برگ آخر در برابر حزب‌الله؛ اسرائیل حسن نصرالله را ترور می‌کند؟

«ممکن است مدت زیادی در میان شما نمانم. ممکن است تمام سطح اول رهبری از جمله من کشته شوند. رویه‌هایی اندیشیده شده است تا در صورت وقوع این حالت فوق‌العاده آماده باشیم.»

تصویرسازی وبسایت علی خامنه‌ای از اتاق عملیات حزب‌الله در جنگ ۳۳ روزه- وبسایت علی خامنه‌ای

ساعتی پس از سخنرانی حسن نصرالله در مراسم یادبود فواد شکر، فرمانده ترورشده شاخه نظامی حزب‌الله لبنان، در مرداد امسال، بتزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، جمله‌ای کوتاه در حساب کاربری‌اش در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اسرائیل نباید به نصرالله پاسخ دهد. اسرائیل باید نصرالله را از بین ببرد».

این واکنشی بود به صحبت حسن نصرالله در دادن وعده خونخواهی ترور فواد شکر. او گفته بود که یمنی‌ها به دلیل بمباران بندر الحدیده، ایرانی‌ها به دلیلی ترور هنیه در تهران و حزب‌الله به دلیل ترور فواد شکر در حال هماهنگی برای «مجازات» اسرائیل‌اند.

حزب‌الله لبنان از روز ۸ اکتبر ۲۰۲۳ از حماس در جنگی که هنوز شعله‌هایش برافروخته نشده بود، اعلام حمایت کرد و در ۱۱ ماه گذشته، مناطق مختلف اسرائیل را طی حملاتی با شدت متوسط ولی مداوم، هدف گرفت.

در مقابل، اسرائیل هم در همین دوره زمانی، تقریبا همه فرماندهان ارشد حزب‌الله را به شکلی هدفمند ترور کرد. این حجم تلفات در کادر رهبری نظامی حزب‌الله در بازه زمانی کوتاه برای این این گروه شبه‌نظامی لبنانی بی‌سابقه است و مشخص نیست آیا آن‌ها خواهند توانست از زیر آوار این  ترورها دوباره سر بلند کنند یا نه.

شبح مرگ بر فراز نصرالله

اما در ۱۱ ماه گذشته این پرسش‌ها بارها مطرح شدند که چرا حسن نصرالله هدف این ترورهای هدفمند قرار نگرفت؟ آیا او در جایی مخفی است که اسرائیل از آن بی‌خبر است؟ آیا او به تهران رفته است؟ یا اینکه اسرائیل در هدف قرار دادن یا ندادن دبیرکل بزرگ‌ترین دشمنش در لبنان محاسبات خودش را دارد؟

پنج سال پیش از این تابستان داغ ترور فرماندهان نظامی حزب‌الله لبنان به دست اسرائیل، حسن نصرالله در یک جلسه خصوصی به فرماندهان این گروه گفته بود که به‌زودی جنگی بزرگ با اسرائیل درخواهد گرفت که او هم در آن کشته خواهد شد: «ممکن است مدت زیادی در میان شما نمانم. ممکن است تمام سطح اول رهبری از جمله من کشته شوند. اقدام‌ها و رویه‌هایی از قبل اتخاذ شده است تا حتی در صورت وقوع این حالت فوق‌العاده، آماده باشیم.»

روزنامه الرای کویت گزیده‌ای از سخنان نصرالله را در این جلسه افشا کرد. نصرالله بعدتر این نقل‌قول از خود را تکذیب کرد ولی گفت که این گروه همیشه برای هر سناریویی آماده است.

ترور حسن نصرالله همواره یکی از همین سناریوها بوده است. شبح مرگ از سال ۱۳۷۱ که نصرالله جانشین سیدعباس موسوی شد، بر سر او پرواز می‌کند. سید عباس موسوی، دبیرکل قبلی حزب‌الله لبنان، در طرح تروری نسبتا آسان در جنوب لبنان هدف قرار گرفت و کشته شد.  

حسن نصرالله از سال ۲۰۰۶ در هیچ مراسم عمومی در لبنان و خارج از لبنان حضور نیافته است. او یک زندگی مخفی در پناهگاه‌های حزب‌الله در ضاحیه بیروت و دره بقاع دارد. مدل حفاظتی او متفاوت از ترتیبات امنیتی برای دیگر فرماندهان شاخه سیاسی و نظامی این گروه است. شبکه ارتباطات او هم به صورت مستقل از دیگر بخش‌های ارتباطی این گروه کار می‌کند و تنها در صورت لزوم فعال می‌شود.

