از آن خود کند و همه قوا را برای جنگ بسیج کند. پوتین این کار را حدود یک دهه (تا حمله به گرجستان) و خامنهای در عرض دو دهه (تا اعزام نیرو به سوریه و بعد درست کردن میلیشیا در عراق و یمن) انجام دادند. آنها به منظور آماده شدن برای گسترشطلبی ابتدا در داخل کشورشان به قلع و قمع مردم و کشتار جمعی پرداختند؛ پوتین در چچن و خامنهای و رفقا در کشتار سال ۶۷ و سرکوبهای دهه ۷۰ تا جنبش سبز.
در این نوشته، اهداف جاهطلبانه پوتین و خامنهای را که خود آنها بهصراحت بیان کردهاند و اقدامهای آشکار آنان در این مورد را گزارش میدهم تا اگر هنوز افرادی سخنان و اعمال آنها را «برای مصرف داخلی» معرفی میکنند، این اظهارات را در نظر بگیرند. سخنانی که میآیند برنامه عملاند. روش معمول لابی این دیکتاتورها این بوده که مدعیات و تهدیدهای زیر را غیرجدی معرفی کنند اما حضور میلیشیای جمهوری اسلامی در چهار کشور و برنامه اتمی آن و حملات پوتین به گرجستان و اوکراین نشان میدهد که ادعاهای آنان را باید جدی گرفت.
اهداف و نتایج گسترشطلبی پوتین
مقامهای روسیه و شخص پوتین در تهدید همسایگانشان سخنان روشنی به زبان آوردهاند. پوتین در مورد اوکراین میگوید: «روسیه و اوکراین مردم واحدند.» پوتین پیش از تجاوز به کشور همسایه در این مورد مقالهای مفصل منتشر کرد. بدون اطلاعات ماهوارهای درباره تجمع نیروها در مرز با اوکراین از همین مقاله هم میشد فهمید که پوتین نمیتواند دولتی مستقل در اوکراین را تحمل کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
پوتین وقتی از جاهطلبیهایش در مورد کشورهای جداشده از اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی سخن میگوید، از تعبیر «حیطههای مربوط به منافع روسیه» استفاده میکند. اگر کشورهای موردنظر منافع روسیه را تامین نکنند (مثل گرجستان و اوکراین) هدف حمله نظامی واقع میشوند.
پوتین سال ۲۰۰۸ به جورج دبلیو بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا، گفته بود که اوکراین را یک کشور واقعی نمیداند؛ درست به همان شکلی که شی جینپینگ در مورد تایوان سخن میگوید. وزیر خارجه چین بهصراحت تایوان را بخشی از چین دانست (شبکه خبری سیجیتاان ۱۶ اسفند ۱۴۰۰).
پوتین نمادها و نشانههای اتحاد جماهیر شوروی مثل سرود آن دوره و یادبودهایش را بازگردانده و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ را «بزرگترین فاجعه ژئوپلتیک» نامیده است. او در سال ۲۰۲۱ «انجمن تاریخی نظامی روسیه» را تاسیس کرد که پیروزیهای روسیه بر لهستان، عثمانی، سوئد و کشورهای آسیای میانه را پررنگ و تبلیغ میکند. اشغال بخشی از کشور فنلاند از سوی شوروی هم یک افتخار برشمرده میشود. ماشین تبلیغات و برنامه آموزشی مدارس هم همین روایت را دنبال میکنند و مقامهای دولتی نیز همین روایت را قرقره میکنند. ماریا زاخاروا، سخنگوی وزرات خارجه روسیه، در مورد پیوستن سوئد و فنلاند به پیمان آتلانتیک شمالی، ناتو گفت: «[این امر] پیامدهای سیاسی و نظامی دارد.»
