چرا جمهوری اسلامی از تاریخ درس نمی‌گیرد؟

جمهوری اسلامی که سال ۱۹۷۹ تاسیس شد، به‌جای درس گرفتن از حوادث تلخ تاریخ، درصدد تکرار اشتباهات تاریخی است و بدترین گزینه را انتخاب کرد که بهای سنگین آن را مردم ایران می‌پردازند

قایق‌های سپاه در آب‌های خلیج فارس‌ــ عکس از  AFP/Getty Images

جهان در طول قرن‌های گذشته با جنگ در تمام اشکال آن مواجه شد. درگیری در اروپا سر تعیین مرزها شدت گرفت. در شرق اروپا، برای تاسیس و براندازی نظام‌های سیاسی جنگ‌های بسیاری به وقوع پیوست. در کشورهای بالکان، سر گذرگاه دانتسیش که به لهستان امکان دسترسی به دریای بالتیک را می‌داد و پروس خاوری را از بقیه آلمان جدا می‌کرد، درگیری شدیدی وجود داشت. قاره آفریقا جنگ‌های خشونت‌آمیزی بسیاری را شاهد بود که از جمله می‌توان به نسل‌کشی رواندا و درگیری بین توتسی‌ها و هوتوها در سال ۱۹۹۴ که به کشته شدن نزدیک به یک میلیون نفر منجر شد، اشاره کرد. درگیری و جنگ داخلی بین ایالت‌های شمالی و جنوبی در ایالات متحده برای مدت‌ها ادامه یافت تا سرانجام با روی کارآمدن نظام فدرالی کنونی به پایان رسید. از سوی دیگر، کشورهای نیکاراگوئه، بولیوی، شیلی، آرژانتین، پرو و اکوادور نیز جنگ‌های طولانی را از سر گذراندند.

با توجه به گسترش دامنه جنگ در جهان، تنگه‌ها، گذرگاه‌ها و خطوط کشتی‌رانی بین‌المللی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بودند و در جهت دادن به درگیری‌ها نقش موثری ایفا می‌کردند. به همین دلیل، کشمکش سر کنترل گذرگاه‌های دریایی مهم از جمله تنگه بسفر و داردانل، تنگه تایوان، گذرگاه برینگ (بین آلاسکای آمریکا و سرزمین اصلی روسیه)، تنگه هرمز در خلیج فارس، تنگه باب‌المندب در دریای سرخ و تنگه جبل الطارق در دریای مدیترانه ادامه داشت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

با این حال، پس از هفتم اکتبر ۲۰۲۳، جهان با نوع جدیدی از درگیری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای سر کنترل تنگه‌ها و دریاها مواجه شد.

جمهوری اسلامی پس از تهدید‌های بسیار برای بستن تنگه هرمز، با استفاده از شبه‌نظامیان حوثی یمن نفوذ در دریای سرخ را دنبال کرد و کوشید تنگه باب‌المندب را که حدود ۱۲ درصد حجم تجارت جهانی و ۳۰ درصد ترافیک کشتی‌های کانتینری جهان از طریق این تنگه صورت می‌گیرد، ببندد. در عین حال، با ارسال موشک‌های هوشمند میان‌برد و بلندبرد و زیردریایی‌های بدون‌سرنشین برای حزب‌الله به منظور هدف قرار دادن بندرگاه‌های اسرائيل و سکوهای نفتی در شرق دریای مدیترانه در تلاش برای به خطرانداختن امنیت این آبراهه مهم است. حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان، در آخرین حضور رسانه‌ای خود با اشاره به این موضوع، گفت: «همه تسلیحات هوایی، زمینی و دریایی لازم را برای مقابله با دشمن آماده کرده‌ایم.»

امروز، جمهوری اسلامی ایران به دلایل متعددی، از جمله موارد زیر، به دنبال گسترش نفوذ در دریاها و آبراهه‌های مهم و برهم زدن امنیت خطوط کشتی‌رانی بین‌المللی است: تلاش برای کاهش بار نظامی بر حوثی‌ها در دریای سرخ، تهدید نیروهای ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا در دریای سرخ، تهدید امنیت سکوهای نفتی در دریای مدیترانه و مواجه کردن اروپا با تهدید موشک‌های دوربرد که می‌تواند جنوب قاره اروپا را هدف قرار دهد. اظهارات تهدیدآمیز حسن نصرالله درباره قبرس هم این واقعیت را به‌خوبی بازگو می‌کند.

از سوی دیگر، تقابل قایق‌های سپاه پاسداران با کشتی‌های بریتانیایی به منظور وادار کردن لندن به تغییر موضع در قبال رژیم تهران، در شورای امنیت و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی به دنبال برهم زدن امنیت کشتی‌رانی بین‌المللی است. علاوه بر آن، این گمانه‌زنی مطرح است که جمهوری اسلامی برای تقویت نفوذ بر تنگه جبل الطارق از گروه‌های پولیساریو که گزارش شده سپاه پاسداران آن‌ها را با موشک‌های دوربرد مجهز کرده است، استفاده کند.

سهل‌انگاری دولت آمریکا در قبال تهدید حوثی‌ها در دریای سرخ می‌تواند به این دلیل باشد که واشینگتن بسته شدن تنگه باب‌المندب را به ضرر چین می‌داند. از سوی دیگر، مسکو از تهدیدهای جمهوری اسلامی در دریاها که ناوگان‌های آمریکا و سایر قدرت‌های غربی را به خود مشغول کرده است، سود می‌برد.

جمهوری اسلامی که خود را خارج از مذاکرات پساجنگ غزه احساس کرده، به دنبال آن است تا امنیت دریای سرخ و مدیترانه را بر هم زند. صحبت‌های اخیر پزشکیان درباره لزوم تفاهم با آمریکا و غرب برای رفع تحریم‌ها و بهبود اقتصاد ایران، نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی از انزوای روزافزون بین‌المللی به‌شدت در رنج است.

عامل دیگری که جمهوری اسلامی را به تهدید خطوط کشتی‌رانی بین‌المللی سوق می‌دهد، تلاش برای امتیازگیری از مذاکرات مستقیم میان تهران و واشینگتن است.

در واقع، جمهوری اسلامی که سال ۱۹۷۹ تاسیس شد، به‌جای درس گرفتن از حوادث تلخ تاریخ، درصدد تکرار اشتباهات تاریخی است و بدترین گزینه را انتخاب کرده است که بهای سنگین آن را مردم ایران می‌پردازند.

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه