از او که چشمهای پرنشاط و درخشانش را به آدمهای شاد و سرمست آنسوی خیابانی شلوغ در مرکز شهر هامبورگ دوخته است، پرسیدم که برای چه چیز افغانستان دلت تنگ شده است؟ علیرضای ۱۸ ساله که تکهای پیتزای مارگاریتا در دست دارد، پس از مکثی میگوید: «فکر میکنم دلتنگ هیچ چیز نیستم. اینجا سه وعده غذا برای خوردن و یک سرپناه دارم. همین کافی است.»
علی را هنگامی که کودک بود و در آغوش پدرشش جاخوش میکرد، بارها دیده بودم. محمد سردار سعیدی، پدر علیرضا، در شمال افغانستان مردی بانفوذ به شمار میرفت. او از رهبران حزب وحدت و از چهرههای سیاسی مطرح در شمال افغانستان بود که در دوران «جهاد» با نیروهای شوروی و سپس دور نخست سلطه طالبان بر افغانستان، همراه با دیگر فرماندهان شمال افغانستان جنگیده و اسمورسمی به هم زده بود. من سعیدی را در خانهاش و در برنامههای سیاسی بارها دیده بودم. در خانه اغلب پسرش علیرضا را در آغوش داشت. همین بود که پاسخ علیرضا که کودکیاش را در رفاه و زیر سایه پدری معروف گذرانده بود، مرا شوکه کرد.
او چند ماه پیش با گذشتن از جنگلها، کوهها، دریاچهها، روستاها، شهرها و جادههای دور و دراز بالکان به آلمان رسیده است.
محمد سردار سعیدی، پدر علیرضا، در شب ۱۵ اوت ۲۰۲۱، همزمان با ورود طالبان به شهر کابل، به طرز مشکوکی درگذشت. او در مزارشریف زندگی میکرد و مدتی نماینده مردم بلخ در شورای شهر بود و سالها به عنوان رئیس دفتر حزب وحدت اسلامی در شمال افغانستان کار کرد. با سقوط مزارشریف در ۱۳ اوت، او به کابل رفت و در هنگامه سقوط کابل، درگذشت.
سعیدی بیماری قلبی داشت اما اعضای خانوادهاش هنوز در مورد چگونگی درگذشت او در کابل اطلاع دقیقی ندارند. علیرضا هم که کوچکترین فرزند خانواده سعیدی است، از درگذشت پدرش روایت روشنی ندارد، چون چند هفته پیش از سقوط کابل، با خواهر بزرگش به ایران رفته و هنگام درگذشت پدر در ایران بود و با سقوط کابل هم راه بازگشتی برایش نماند.
سعیدی در روز دوم فروپاشی دولت جمهوری با حضور شماری از مردم در زادگاهش بلخ به خاک سپرده شد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
خانواده محمدسردار سعیدی مانند خانواده بسیاری از سیاستمداران دولتهای پیشین افغانستان پس از فروپاشی دولت جمهوری از افغانستان گریختند. اکنون کوچکترین پسر سعیدی در آلمان به دنبال زندگی آرام و به دور از ترس طالبان است و مانند هزاران افغان دیگر، از ترس طالبان خطر عبور از مسیرهای دشوار و پرخطر تا آلمان را به جان خریده و اکنون از امنیت و آرامشی که در کمپ پناهجویان دارد، خوشحال است.
در انتخابات اخیر پارلمان اروپا، انتخابات فرانسه و نیز بریتانیا مسئله مهاجران از بحثهای کلیدی بود و احزاب سیاسی روی آن بسیار مانور دادند. اتحادیه اروپا اخیرا تلاشهایش را برای قانع کردن ترکیه و یونان به جدیت بیشتر در کنترل مرزها افزایش داده است.
میزان مهاجرت افغانها از مسیر بالکان بسته به اوضاع داخلی افغانستان و سیاستهای ترکیه و یونان در نوسان است. از اوایل ژانویه ۲۰۲۴ به دلیل تشدید کنترلهای مرزی ترکیه در مرز با ایران و یونان، شمار افغانهایی که موفق میشوند از مسیرهای غیرقانونی خود را به اروپا برساند، کاهش یافته است.
«خودانداز»؛ سفری طولانی با پای پیاده
در سالهای اخیر، مهاجرت به سمت اروپای غربی به روش «خودانداز» میان مهاجران افغان مرسوم شده است و بیشترین متقاضیان آن هم مردان جوان و مجردند. متقاضیان خودانداز تمام مسیر از ترکیه تا ایتالیا، آلبانی، مونتهنگرو، بوسنی یا رومانی و صربستان را با پای پیاده و از مسیرهای جنگلی طی میکنند.