روسیه گروزنی در چچن را به دلیل اعلام استقلال بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به ویرانه تبدیل کرد. در سال ۲۰۰۸، پوتین به گرجستان لشکر کشید و در سال ۲۰۱۴ این اتفاق برای کریمه تکرار شد و بعد نوبت به اوکراین رسید. اگر ماشین جنگی پوتین در اوکراین به گل ننشیند، معلوم نیست کشور بعدی کدام یک از کشورهای سابقا متعلق به اتحاد جماهیر شوروی باشد. همان فقدان کارایی در اداره جامعه و جمهوریهای شوروی امروز در روسیه هم به چشم میخورد و همان چیزی که به فروپاشی شوروی انجامید، دیکتاتورهایی مثل پوتین را هم پایین خواهد آورد؛ البته اگر کشورهای غربی به همان شکل که جلو شوروی ایستادند، در برابر پوتین هم بایستند.
اهداف و نتایج گسترشطلبی خامنهای
خامنهای سه هدف گسترشطلبانهاش را بهروشنی بیان کرده است. البته او اهدافش را به صورت پیشگوییهای پیامبرانه مطرح میکند اما به علت قرار داشتن در قدرت، نقش پیامبری او در حد همان اجرای منویات او به دست زیردستانش است. به همین دلیل فرماندهان سپاه تلاش میکنند این پیشگوییها را محقق کنند.
نابودی اسرائیل: «نظر ما درباره مسائل فلسطین روشن و واضح است. ما راهحل فلسطین را نابودی رژیم اسرائیل میدانیم.» (۲۸ مرداد ۱۳۷۰) خامنهای سال ۱۳۹۴ نابودی اسرائیل در ۲۵ سال آینده را نوید داد: «رژیم صهیونیستی ۲۵ سال آینده را نخواهد دید.» تجهیز حزبالله و حماس و حوثیها به موشک و پهپاد و انواع سلاح و تجهیزات با همین هدف صورت گرفت و مقامها هم از بیان آن ابایی ندارند.
فتح عربستان سعودی: «اینها [سلاحهای عربستان سعودی] در دوران نه چندان دوری به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد.» روزنامهای که رسما دفتر رهبر جمهوری اسلامی آن را اداره میکند، بارها کشورهای حاشیه خلیج فارس را به حمله نظامی تهدید کرده است. تحقیر تاریخ و جغرافیای این کشورها (مثل این سخن که عمر این کشورها به اندازه چنارهای خیابان ولیعصر نیست) نقل دهان رهبر جمهوری اسلامی و بوقهای تبلیغاتی رژیم بوده است. چین فعلا بر این جاهطلبی ترمزی موقت گذاشته است.
نابودی آمریکا: «انشاالله همه شماها زوال دشمنان بشریت، یعنی همین تمدن آمریکایی منحط و زوال اسرائیل را به لطف الهی خواهید دید.» (اول خرداد ۱۳۹۸) فرماندهان سپاه بارها از تبدیل کاخ سفید به حسینیه و خواندن نماز در این محل سخن گفتهاند.
مقامهای کشورهای مختلف آفریقایی بارها از کشف و ضبط سلاحهایی که رژیم اسلامی ایران برای شورشیها، تروریستها و جداییطلبان در آفریقا فرستاده است، خبر داده و شواهد لازم را به نمایش گذاشتهاند. جمهوری اسلامی در دهه دوم قرن بیستویکم در سه کشور دیگر (به اضافه لبنان) ارتشهای میلیشایی ایجاد کرده که یا ابزار ترور و فشار بر دولتها هستند یا مثل یمن دولت را در اختیار گرفتهاند. البته علیرغم این دخالتها، در هر ماجرایی که در عالم رخ دهد، حکومت خامنهای با همه نهادهایش تنها به ایالات متحده و دول اروپایی حمله میکنند و نابودی تمدن غربی تنها هدف آنها است.
پیگیری این اهداف نهتنها موجب فلاکت مردم ایران شده، بلکه کشورهای تحت نفوذ ایران را هم به خرابه و ویرانه تبدیل کرده است. سوریه و لبنان و یمن در هیچ دورهای از تاریخشان به اندازه امروز دچار فلاکت و نابسامانی نبودهاند و وضعیت در عراق هم نابسامان است.