با این حال در منطقه کوچکی مانند جنوب لبنان و با اشراف اطلاعاتی اسرائیل و فعال بودن شبکه‌های جاسوسی پیچیده در این منطقه، مکان‌یابی نصرالله برای تل‌آویو ناممکن نیست.

شاید به نظر برسد که اشراف اسرائیل بر مکان اختفای نصرالله یک بلوف اطلاعاتی است ولی ما از یک مصاحبه قاسم سلیمانی با وب‌سایت علی خامنه‌ای، چند ماه پیش از کشته‌ شدنش، می‌دانیم که دست‌کم در سال ۲۰۰۶ و در میان جنگ ۳۳ روزه، اسرائیل در موقعیتی قرار داشت که می‌توانست حسن‌ نصرالله، قاسم سلیمانی و عماد مغنیه را به‌آسانی بکشد که البته نکشت.

تابستان ۲۰۰۶؛ در تیررس پهپاد «ام‌کا»

سلیمانی در مصاحبه مفصلی که تابستان ۱۳۹۸ با وب‌سایت دفتر علی خامنه‌ای انجام داد، برای نخستین بار از نقشش در جنگ ۳۳ روزه سال ۲۰۰۶ پرده برداشت.

او در این مصاحبه از حضورش در اتاق عملیات حزب‌الله در ضاحیه لبنان و نحوه برنامه‌ریزی مشترک رهبر جمهوری اسلامی و حزب‌الله برای مقابله با حملات اسرائیل گفت. شیوه ورود به لبنان از طریق سوریه و رسیدن به ضاحیه در جنوب لبنان به‌رغم رصد کامل اسرائیل و جابه‌جایی دائم خودش، عماد مغنیه و سیدحسن نصرالله بخشی از این مصاحبه طولانی است.

سلیمانی می‌گوید که یکی از شب‌ها که بمباران اهداف حزب‌الله در ضاحیه شدت گرفته بود، او به همراه مغنیه و حسن نصرالله از مخفیگاه خارج می‌شوند تا به نقطه دیگری نقل‌مکان کنند. وقتی عماد مغنیه به دنبال پیدا کردن وسیله نقلیه از او و نصرالله جدا می‌شود، پهپاد ام‌کا (MK) اسرائیل روی آن‌ها متمرکز می‌شود: «وقتی ماشین به ما رسید، تا آن لحظه ام‌کا روی سر ما بود، متمرکز بود. ماشین که رسید به ما، ام‌کا متمرکز شد بر ماشین. خب می‌دانید ام‌کا وقتی که ارسال مراسلات می‌کرد، این دوربین به تل‌آویو منتقل می‌کرد. آن‌ها در اتاق عملیات این صحنه را می‌دیدند.»

قاسم سلیمانی می‌گوید در میانه جنگ ۳۳ روزه، با وجود اینکه او، دبیرکل حزب‌الله لبنان و فرمانده شاخه نظامی حزب‌الله در تیررس نیروهای نظامی اسرائیل قرار داشتند، از معرکه خارج می‌شوند، بدون آنکه به آن‌ها حمله شود.

او در این مصاحبه دلیل هدف قرار نگرفتن خود و همراهانش را بیان نمی‌کند.

 اطلاعاتی که درباره ترور عماد مغنیه در دو سال بعد و مذاکرات ایهود اولمرت، نخست‌وزیر وقت اسرائیل، با جورج بوش، رئیس‌جمهوری وقت آمریکا، منتشر شده است تا حدود زیادی دلیل خودداری اسرائیل از کشتن هم‌زمان این سه دشمن بزرگش را روشن می‌کند. بوش در مذاکراتش با اولمرت، موافقت آمریکا با کشتن عماد مغنیه را اعلام می‌کند ولی یک شرط می‌گذارد: طرح ترور محدود به مغنیه باشد و نه فرد دیگری.

جاسوسانی که نفسشان عبای نصرالله را تکان می‌داد

به جز این روایت از قاسم سلیمانی، ماجراهای دیگری هم در سه دهه گذشته اتفاق افتاده که نشان می‌دهد اسرائیل می‌توانسته نصرالله را بکشد ولی به دلایلی این کار را نکرده است.

