همه کشورهای جهان در راستای تحقق مفهوم شهروندی و تقویت روزافزون روحیه تعلق به کشور گام برمیدارند. در این راستا عربستان سعودی هم روز گذشته (۲۳ سپتامبر) نودوچهارمین سالگرد تاسیسش را جشن گرفت. کافی است به نقشه این کشور نگاهی بیندازیم تا به این نتیجه برسیم که عربستان سعودی کشوری است یکپارچه با مرزهای طولانی طبیعی و تاریخی، پیوندهای قومی و قبیلهای منسجم و نظام سیاسی مستمر و پایدار.
البته مفهوم دولتهای مدرن در مقایسه با دولتهای قبیلهای و منطقهای پیچیدهتر است؛ زیرا ملتها و اقوام همواره به اشکال مختلفی در طول تاریخ بشر وجود داشتهاند، در حالی که دولت به شکل مدرن و امروزی که دارای مرزها و حاکمیتی مشخص است، از زمان پیمان وستفالی در قرن هفدهم (۲۴ اکتبر ۱۶۴۸) پا به عرصه وجود گذاشت. این پیمان اصول حاکمیت دولت ملی و قواعدی را که روابط بینالملل بر پایه آن استوار استــ و بسیاری از آنها تا به امروز جاری استـ تعیین کرد.
عربستان سعودی مانند بقیه کشورهای پویا با چالش مهاجران غیرقانونی میلیونی، جهانی شدن، مداخلات خارجی، حملات سایبری و کارزارهای تبلیغاتی سازمانیافته با هدف تضعیف وحدت ملی مواجه است. مواجهه با این چالشهای مداوم و جدی مستلزم تعمیق مفهوم شهروندی است.
در طول چندین دهه گذشته، عربستان سعودی با ایدئولوژیهایی دستوپنجه نرم میکرد که با «وطنپرستی» رقابت میکردند و با آن در تقابل قرار داشتند. بنابراین اغراقآمیز نبود که کمونیستهای عرب و گروههای اسلامگرای بینالمللی مانند اخوانالمسلمین به وفاداری به احزاب خارجی متهم شوند. شاید در این میان ملیگرایان عرب تنها گروهی محسوب شوند که بهرغم گسترش و جذابیت ایدئولوژی آنها در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، الگوی قوی نداشتند که بتواند برای مدت طولانی در مسیر تاریخ ادامه پیدا کند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
مبارزه با بینالمللگرایی وارداتی یا محلی یک اقدام میهنپرستانه است اما همه اهداف در این حیطه خلاصه نمیشود. ۱۰۰ سال پیش، کشورهای منطقه بر قبیلهگرایی و پیوندهای محلی محدود تکیه میکردند و زمانی که هویت ملی تقویت نمیشد، طرحهای بینالمللگرایی به دنبال مشروعیت و مرجعیت میگشتند.
به همین ترتیب، گروههای ناسیونالیستی از جمله ناسیونالیسم ناصری، بعثی، کمونیسم عرب، مارکسیسم، مائوئیسم و سوسیالیسم برای عبور از مرزها تلاش بسیاری کردند اما همگی شکست خوردند. البته گروهای اسلامگرا که به دنبال تسخیر دین و تاریخ بودند و از یک ایده محض که در تضاد با میهن پرستی بود، به گروهی سازمان یافته تبدیل شدند، بزرگترین تهدید برای ایده دولت، میهن و شهروندی به شمار میروند.
با این حال، عربستان سعودی با تداوم ثبات حاکمیتش با طوفان گرایشهای بینالمللی که از ایران، مصر و عراق برمیخاست، مقابله کرد و سپس به مقابله با طوفان گروههای فکری و اسلامگرای مسلح پرداخت و همه آنها را شکست داد.
این گروهها سعی کردند با ارائه طرحهایی که ایده دولت را زیر سوال میبرد و نیز انکار نمادهای ملی مانند سلام به پرچم، سلامی شاهی و مخالفت با احترام به مرزها، پیمانها و قوانین و ستیزهجویی با توسعه و تغییر مفهوم وطن را از بین ببرند.
امروزه تعمیق مفهموم میهن پرستی بهعنوان یک وابستگی طبیعی نه رسمی و سطحی یا افراطی و شوونیستی اهمیت فزایندهای در سطح جهان دارد.
میهنپرستی بهعنوان یک نیروی متحدکننده عمل میکند، انسجام ملی را در برابر شکافهای ایدئولوژیک، قومی و طبقاتی افزایش میدهد و برای متحد کردن جامعه در مسیر دستیابی به اهداف مشترک ساخت و توسعه کشور و تعمیق تعلق به میهن با درک تاریخ و جغرافیای ملی و افتخار به دستاوردهای آن تلاش میکند.
عربستان سعودی یکی از قدیمیترین کشورهایی است که در طول هزاران سال، تاریخ خود را با منطقه و جهان به اشتراک گذاشته است و در حالی که پژوهشها عملی و علمی گستردهای برای ریشهیابی تاریخ آن جریان دارد، هنوز درباره تاریخ کهن این سرزمین اطلاعات اندکی در دسترس است. البته توسعه اجتماعی اصالت را نفی نمیکند، بلکه بیانگر تداوم قدرت و اعتماد است.
موفقیت یک دولت مقتدر ملی مانند پادشاهی سعودی به افزایش موفقیت و ثبات سایر کشورهای منطقه منجر میشود، زیرا همه ما در یک فضای جغرافیایی و محیط فکری یکسان زندگی میکنیم. امروزه با توجه شعلهور شدن آتش جنگهای داخلی متعدد در منطقه و لشکرکشیهای خارجی که ثبات کشورها را تهدید میکند، نیاز به تقویت پیوند ملی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
تجربه معاصر عربستان سعودی در تعمیق مفهوم تعلق به کشور و افتخار به هویت یک پدیده رسمی و تشریفاتی نیست، بلکه پروژهای جامع و فراگیر برای توسعه جامعه، ملت و حتی خود دولت است.
برگرفته از روزنامه الشرقالاوسط