سخنگوی سازمان مدیریت بحران جمهوری اسلامی اعلام کرد که به سبب حوادث طبیعی و غیرطبیعی سالانه پنج میلیارد دلار خسارت به کشور وارد میشود.
حسین ظفری با انتقاد از افزایش نرخ خسارت ناشی از سوانح یادآور شد: «تا حد زیادی میتوان با هزینهکرد در حوزه پیشگیری و آموزش از حجم این خسارات کم کرد.»
به گفته ظفری، در سالهای اخیر و درپی حوادث مختلف ۱۰۰ هزار میلیارد تومان به کشور خسارت وارد شده که از مبلغ بودجه پرداخت شده است. از این میزان حدود ۷۰ تا ۸۰ هزار میلیارد تومان خسارت تامین هزینه شده و باقی آن خسارت ناملموسی بوده که سایر دستگاهها آن را تقبل کردهاند.
روند پرداخت خسارت ناشی از سوانح در کشور نیز از مواردی است که، به گفته سخنگوی سازمان مدیریت بحران کشو، با نادیده گرفته شدن قوانین مصوب به معضل بدل شده است.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
براساس ماده ۱۷ قانون مدیریت بحران در ایران، اگر خسارتی به مناطق کشور وارد شود دولت موظف است از محل مشخص بودجهای که در سازمان برنامه و بودجه کشور وجود دارد هزینه آن را پرداخت کند. در ماده ۱۶ این قانون نیز، با توجه به اولویتهای پیشگیری از سوانح، وظایفی برای دستگاههای دولتی معین شده است، اما به گفته ظفری: «سازمان برنامه و بودجه، اقدامی در زمینه اجرای ماده ۱۶ انجام نداده و اعلام میکند که نمیتواند این بودجهها را مشخص و پرداخت کند.»
با وجود زلزلهخیز بودن مناطق مختلف ایران، اجرا نشدن ضرورتهای زیرساختی و ایمنسازی باعث افزایش میزان خسارت ناشی از این حوادث در نقاط مختلف بهخصوص مناطق روستایی شده است.
این در شرایطی است که نتیجه توجه به ایمنسازی در کشورهایی مانند ژاپن باعث شده است حتی هنگام زلزله بالای شش ریشتر نیز شدت خسارت بهمراتب کمتر از زلزلههای پنج ریشتری در ایران باشد.
مهمترین دلایلی که کارشناسان از آنها با عنوان زمینه خسارتبار بودن زلزله و حوادث مشابه در ایران یاد میکنند، بیتوجهی به نقشه گسلها در کشور هنگام صدور مجوزهای ساختوساز است که با وجود قوانین مصوب ممنوعیت ساختوساز در حریم گسل و سیلاب بازهم مجوز ساخت در این مناطق صادر میشود.
تجربه زلزلههای خسارتبار بم، رودبار و بویین زهرا در کنار نمونههایی مانند زلزلههای کرمانشاه، نشان میدهد که با وجود ویرانیهای گسترده در این مناطق، باز هم در روند ساخت ساختمانها طی دوره بازسازی استانداردهای ایمنسازی رعایت نشده است.
خرابی بخشی از ساختمانهای دولتیساز مسکن مهر در زلزلههای سالهای اخیر ازجمله زلزله سرپل زهاب بهخوبی بیتوجهی دستگاههای اجرایی را در موضوع پیشگیری از سوانح نشان میدهد.
مطابق آمارها، ایران طی ۳۳ سال گذشته حدود ۴.۴ میلیارد دلار در زلزلههای مختلف خسارتدیده است. همچنین برآورد خسارتهای غیرمستقیم طی همین مدت حدود ۲۲ تا ۳۰ میلیارد دلار بوده است که نشان میدهد سالانه به طور میانگین ۱۳۰ میليون دلار خسارت مستقیم و حدود ۶۵۰ تا ۹۰۰ میلیون دلار خسارت غیرمستقیم مالی به کشور وارد شده است.
در کنار زلزله، مسئله سیلابهای فصلی به یکی از دلایل سوانح خسارتبار در ایران بدل شده است. تداوم سیلابهای خسارتبار در مناطقی که طی سالهای اخیر بارها با این پدیده ویرانگر مواجه شدهاند، بهخوبی نشاندهنده آن است که اقدام موثری برای رفع عوامل ایجادکننده آن انجام نشده است.
