روز یکشنبه، نهم دیماه، صدها نفر از بازاریان تهران برای اعتراض به موج سنگین گرانیها و تورم دست به اعتصاب زدند. در این میان یک فعال حقوق کارگران در تهران با توصیف تبعات گسترش فقر در ایران اعلام کرد که اکنون فرزندان کارگران و اقشار فرودست از داشتن ابتداییترین ملزومات زندگی مانند خدمات درمانی و آموزشی نیز محروماند، وضعیتی که با توجه به رشد ۷۵ درصدی اجارهبهای مسکن در سال ۱۴۰۲ و تورم نقطه به نقطه بیش از ۴۳ درصدی، گروه وسیعتری از این خانوارها و فرزندانشان را به بیخانمانی، بدمسکنی، حومهنشینی، زاغهنشینی، اتوبوسخوابی یا حضور در خانههای اشتراکی کوچک مبتلا کرده است.
فرامرز توفیقی به ایلنا میگوید: «متوسط سهم مسکن از درآمد خانوارها ۵۸ تا ۶۲ درصد است و متاسفانه کارگران برای پوشش این سهم سنگین، مجبور شدهاند از خیلی موارد بزنند. تفریحات که مدتهاست بهطور کامل حذف شده و هزینه برای آموزش و تحصیل به حداقل ممکن رسیده که اثرات آن را به چشم میبینیم. یا مثلا مدتی است که کارگران جایی در میان منتخبین برجسته کنکور ندارند و دیگر آن روزگار گذشت که فرزندان کارگران در کنکور رتبههای خوب داشتند و دانشگاههای رده اول کشور قبول میشدند.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
با وجود این شرایط و بحرانهای معیشتی شهروندان، همچنان سیاستهای جنگطلبانه علی خامنهای و نظام جمهوری اسلامی در خاورمیانه ادامه دارد و حتی پس از کشته شدن شمار زیادی از فرماندهان حماس و حزبالله و سقوط بشار ارشد در سوریه، حمایتهای مالی عظیم حکومت ایران از گروههای شبهنظامی و سرمایهگذاری در حوزههای نظامی و هستهای ادامه دارد.
فرامرز توفیقی کاستن از سهم درمان را یکی دیگر از تبعات هزینههای بالای مسکن در ایران دانست و ادامه داد: «کارگران به خوددرمانی روی آوردهاند و تنها زمانی به بیمارستان مراجعه میکنند که بیماری وارد فاز وخیم خود شده است. ارزانخوری و خرید مواد بیکیفیت غذایی، یکی دیگر از تبعات دردناک گرانی مسکن است که نتیجه آن بالا رفتن نرخ بیماریهای متابولیکی و پایین آمدن سن سکتههای قبلی و مغزی و بیماریهای ایمنی است. حومهنشینی و حاشیهنشینی کارگران نماد روشنی از محرومیت زیستی طبقه کارگر است و حق طبیعی و ابتدایی مردم در داشتن مسکن سالهاست که نادیده گرفته شده است.»
گزارش جدید وزارت کار ایران با تاکید بر رشد ۴۸ درصدی خانوادههای مستاجر درگیر فقر در کشور، نشان میدهد که ۸۲ درصد خانوادههای مستاجر شهری به فقر دچارند: «در حد فاصل سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۱ تعداد خانوارهای مستاجر درگیر فقر در کشور رشدی ۴۸ درصدی داشته است. در سال ۱۴۰۱ بیش از یک میلیون خانوار مستاجر درگیر فقر در مناطق شهری (۸۲ درصد)، درآمدی کمتر از خط فقر داشته و ۲۳۳ هزار خانوار (۱۸ درصد) با اضافه شدن هزینه تامین مسکن استیجاری به سبد هزینه آنها، درگیر فقر شدهاند.»
احمد قاسمی، یک کارگر بازنشسته مستاجر، به ایلنا گفته است که برای او و بسیاری از کارگران و بازنشستگان حتی پرداخت هزینه درمان بیماریهایی سادهای مانند آنفلوانزا نیز مشکلساز است. او توضیح داد: «من سه چهار روز است که به آنفلوانزا مبتلا شدهام و در نهایت ازسر ناچاری به دکتر مراجعه کردم که بابت دارو مبلغ ۵۲۹ هزار تومان و بابت ویزیت و تزریقات هم ۲۵۰ هزار تومان پرداختم. یعنی نزدیک ۸۰۰ هزار تومان هزینه کردم. بنده مستاجرم و کمتر از هفت میلیون تومان حقوق میگیرم. خب آخر ماه برای اجاره خانه چه باید کرد؟ من با مسافرکشی بهسختی زندگی میکنم.»
گزارش وزارت کار ایران میگوید ۱۰۰ درصد مستاجران در البرز و قم فقیرند، ۶۰ درصد خانوادههای سیستان و بلوچستان در زاغههای بدون امکانات به سر میبرند و زندگی اشتراکی در خانههای کوچک ۴۰ متری، تبدیل به پدیده رایجی شده است.