حزب‌الله لبنان در روزهای نخستین زمستان ۲۰۱۴ به صورت رسمی اعلام کرد که یکی از مقام‌های ارشد این گروه به جرم جاسوسی برای اسرائیل دستگیر شده است. گفته می‌شود تحقیقاتی که حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران جمهوری اسلامی انجام داد و تله‌هایی که آن‌ها تدارک دیده بودند، به دستگیری این فرد منجر شد.

نام این جاسوس هیثم محمد شوربه بود، مسئول واحد ۹۱۰ حزب‌الله. واحدی که عملیات‌ برون‌مرزی این گروه را هدایت می‌کرد. مشابه آنچه نیروی سپاه قدس در درون ساختار سپاه پاسداران انجام می‌دهد. محمد شوربه برای حزب‌الله و رهبر آن نقشی را ایفا می‌کرد که قاسم سلیمانی برای جمهوری اسلامی و علی خامنه‌ای برعهده داشت. نزدیکی او به رهبر حزب‌الله هم مشابه نزدیکی فرمانده سپاه قدس با رهبر جمهوری اسلامی بود.

گفته می‌شود محمد شوربه علاوه بر مدیریت عملیات‌های برون‌مرزی حزب‌الله، حفاظت از شخص حسن نصرالله و خانواده‌اش را هم بر عهده داشت و به عبارتی، میزان نزدیکی‌اش به دبیرکل حزب‌الله لبنان به اندازه‌ای بود که «نفس کشیدنش عبای شیخ حسن را تکان می‌داد».

واحد ۹۱۰ بعد از این رویداد به‌کلی تصفیه شد، نیروهایش جابه‌جا شدند، شیوه حفاظت از حسن نصرالله تغییر کرد و نحوه اشتراک اطلاعات این گروه شبه‌نظامی با سپاه قدس هم متفاوت شد.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

شوربه مهم‌ترین مهره جاسوسی کشف‌شده در ساختار رهبری حزب‌الله پس از محمد الحاج بود. الحاج مسئول «واحد آموزش» و «یگان موشکی» حزب‌الله بود که سه سال پیش از لو رفتن محمد شوربه، دستگیر شد. او به «ابوتراب» معروف بود. گفته می‌شود لقب ابوتراب را که کنیه امام اول شیعیان است، سیدحسن نصرالله و قاسم سلیمانی به دلیل «شجاعت در جنگ با اسرائیل، زهد و دینداری» به الحاج داده بودند.

ابوتراب خود با سازمان سیا تماس گرفت و اطلاعاتش را به‌رایگان به آن‌ها داد. روزنامه‌های لبنانی در مورد پرونده محمد الحاج نوشته‌اند که وقتی در بازجویی از او در مورد علت خیانت به حزب‌الله پرسیده شد، او بدون ابراز پشیمانی پاسخ داد: «اقدام‌هایم تنها راه انتقام از شما بود.»

پیش از دستگیری محمد الحاج، یک مقام ارشد امنیتی دیگر این گروه به نام محمد سلیم (ابو عبد سلیم) هم لو رفت که قبل از دستگیری به اسرائیل گریخت. او دست راست عماد مغنیه بود.

همه افرادی که به‌عنوان ابرجاسوس در ساختار حزب‌الله شناسایی و نامشان افشا شد، به دبیرکل این گروه بی‌واسطه‌ دسترسی داشتند. اطلاعات آن‌ها همواره می‌توانست عملیات ترور نصرالله را کلید بزند ولی اسرائیل دست‌کم تا روزهای پایانی تابستان ۱۴۰۳ این گزینه را فعال نکرده است.

مصونیت حسن نصرالله به پایان می‌رسد

برای سازمان‌های اطلاعاتی بزرگ، مکان‌یابی چهره‌هایی که سطح امنیتی بالایی دارند، کار دشواری نیست. محل تردد یا حضور افرادی در سطح حسن نصرالله یا قاسم سلیمانی در سال‌های گذشته بارها شناسایی شده است. در مورد قاسم سلیمانی می‌دانیم که تا پیش از کشته شدن، دست‌کم سه نوبت در تیررس ترور بود اما فرمان ترور صادر نشد. زمانی که در بامداد ۱۳ دی ۱۳۹۸ فرمان ترور صادر شد، اجرای عملیات برای کشتن او تنها چند ساعت به طول انجامید.

