لیگ روسیه به مقصد استعدادهای جوان فوتبال ایران تبدیل شده است و عجیب که آنها رویاهای آینده خود را باید در این لیگ تحریمشده پیگیری کنند.
محمد محبی، از ستارههای جوان فوتبال ایران، اولین بازیکن خارجی لیگ روسیه پس از آغاز جنگ این کشور علیه اوکراین بود. حدود هفت ماه پیش، در حالیکه هیچ بازیکن خارجی به مقصد لیگ روسیه منتقل نمیشد، یکی از بااستعدادترین هافبکهای سالهای اخیر فوتبال ایران به روسیه رفت و پیراهن روستوف را پوشید. اما در هفتههای اخیر، حضور بازیکنان جوان ایرانی در لیگ روسیه به موجی تازه تبدیل شده است. کسری طاهری، محمد قربانی و امیرحسین ریوندی، سه بازیکن جدید ایرانی در لیگیاند که به دلیل ممنوعیت حضور تیمهای روسیه در فوتبال اروپا، با چالش اعتبار مواجه است.
کسری طاهری، بازیکن یاسوجی تیم جوانان سپاهان که در تیم ملی نوجوانان ایران سابقه بازی دارد، ۱۷ ساله است و جوانترین لژیونر فوتبال ایران شناخته میشود. او به روبینکازان رفت. محمد قربانی، مدافع و هافبک دفاعی ۲۲ ساله سپاهان که برای تیم امید ایران بازی کرده و سابقه دعوت به تیم ملی را هم دارد، به اورنبرگ منتقل شده، و امیرحسین ریوندی، بازیکن ۱۹ ساله آکادمی کیا - مدرسهای متعلق به مهدی مهدویکیا- به زسکا مسکو رفته است. این نقلوانتقالات برای باشگاههای مبدا ایرانی درآمدهایی داشته است، اما اینکه مستعدترین بازیکنان جوان ایران مقصدی بهتر از فوتبال تحریمشده روسیه پیدا نمیکنند، به روابط سیاسی جمهوری اسلامی با روسیه و روابط مخدوش بینالمللی فوتبال ایران تحتتاثیر سیاستهای حکومت مربوط میشود که فرصتهای بهتر را از بازیکنان سلب میکند.
در انتقال بازیکن ایرانی به لیگ روسیه، سوابق رفتار غیرحرفهای و زیانبار باشگاههای ایرانی را میتوان یافت. سردار آزمون نخستین بازیکن ایرانی بود که به لیگ روسیه رفت. او که بازیکن جوانی در باشگاه سپاهان بود، بدون اینکه باشگاه مبدا درآمدی از انتقالش داشته باشد، در ۲۰۱۲ با روبینکازان قرارداد بست. حضور بدون قرارداد این بازیکن ۱۷ ساله در سپاهان، بیتوجهی عمیق به درآمدزایی را در باشگاهداری دولتی ایران نشان میداد. یک دهه پس از آن دوران، اینک به نظر میرسد که سپاهان آن اشتباه را جبران کرده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با این حال، بازیکن ایرانی با انتقال به لیگ روسیه و به دلیل قراردادهای سختگیرانه باشگاههای این کشور، آینده خود را به خطر میاندازد. آزمون حدود یک دهه در لیگ روسیه برای روبینکازان، روستوف و زنیت بازی کرد و برای جدایی از باشگاههای روسی همواره با دردسر قراردادهایی مواجه بود که با او امضا کرده بودند و در متن آنها، منافع باشگاهها یکطرفه در نظر گرفته شده بود. آزمون میتوانست بسیار زودتر بازی در لیگهای درجه اول اروپا را تجربه کند، اما انتقالش به لورکوزن در بوندسلیگا، پس از یک دهه بازی در لیگ روسیه ممکن شد. در طول ۱۰ سال بازی آزمون در روسیه، بارها اخبار انتقال او به اسپانیا و ایتالیا شنیده میشد، اما هر بار باشگاههای روسی روبینکازان و روستوف و زنیت چنان قیمتهای گزافی برای حق انتقال مطرح میکردند که باشگاه مقصد منصرف میشد. این قضیه آنقدر تکرار شده بود که اخبار مربوط به انتقال آزمون شایعهسازی و تبلیغ به نظر میرسید.
پس از آزمون، سعید عزتاللهی در باشگاههای روستوف، آنژی مخاچقلعه و امکار پرم در لیگ روسیه بازی کرد و میلاد محمدی در باشگاه احمد کروزنی، و علیرضا حقیقی و رضا شکاری نیز در روبینکازان بازی کردند. اما موج جدید انتقال به لیگ روسیه در میانه تحریم باشگاههای روسیه، تصمیم عجیبی برای ستارههای جوان ایرانی در نسل جدید است، زیرا روشن نیست که چه سرنوشتی برای قراردادهای این بازیکنان رقم میزند و تحریم فوتبال روسیه، چه آثاری بر زندگی حرفهای آنها در آینده خواهد داشت.
ورود به لیگ روسیه برای استعدادی جوان چندان دشوار نیست، اما خروج از آن لیگ در صورت درخشش، صرفا زمانی ممکن خواهد بود که بخش بزرگی از درآمد انتقال به باشگاه برسد، و بازیکن سود چندانی از انتقالش نخواهد داشت. بحرانهای ناشی از تحریمهای بینالمللی نیز به رفتار منفعتطلبانه مرسوم بین باشگاههای روسیه اضافه شده است و میتواند آینده پدیدههای ایرانی را در لیگ روسیه پرخطر جلوه دهد.
آنچه بر فوتبال ایران میگذرد، ناشی از درهای بسته در اثر سیاستهای جمهوری اسلامی است که روابط بینالمللی را با باشگاههای خارجی دشوار میکند. در این چارچوب، همکاری با مدیران و و آژانسهای نقلوانتقال در بازار جهانی پردردسر میشود و به دلیل تحریم بانکهای ایرانی، حتی دریافت حق انتقال و حق رشد باشگاههای ایرانی به روش قانونی ممکن نیست. در این شرایط، بازیکن جوان ایرانی به سختی میتواند مقصد بهتری پیدا کند و لیگ روسیه شاید تنها گزینه باشد.