ماری هیگینز کلارک، داستاننویسی که از او به عنوان ملکه تعلیق، هیجان و اضطراب یاد میشود، در سن ۹۲ سالگی درگذشت.
در گزارشی که سایت اینترنتی نشریه people نیمهشب جمعه ۳۱ ژانویه، به نقل از ناشر آثار کلارک منتشر کرد، آمده است که «او در آرامش درگذشت، در حالی که خانواده و دوستانش در منزلی در شهر ناپل ایالت فلوریدای آمریکا گرد او را گرفته بودند»، تا شاهد مرگ کسی باشند که در آثارش، عزائیل را بارها و بارها پیش چشم مخاطبانش نشاند.
در بخشی دیگر از این خبر و به نقل از ناشر آثار کلارک، آمده است که او در سالهای نوشتنش ۳۸ رمان، چهار مجموعه داستان کوتاه، یک رمان تاریخی، یک خاطره و دو کتاب کودک نوشته و منتشر کرده است.
فروش ۱۰۰ میلیون جلد کتاب
استقبال از کتابهای هیگینز نیز حیرتانگیز است. ناشر آثارش از انتشار بالای ۱۰۰ میلیون جلد کتاب از این نویسنده خبر داده است. آن اشاره البته به آثاری است که تنها در زبان انگلیسی منتشر شده است، در حالی که اقبال به نوشتههای کلارک به اندازهای است که تا کنون به ۳۵ زبان دیگر هم برگردان شده است.
هیگنز کلارک ایرلندیتبار بود و در سال ۱۹۲۷ در منطقه بانکس نیویورک به دنیا آمد. در رشته فلسفه از دانشگاه فوردهام فارغالتحصیل شد، و پس از ازدواج صاحب ۵ فرزند شد. تا قبل از آن که به آثارش اقبالی تعلق بگیرد، به انواع و اقسام پیشهها، از مهمانداری هواپیما تا ماشیننویسی (تایپ) مشغول بود. در ابتدا با داستان کوتاه شروع به نوشتن کرد، تا آن که شاهین اقبال به سراغش آمد و نخستین کتابش از سوی ناشر خریداری شد.
او در مقدمه کتابش «I'll Walk Alone» که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد و بلافاصله در ایران با عنوان «تنها خواهم رفت» از سوی مهرنوش شرفشاهی برگردان فارسی شده است، از روزی زیبا در مارس ۱۹۷۴ یاد میکند؛ روزی که تلفنی نامنتظر از انتشارات سیمون و شوتر داشت که به او خبر داد که مشتری نخستین کتابش به نام «بچهها کجا هستن؟» شدهاند و برای آن سه هزار دلار میپردازند. آن کتاب تا کنون ۷۵ بار تجدید چاپ شده است و برای ناشر و نویسنده آن شهرت و ثروت بسیاری به ارمغان آورده است.
ناشر کتاب میدانست که استعدادی ویژه را در زمینه رمانهای پلیسی و جنایی و آثار تعلیقی کشف کرده است؛ نویسندهای که منتقدان، آثار و سبکنوشتاریاش را تلفیقی از نوشتههای آرتورکانن دویل (خالق شرلوک هلمز) و آگاتا کریستی میدانند.
ویراستار حرفهای در کنار نویسنده
پس از آن بود که ناشر، ویراستاری حرفهای به نام مایکل کوردا را کنار دست نویسنده نشاند تا هم آثارش را ویرایش کند، و هم به او در خلق آثار تازه مدد برساند.
نقش ویراستار در کارهای نویسندگان غیرقابل انکار است. به خصوص ناشران حرفهای، ویراستارانی حرفهای دارند که عموما میکوشتند تا آنها را در تعامل با نویسنده قرار دهند تا بهتر بتوانند منظور و مراد یکدیگر را درک و دریافت کنند. هینگینز کلارک نیز از این قاعده مستثنی نبود و تقریبا تمامی آثارش را کوردا و یکی دو ویراستاری که ناشر در اختیار او قرار داده بود، ویراستاری کردهاند. هگینز در مقدمه همین کتاب که سیمین رمانش بود، میگوید که سوژه اصلی کتاب «تنها خواهم رفت» را کوردا به داده بود و گفته بود، «داستانی در مورد سرقت هویت میتواند موضوع جذابی باشد.»
در رمان «تنها خواهم رفت» داستان طراحی زیبا روایت میشود که موفقیت کاری خوبی دارد، اما فردی با جعل نام او و انجام اعمال جنایی، میکوشد تا او را بدنام کند و پلیس را به او مظنون کند.
هیگینز کلارک و آثارش در ایران
آثار کلارک در ایران نیز با اقبال زیادی روبهرو شده است. متعهد نبودن ایران به قوانین بینالمللی «کپیرایت» هم سبب شده است تا ناشران بتوانند بدون پرداخت حق نویسنده، از ترجمه این آثار سود بیشتری ببرند.
ناشر عمده آثار هیگینز در ایران نشر لیوسا است که ۱۶ کتاب از این نویسنده شهیر را برگردان فارسی و منتشر کرده است. برخی از این کتابها بارها و بارها تجدید چاپ شدهاند.
با نگاهی به نظرات برخی از خوانندگان کتابهای هیگینز در ایران، میتوان عباراتی چون «داستانهای پراسترس، کتاب پرکشش، سراسر هیجان و غیرقابل پیشبینی» را مشاهده کرد.
عمده مترجمان آثار کلارک، زن هستند. در میان مترجمان، کتایون شادمهر با چهار کتاب، و نفیسه معتکف سیما فلاح و مرجان رزمآزما هر یک با سه کتاب، در صدر مترجمانی قرار دارند که آثار هیگینز را برگردان فارسی کردهاند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
یکی از آخرین کتابهای او که در ایران منتشر شده است، «چرخ روزگار» نام دارد که آوریل ۲۰۱۶ به بازار کتاب آمریکا راه یافت و به فاصله چند ماه، با برگردان فارسی مرجان رزمآزما از سوی نشر لیوسا منتشر شد. داستان کتاب درباره خبرنگاری است که در کودکی به سرپرستی گرفته شده است و وقتی بزرگ میشود، به پروندهای وارد میشود که به جستوجو برای یافتن مادر اصلی و ژنتیکی او منجر میشود.
کارول هیگینز به جای مادر
انتظار میرفت با مرگ هیگینز، دفتر آثاری که او نوشت بسته شود، اما ناشر در همان گزارشی که از مرگ هیگینز منتشر کرده است، از یکی از بستگان او نام میبرد که دستیار او در نوشتن آثارش بود. این دستیار، کسی نیست جز «کارول هیگینز کلارک»، دختر مری، که در نگارش پنج رمان تعلیقی آخر با مادرش همکاری داشت. این گونه میتوان دریافت و دانست که ناشران حرفهای، چگونه از سرمایههای معنوی خود محافظت میکنند و آن را استمرار میدهند.
نخستین تجربه همکاری مادر و دختر با عنوان «در خانه خواهم بود» نیز نه تنها برگردان فارسی شد، بلکه به صورت کتاب صوتی (گویا) هم به زبان فارسی منتشر شد تا در آینده نه چندان دور، آثار دیگری از هیگینز ثانی به چرخه نشر راه یابد؛ اگر چه، تاریخ نشر و کتاب ثابت کرده است که عرصه هنر و نویسندگی عموما کمتر به صورت ارثی ادامه مییابد.