به بیان دیگر، آنچه تاکنون مانع ترور حسن نصرالله و دیگر چهره‌های اصلی گروه‌های شبه‌نظامی در خاورمیانه بوده، نه پنهان‌کاری آن‌ها و بی‌اطلاعی از مکان حضورشان که «معادلات امنیتی مرتبط با برخورد با چهره‌های کلیدی» است.

از اطلاعاتی که پس از ترور عباس موسوی، دبیرکل پیشین حزب‌الله لبنان، در اختیار داریم، می‌دانیم که دو هلی‌کوپتر آپاچی که نهایتا او، همسر و پسر پنج ساله‌اش را در جاده‌ای کوهستانی به سمت بیروت هدف قرار دارند، ماموریت داشتند تا او را بربایند نه اینکه بکشند. عباس موسوی قرار بود وجه‌المعامله آزادی رون آراد، خلبان اسرائیلی‌، باشد که گروگان حزب‌الله بود. ترور موسوی زمانی رخ داد که گروه عملیاتی گفتند که امکان ربودن عباس موسوی فراهم نشده است. چند دقیقه بعد فرمان شلیک به مرسدس بنز حامل موسوی صادر شد.

ترور عباس موسوی معادلات توازن قوا میان این گروه و اسرائیل را مختل کرد. جهاد اسلامی لبنان به رهبری عماد مغنیه (که بعدتر فرمانده شاخه نظامی حزب‌الله شد) برای انتقام کشته شدن موسوی چند عملیات ترور بین‌المللی اجرا کرد. بمب‌گذاری در سفارت اسرائیل در بوینس آیرس خونین‌ترین عملیات انتقامی پس از این ترور بود که در آن ۲۹ نفر کشته و ۲۴۲ نفر زخمی شدند. پیش از آن هم دو حمله به کنیسه یهودیان و یک اسرائیلی در ترکیه رخ داد.

آنچه تاکنون حسن نصرالله را از فهرست ترور خارج کرده، معادلات امنیتی‌ است که ممکن است به‌زودی اعتبارشان را از دست بدهند.

نزاع ۱۱ ماهه حزب‌الله با اسرائيل، توازن ایحاد شده بعد از جنگ ۲۰۰۶ را از بین برده است. آوارگی ساکنان شمال اسرائیل و تلاش حزب‌الله برای ناامن‌سازی حاشیه‌ای ۵۰ کیلومتری در همسایگی اسرائیل و لبنان و تن ندادن به مذاکره با اسرائیل یکی از همین مولفه‌های قدرتمندی است که می‌تواند به قیمت جان نصرالله تمام شود.

نتانیاهو در هفته‌های گذشته بارها گفته که به دنبال احیای توازن امنیتی پیشین در مرزهای شمالی است. حزب‌الله اما می‌گوید تا تمام نشدن جنگ غزه، از عملیات روزانه در شمال اسرائیل دست برنمی‌دارد.

تا امروز اسرائیل مرحله به مرحله ستون‌های توازنی پیشین را کنار زده تا به نصرالله بگوید که نمی‌تواند برگه شمال اسرائیل را در دستش نگه دارد. ترور فرماندهان نظامی ارشد حزب‌الله به صورت مرحله به مرحله برای رساندن همین پیام است. اکنون که تقریبا تمامی رهبران ارشد این گروه کشته شده‌اند، تنها یک مهره روی صفحه شطرنج باقی مانده است.

گزینه ترور حسن نصرالله بیش از هر زمان دیگری به شکلی درآمده که «فرصت‌هایش» برای اسرائیل بیش از «هزینه‌هایش» شده است. بی‌عملی و فلج استراتژیک جمهوری اسلامی پس از ترور اسماعیل هنیه و پرهیز از درگیری با اسرائیل یکی از موانع اصلی را در ترور نصرالله از میان برداشته است. بی‌ثباتی سیاسی در کابینه اسرائیل و تلاش نتانیاهو برای ماندن در قدرت هم می‌تواند با «یک بمب خبری» همراه شود.

نیمی از پیش‌بینی نصرالله در بهار ۱۳۹۸ در مورد کشته شدن خود و رهبران حزب‌الله اکنون محقق شده است. تقریبا همه رهبران نظامی این گروه در ماه‌های گذشته کشته شده‌اند. نیمه دیگر مربوط خود او است و باید دید که آیا او هم به سرنوشت قاسم سلیمانی دچار می‌شود یا نه.