همزمان با گذشت بیش از یکسال از مرگ «پیروز» توله یوز ایرانی، حسن اکبری، معاون سازمان محیط زیست ایران اعلام کرد که بر اساس گزارشهای پاتولوژی و کالبدگشایی «به نظر میرسد که به دلیل خوردن یک تکه کوچک پلاستیک تلف شده است.»
به گزارش رکنا، اکبری در این رابطه گفت: «در مراحلی که پیروز تقریباً از آب و گل بیرون آمده و به شرایطی رسیده بود که احساس کردیم زنده میماند، ناگهان با غذا نخوردن و حالت نامساعدی مواجه شدیم که همیشه هم برای پیروز اتفاق میافتاد. در همان اولین تماسی که تیمارگر با ما گرفت، موضوع احتمال مسدود شدن سیستم گوارش با پلاستیک را مطرح کرد و با همین پیشزمینه او را به بیمارستان بردیم، آنجا بیهوش و اسکن شد، اما چیزی مشاهده نشد و به پردیسان برگردانده شد.»
معاون سازمان محیط زیست افزود: «در وسط تهران در پاک پردیسان برای پیروز فضایی ایجاد شد تا در آنجا بازی کند، چیزهایی یاد بگیرد، تحرک داشته باشد و غذا بخورد. پارک پردیسان جایی است که پرندگان مختلف از جمله کلاغ، زاغی و... نیز حضور دارند. یک تکه پلاستیک یا لاستیک کوچک آنجا وجود داشته که پیروز آن را خورده بود و در دریچه پیلور و درست جایی قرار گرفته بود که در اسکن نشان نمیداد و به رغم چند بار اسکن توسط بهترین متخصصان هم دیده نشد. به همین دلیل سیستم گوارش پیروز خوب عمل نکرد، ضمن آنکه آسیبها و بیماریهای قبلی نیز پابرجا بود. سیستم گوارش، تنفس و کلیههای پیروز ضعفهایی داشت و از بدشانسی ما این تکهپلاستیک، پیروز را ضعیف کرد و کلیههایش که از قبل بیمار بودند، از کار افتادند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اکبری همچنین گفت که بهرغم همه تلاشهایی که برای نجات «پیروز» انجام شد، «اما مشکلات و عفونتهایی که در بدنش ایجاد شده بود با دانش دامپزشکیای که ما داشتیم، باعث شد، نتوانیم او را نجات دهیم.»
پیروز که در طول خیزش سراسری مردم ایران در سال ۱۴۰۱ با ترانه «برای» شروین حاجیپور به نماد «امید» تبدیل شده بود، در ۹ اسفند آن سال تلف شد.
این توله یوز آخرین فرزند حاصل جفتگیری «ایران» و «فیروز» بود و علیرضا شهرداری، فعال محیطزیست و تیمارگر حیات وحش حدود ۱۰ ماه از او مراقبت کرد.
این فعال محیط زیست همزمان با گذشت یکسال از مرگ «پیروز» با انتشار متنی در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت: « یادمان باشد پیروز رسالتش که اطلاع رسانی در مورد حال خراب حیات وحش و انقراض یوزپلنگ بود را به گوش تمام ایرانیهای کل جهان رساند. یادتان باشد هنوز جاده مرگ که جان چندین یوز را گرفت باقی است. یادتان باشد هنوز دام و دامدار و سگ گله در زیستگاه یوزپلنگ وجود دارد. همان دامدارهایی که سال گذشته آذر و توران را بیمادر کردند و اسارت شد سرنوشتشان، و از سرنوشت مادرشان هم هیچ خبری نشد. بیش از بیست سال برای حفاظت یوزپلنگ هزینه شد و هر سال از سال قبل بدتر شد. دیگر یزد یوز ندارد، دیگر کرمان یوز ندارد، دیگر پارک ملی کویر یوز ندارد و… همین تعداد انگشت شمار باقی مانده هم با مشکلات بیست سال قبل رو به رو هستد.»