نه لبنان حزب‌الله است و نه فلسطین حماس

از برخورد جدی با پروژه توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه گریزی نیست

دود و آتش ناشی از حمله اسرائیل به لبنان. عکس از  دنیای اقتصاد

به‌رغم تفاوت‌هایی که میان تشکیلات خودگردان فلسطین و دولت موقت لبنان وجود دارد، این دو نهاد سیاسی در مواردی شبیه و همسان و بازتاب‌دهنده شرایط یکدیگرند. البته با تحولات روزافزونی که در سایه فاجعه فلسطین و لبنان شکل می‌گیرد، تفاوت‌های که میان این دو نهاد وجود دارد پیوسته در حال افزایش است.

کمترین چیزی که درمورد تشکیلات خودگردان ملی فلسطین، برخاسته از سازمان آزادی‌بخش فلسطین، می‌توان گفت این است که این تشکیلات نتوانست، در شرایطی که مردم فلسطین روزگار دشواری را ازسر می‌گذرانند، از عهده مسئولیت‌هایش برآید. تشکیلات خودگردان فلسطین، به رهبری محمود عباس «ابومازن»، از همان لحظه اول نتوانست به سطحی برسد که با پیامدهای بزرگی مانند عملیات طوفان‌الاقصی همنوا باشد. امروز بیش از یک سال از وقوع حمله ۷ اکتبر حماس به شهرک‌های اطراف غزه می‌گذرد، حمله‌ای که ضربه‌ای مرگبار به اسرائيل وارد کرد و آن را در بحران عمیق وجودی قرار داد. با این حال، تشکیلات خودگردان نتوانست رویکردی مطلوب و قابل قبول اتخاذ کند و موضعش را در قبال آنچه حماس و یحیی سنوار انجام داد مشخصا اعلام کند، به‌ویژه اینکه جنبش حماس بدون داشتن راهبرد سیاسی روشن و توجه به عواقب حمله به اسرائیل، به عملیاتی فاجعه‌بار دست زد و وارد جنگی نابرابر و ویرانگر با اسرائیل شد.

تشکیلات خودگردان نتوانست خود را از گروهی که نوار غزه را به  نابودی و ساکنان آن را به کشتار و آوارگی کشاند به اندازه کافی متمایز کند. پس از کشته شدن سنوار، سازمان آزادی‌بخش فلسطین در سوگ سنوار نشست و او را «قهرمان ملی» خواند و این واقعیت را نادیده گرفت که سنوار به‌دلیل ناآگاهی از اوضاع منطقه و جهان و اعتقادش به اینکه جمهوری اسلامی راهبرد «وحدت میدان‌ها» را برای حمایت از حماس اجرا خواهد کرد، بزرگ‌ترین فاجعه را در تاریخ معاصر فلسطین رقم زد.

در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حماس حدود یک هزار و ۲۰۰ اسرائیلی را کشت و حدود ۲۵۰ نفر دیگر را اسیر کرد. در آن زمان، تشکیلات خودگردان باید رسما اعلام می‌کرد که اقدام حماس مانع تحقق آرمان فلسطین می‌شود، به‌ویژه با توجه به دولت راست افراطی اسرائیل به رهبری نتانیاهو که آماده محو نوار غزه از نقشه است. چنین تصمیمی به جرئت و شجاعت و برداشتن گام‌های عملی نیاز داشت، نه اینکه رهبری فلسطین تسلیم شعارهایی توخالی و توهم‌های ناواقعی شود. تشکیلات خودگردان می‌دانست که اسرائيل از حمله حماس همچون فرصتی برای حذف مسئله فلسطین، اشغال نوار غزه و در گام بعدی اشغال کامل کرانه باختری استفاده خواهد کرد و با ادامه این روند آرمان فلسطین برای همیشه بر باد خواهد رفت.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

تشکیلات خودگردان فلسطین در آزمون عملیات «طوفان‌الاقصی» ناکام ماند، در حالی که می‌توانست از این فاجعه همچون فرصتی برای بازیابی جایگاهش استفاده کند و نشان دهد که با هرگونه خشونت مخالف است و نماینده شهروندان فلسطینی‌ است که جوانان و نوجونانشان در سال‌های ۱۹۷۸ و ۱۹۸۸ برای مخالفت با خشونت «انتفاضه سنگ» را به راه انداختند. البته رویکرد مسالمت‌آمیز و دوری از خشونت دلیل اصلی موفقیت آن قیام مردمی بود.

از سوی دیگر، ناتوانی رهبران لبنان در اتخاذ موضع درست در قبال تصمیم جمهوری اسلامی به گشودن جبهه جنوب لبنان، بیان‌کننده سقوط دولت موقت لبنان بود. نبیه بری، رئیس مجلس نمایندگان، و نجیب میقاتی، نخست‌وزیر این کشور، جرئت کافی نداشتند که پس از آغاز درگیری صراحتا اعلام کنند که دولت لبنان در برابر جنگی که حزب‌الله به بهانه‌ حمایت از غزه به راه انداخته است موضع کاملا متفاوتی دارد. از همان آغاز، بر هیچ‌کسی پوشیده نبود که این جنگ، به‌دلیل وابستگی کامل حزب‌الله به تصمیمات جمهوری اسلامی، لبنان و مردم آن را به فاجعه خواهد کشاند.

