حیات روی زمین دستکم حدود چهار میلیارد سال قدمت دارد. این زمان در مقایسه با سن گیتی یعنی ۱۳.۷ میلیارد سال، زمان کمی نیست. در واقع اگر حیات توانسته روی زمین پدیدار شود، در هر جای دیگری از گیتی نیز امکان پیدایش داشته است.
اگر تعریف حیات را کمی گسترده کنیم، در این صورت حتی میتوان گفت که حیات تنها چند ثانیه پس از بیگبنگ (مِهبانگ) نیز میتوانسته است پدیدار شود.
به گزارش اسپیس، برای کشف خاستگاه حیات، ابتدا باید بتوانیم آن را تعریف کنیم. واقعیت این است که برای توصیف حیات بیش از ۲۰۰ تعریف وجود دارد. این نشان میدهد که سروکله زدن با مفهوم حیات تا چه حد دشوار است. برای مثال میتوان پرسید آیا ویروسها زندهاند؟ با در نظر گرفتن اینکه ویروسها تولیدمثل میکنند ولی برای این کار به میزبان نیاز دارند، آیا میتوان آنها را زنده نامید؟ درباره پریونها، ساختارهای پروتئینی بیماریزا، چه میتوان گفت؟
بحث سر مرز میان زنده و غیرزنده بودن موضوع تازهای نیست. اما برای اینکه بتوانیم بحث منسجمی داشته باشیم، میتوانیم از یک تعریف بسیار گسترده اما بسیار سودمند برای حیات استفاده کنیم: حیات هر چیزی است که در معرض تکامل داروینی قرار داشته باشد.
این تعریف بسیار سودمند است زیرا سبب میشود بتوان بحث را روی نقطه بسیار مهمی متمرکز کرد. به عبارت دیگر، روی تعریفی که بیشتر به ماهیت خود حیات میپردازد. از نظر تاریخی، اگر در تاریخ زمین به گذشته برگردیم، به دورهای خواهیم رسید که در آن، هیچگونه حیاتی روی زمین وجود نداشت. این به معنای آن است که در تاریخچه زمین، یک دوره گذار وجود داشته است. اما پرسش اینجا است که آیا حیات در یک روز مشخص ایجاد شده است؟ به عبارت دیگر، آیا اگر در زمان به عقب برگردیم، به روزی خواهیم رسید که دیروزش بدون حیات بوده است؟
با در دست داشتن این تعریف، حیات روی زمین دستکم ۳.۷ میلیارد سال پیش پدید آمده است. در آن زمان، ارگانیسمهای میکروسکوپی بهقدری پیچیده شده بودند که آثاری از فعالیتهایشان به جا بگذارند که تا امروز نیز قابل شناساییاند.
این موجودات بسیار شبیه موجودات امروزی بودند. آنها برای ذخیره اطلاعات، از دیانای، برای رونویسی آن اطلاعات به پروتئین از آرانای و برای تعامل با محیط و ساختن رونوشت از دیانای، از پروتئینها استفاده میکردند. این سه جنبه مهم سه جنبهای به شمار میروند که به دستهای از مواد شیمیایی امکان میدهند تکامل داروینی داشته باشند.
اما خود آن میکروبها هم که همینطوری از آسمان نیامدهاند. به عبارت دیگر، آنها از چیزی تکامل یافتهاند و اگر حیات چیزی است که در حال تکامل است، پس باید نسخه سادهتری از حیات وجود داشته باشد که حتی پیش از اینها نیز در گذشته زمین ظاهر شده باشد.
بر اساس برخی نظریهها، نخستین مولکولهای خودتکثیرشونده و در نتیجه سادهترین شکل حیات روی زمین ممکن است به محض سرد شدن اقیانوسها یعنی بیش از چهار میلیارد سال پیش پدید آمده باشد.
همچنین بر اساس این نظریهها زمین ممکن است تنها جایی نبوده که در آن امکان شکلگیری حیات وجود داشته است. واقعیت این است که مریخ و زهره نیز در آن زمان شرایط مشابهی داشتند؛ بنابراین اگر حیات اینجا و روی زمین پدیدار شده، ممکن است در آن سیارات نیز شکل گرفته باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
نخستین شواهد وجود حیات در کیهان
برخی دانشمندان میگویند شاید بتوان حیات بدون شیمی را نیز در نظر گرفت. تصور اینکه این موجودات زنده با این تعریف چگونه به نظر میرسند، دشوار است. اما اگر برای مفهوم حیات تعریف گستردهای در نظر بگیریم، یعنی همان تعریف که حیات را هرچیزی بدانیم که در معرض تکامل داروینی است، در این صورت، برای تحقق آن به مواد شیمیایی نیاز نداریم. تردیدی نیست که شیمی راهی مناسب برای ذخیره اطلاعات، استخراج انرژی و تعامل با محیط است اما در واقع مسیرهای فرضی دیگری نیز برای آن وجود دارد.
به عنوان مثال، ۹۵ درصد از محتویات گیتی برای فیزیک امروز ناشناختهاند و به معنای واقعی کلمه ۹۵ درصد از آنچه در گیتی وجود دارد، با عناصر شناختهشده توصیفپذیر نیست. دانشمندان مطمئن نیستند این اجزای اسرارآمیز گیتی که به عنوان ماده تاریک و انرژی تاریک شناخته میشوند، دقیقا از چه چیزی ساخته شدهاند.
چه بسا نیروهای دیگری در طبیعت وجود داشته باشند که فقط و فقط بر ماده تاریک و انرژی تاریک اثر میکنند. اساسا شاید چند نوع ماده تاریک وجود داشته باشد و بتوان برای ماده تاریک هم چیزی نظیر یک جدول تناوبی در نظر گرفت. هیچکس به طور دقیق نمیداند چه فعل و انفعالات و چه نوع شیمی ماده تاریکی در فضای وسیع میان ستارهها رخ میدهد. شالوده حیات از جنس ماده تاریک فرضی ممکن است در دوران نوزادی گیتی، بسیار پیش از ظهور نخستین ستارگان، در اثر نیروها یا شرایطی که ما هنوز نمیشناسیم، ظاهر شده باشد.
این احتمالات ممکن است حتی از این نیز عجیبتر باشند. برخی فیزیکدانها حتی این فرضیه را نیز مطرح کردهاند که نیروهای طبیعت در نخستین لحظات پس از مِهبانگ، بهقدری شدید و عجیب بودهاند که میتوانستند ساختارهای پیچیده ایجاد کنند.
برای مثال، این ساختارها ممکن است نوعی رشتههای کیهانی یا به زبان ساده، چین و چروکهایی در فضاــزمان بوده باشند که تکقطبیهای مغناطیسی آنها را نگه داشتهاند.
این ساختارها با پیچیدگی کافی میتوانستهاند اطلاعات را ذخیره کنند. در این ساختارها، انرژی زیادی وجود داشت که میتوانست خودتکرارشونده باشد و تکامل داروینی را ممکن کند.
با این تعریف از حیات، کل عمر هر موجود فرضی که در آن شرایط وجود داشته، صرفنظر از هرچه بوده، کمتر از یک ثانیه طول میکشیده است؛ ثانیهای که برای آن موجودات فرضی یک عمر محسوب میشده است.