تیرماه سال جاری اعلام شدکه در سال ۱۴۰۰ در نقاط مختلف ایران ۵۵۵ مورد سیلاب، ۶۷۵ مورد در سال ۱۴۰۱، و در سال ۱۴۰۲ دستکم ۳۱۶ مورد سیلاب رخ داده است. سیلابهای سه سال اخیر درمجموع ۲۱ هزار میلیارد تومان خسارت وارد کردهاند.
در کنار شدت تخریب سوانح طبیعی، آمادگی ناکافی برای مواجهه با سوانح، مدیریت بحران در ایران را به چالشی برای دولتها بدل کرده است. همچنین تاخیر حضور نیروهای امدادی و هماهنگ نبودن نیروهای امدادی سبب شده سرعت تخریب و خسارت حادثه افزایش یابد.
همچنین کمبود امکانات امدادی از دیگر عوامل تشدید خسارت در سوانح مختلف است. در پروندههای سوانحی مانند سقوط برج متروپل آبادان و پلاسکوی تهران، کمبود امکانات در کنار ناهماهنگی مدیریت بحران روند امداد در ساعتهای نخستین را با کندی پیش برد که به تشدید خسارت جانی و مالی در این سوانح انجامید.
تسهیل دور زدن قوانین مرتبط با ایمنسازی از دیگر عواملی است که خسارات ناشی از سوانح را در ایران افزایش میدهد. فساد حاکم بر ساختارهای اجرایی، امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی فرصتی فراهم کرده است تا پروژههای عمرانی ملی نیز در مواردی با ضعف در رعایت استانداردهای لازم به عامل تشدید خسارت در سوانح طبیعی بدل شوند.
سقوط پلهای گاه تازهساز و ایمن نبودن جادههای کشور طی سال قربانیان بسیار میگیرند که در تمامی این پروندهها برخورد مشخصی با صادرکنندگان مجوزهای لازم، دستگاههای سازنده و نهادهای ناظر بر این پروژهها صورت نمیگیرد.
متنوع بودن فهرست سوانح منجر به مرگ در ایران از زلزله، سیلاب، حوادث جادهای، خروج قطار از ریل، سوانح هوایی، سوانح ناشی از فرونشست زمین، سوانح مرتبط با روند ساختوساز و سوانح مرتبط با فرسودگی زیرساختها تاسفآور است.
حادثه تصادف تریلی با اتومبیلها و ساختمانها در خیابان استخر تهران و سقوط جرثقیل در یکی از پروژههای شهرداری تهران در چند روز گذشته، یادآور حوادث مشابهی در پایتخت است که نشان میدهد مدیران دستگاههای اجرایی برای رفع بسترهای حادثهساز تلاشینکردهاند.
نگرانی از تکرار حوادثی مانند متروپل آبادان و پلاسکوی تهران در ساختمانهای ثبتشده در فهرست ساختمانهای ناایمن هم به تخلیه و تخریب این بناهای در معرض حادثه منجر نشده است.
در خردادماه ۱۴۰۱، فهرست ۱۲۹ ساختمان ناایمن در مناطق ۲۲ گانه تهران منتشر شد که با گذشت بیش از دو سال همچنان بسیاری از آنها در شرایط بحرانی و ناایمن باقی ماندهاند.
این در شرایطی است که همان زمان زهرا نژادبهرام، عضو سابق شورای شهر تهران، فاش کرده بود نهادهای امنیتی مانع انتشار فهرست دقیق ساختمانهای ناایمن در پایتخت میشوند. نژادبهرام گفته بود: «سه هزار و ۵۰۰ ساختمان ناایمن در تهران وجود دارد که وضعیت ۱۲۹ ساختمان ترسناکتر است.»
به این فهرست باید مجموعهای از ساختمانهای ناایمنی را افزود که همانند متروپل آبادان در شهرهای مختلف ایران امکان بروز حادثه در آنها پیشبینی میشود.
زندگی در سایه حادثه به بخشی از روند معمول زیست در ایران بدل شده است که بهواسطه مجموعهای از عوامل حادثهآفرین، زیستن در زمین و آسمان ایران را امری پرخطر کرده است.
زمینی که از زلزله یا سوانح ناشی از ساختوساز ناایمن و جادههای فرسوده و حادثهساز امن نیست و آسمانی که در اختیار مجموعه ناوگان هوایی فرسوده است که هر آن امکان حادثه در آن پیشبینی میشود.