همان‌گونه که تشکیلات خودگردان فلسطین شجاعت نداشت در قبال حمله حماس موضع‌گیری آشکار کند، نبیه بری و نجیب میقاتی نیز جرئت و شجاعت کافی نداشتند تا مخالفتشان را با جنگی که حزب‌الله آغاز کرد ابراز کنند. با این حال، باید اذعان کرد که پس از گسترش دامنه جنگ و آغاز روند تخریب زیرساخت‌های لبنان، دولت این کشور برای برون‌شو از بحران نخستین گام را برداشت و نجیب میقاتی مواضع نسبتا شجاعانه‌ای اتخاذ کرد. البته مواضع جدید و بی‌سابقه دولت لبنان در قبال ماجراجویی‌های حزب‌الله نشان می‌دهد که نخست‌وزیر این کشور از حمایت رئیس مجلس نمایندگان، که از طرح اسرائیل برای آواره کردن بخشی از شیعیان جنوب لبنان و تخریب روستاها و شهرهای شیعه‌نشین بقاع آگاه است، برخوردار است.

امروز مردم فلسطین به گروه سیاسی جدیدی نیاز دارند که از واقعیت اوضاع آگاه و با آنچه در منطقه و جهان می‌گذرد در ارتباط باشد. چنین گروه آگاهی که شامل صدها شخصیت از داخل و خارج فلسطین خواهد بود، می‌داند چگونه با طرح اسرائیل برای اشغال سرزمین‌های فلسطینی مبارزه کند. چنین شخصیت‌هایی می‌توانند چهره واقعی و صلح‌طلب مردم فلسطین را، که با جنگجویان نقابدار حماس و سایر سازمان‌های تندرو متولد شده از بطن اخوان‌المسلمین تفاوت بسیار دارند، به جهان معرفی کنند.

لبنان هم به اتخاذ موضعی مشابه نیاز دارد. دولت لبنان باید رسما و آشکار اعلام کند که نه این کشور در قالب حزب‌الله محدود می‌شود و نه مستعمره جمهوری اسلامی است. از این‌رو می‌توان گفت که اظهارات نجیب میقاتی در اعتراض به سخنان محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی که می‌خواست به نمایندگی از دولت و ملت لبنان درباره اجرای قطعنامه ۱۷۰۱ مذاکره کند، اقدامی درست و به‌جا بود. برخلاف آن‌چه جمهوری اسلامی تصور می‌کند، نه لبنان حزب‌الله است و نه فلسطین حماس، به‌ویژه اینکه اقدام‌های حماس از زمان تاسیس تا کنون همواره به نفع جناح راست‌گرای اسرائيل منتهی شده است.

اکنون که بیش از یک سال از عملیات طوفان‌الاقصی می‌گذرد، منطقه در آستانه رویدادی تکان‌دهنده و بزرگ است. در حالی که جمهوری اسلامی و اسرائیل برای اجتناب از رویارویی تلاش‌ بسیار کرده‌اند، اما تنش به مرحله‌ای رسیده است که وقوع جنگ در آن اجتناب‌ناپذیر است. پس از حمله به منزل نتانیاهو در قیصریه، جمهوری اسلامی اعلام کرد که هیچ ارتباطی با این حمله نداشته است و عامل آن حزب‌الله است. به عبارت دیگر، رژیم ایران از لبنان می‌خواهد که خود عواقب این حمله را متحمل شود. شاید بتوان گفت که امروز همگان در اسرائیل به این واقعیت پی برده‌اند که از برخورد جدی با پروژه توسعه‌طلبانه جمهوری اسلامی در منطقه گریز نیست و درگیری با گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در عراق، سوریه، لبنان و یمن به‌تنهایی راه به جایی نمی‌برد.

آیا فلسطینی‌ها سرانجام متوجه این واقعیت خواهند شد که حماس آرمان فلسطین را نابود کره و فلسطینی‌ها باید بی‌درنگ وارد عمل شوند تا آنچه را باقی مانده است از نابودی حتمی نجات دهند؟ آیا مردم لبنان، از جمله شیعیان این کشور، متوجه این حقیقت تلخ شده‌اند که حزب‌الله تنها برای نابودی لبنان و تبدیل بیروت به شهری مشرف بر دریای مدیترانه، که کنترل آن را رژیم جمهوری اسلامی در دست داشته باشد، تلاش کرده است؟

برگرفته از روزنامه الرای

دیدگاه و نظرات ابراز شده در این مقاله لزوماً سیاست یا موضع ایندیپندنت فارسی را منعکس نمی کند.

بیشتر از دیدگاه