بیشتر مهاجرین افغان مسیر استانبول تا شهرهای سالونیک و آتن در یونان را ظرف ۱۸ تا ۲۵ روز طی میکنند و پس از آن به کمک قاچاقچیان راهی کشورهای حوزه بالکان از جمله آلبانی، بلغارستان، رومانی، مونتهنگرو، کرواسی، بوسنی، صربستان و مجارستان میشوند. بسیاری از مهاجران ایرانی نیز برای رسیدن به کشورهایی اسکاندیناوی، آلمان و هلند مسیر مشابهی را طی میکنند.
روش خودانداز به دلیل اینکه ارزان است، رایجترین روش میان مهاجران افغان و ایرانی است. هزینه هر شخص در این مسیر از ترکیه تا ایتالیا بین هزار تا دو هزار و ۵۰۰ دلار است.
پیمان احمدی (مستعار)، مسئول یک گروه فعال در مسیر بالکان که با استفاده از تلگرام و تیکتاک مهاجران را به سمت خود جذب میکند، به شرط محفوظ ماندن نامش، به ایندیپندنت فارسی گفت که برای سفر از ترکیه تا ایتالیا بستههای مختلفی دارد؛ از جمله سفر با تاکسی، سفر با کامیون، سفر با پای پیاده و سفر با قایق و کشتی.
او در مورد تعداد متقاضیان افغان برای مهاجرت به سمت اروپا میگوید: «تا اوایل ژانویه، هر روز حدود ۱۰۰ تاکسی و قایق حامل چهار تا پنج مهاجر که بیشتر آنها افغان بودند، از ترکیه به سمت یونان حرکت میکردند، اما اکنون آمار به پنج مورد در روز کاهش یافته است.»
به باور پیمان، دلیل این کاهش نظارت شدید نیروهای مرزبانی ترکیه و یونان در مرزهای این دو کشور است. او برخورد نیروهای مرزبانی ترکیه و یونان با مهاجران را «غیرانسانی» میخواند و میگوید نیروهای یونانی اغلب قایق مهاجران به داخل آب عقب میرانند و در برخی موارد قایقهای بادی را سوراخ میکنند.
با وجود دشواری مسیر، محدود شدن میزان پذیرش پناهندگی در کشورهای اروپایی و خطر آزارواذیت نیروهای مرزبانی در کشورهای بالکان، شمار زیادی از افغانها به دلیل شرایط داخل افغانستان همچنان برای مهاجرت به سمت اروپا اقدام میکنند.
در مسیر بالکان، چندین گروه تبهکار، راهزن و مسلح از مهاجران افغان هم فعال است که از گروههای مهاجر اخاذی میکنند. این گروهها در قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، پولشویی و دیگر فعالیتهای غیرقانونی دست دارند و در مرزهای مجارستان، صربستان، کرواسی، بلغارستان، آلبانی و یونان فعالیت میکنند. برخی اعضای این گروهها هم در کمپهای موقت مهاجران در کشورهای نامبرده زندگی میکنند و برخی هم افراد نفوذی در این کمپها دارند و از طریق آنان مسیرها و زمان حرکت گروههای مهاجران را برای راهزنی، گروگانگیری و باجگیری رصد میکنند.
سازمان اطلاعات مجارستان آبان گذشته در گزارشی اعلام کرد که شبکه حقانی در میان باندهای قاچاق انسان در بالکان نفوذ کرده است و برخی قاچاقچیان انسان در این مسیر با طالبان همدستاند.
در میان کشورهای حوزه بالکان، بیشترین جمعیت مهاجران افغان در صربستان و بلغارستان گیر کردهاند که بیشترین دلیل آن تمام شدن پول، افتادن به دست نیروهای مرزبانی و تلاش برای یافتن قاچاقبر و تهیه پول برای ادامه مسیر است.
مهاجران افغان بهندرت حاضرند در این کشورها درخواست پناهندگی بدهند و مقصد بیشتر آنان آلمان، فرانسه، بریتانیا یا دیگر کشورهای غرب اروپا است. مهاجرانی که در بلغارستان یا صربستان گیر کردهاند، بهآسانی به قاچاقبران دسترسی دارند، چون آنها در کمپهای مهاجران افراد نفوذی دارند و از طریق تلگرام، واتساپ و تیکتاک در دسترساند. بیشتر مهاجران افغان در این دو کشور و همچنین رومانی، از طریق کارگری در مزارع، سرقت در شهرها و درخواست پول از خانوادههایشان در افغانستان و دیگر کشورها نیازهای اولیهشان را تامین میکنند.
طالبان مدعی برقراری امنیت و بهبود وضعیت اقتصادی افغانستان است، اما در یک سال گذشته دو میلیون نفر در این کشور گذرنامه دریافت کرده و هزاران نفر دیگر هر روز به دنبال دریافت گذرنامهاند. بیشتر افرادی که در افغانستان گذرنامه میگیرند، برای سفر به خارج از این کشور اقدام میکنند. بیکاری گسترده، افزایش شمار افراد نیازمند به دریافت کمکهای بشردوستانه و نبود چشمانداز روشن برای شکلگیری ثبات در آینده افغانستان باعث شده است بسیاری از خانوادهها به فکر مهاجرت باشند.