استان گلستان که در سالهای گذشته بهعنوان یکی از قطبهای اصلی تولید گندم ایران شناخته میشد، این روزها با بحرانهایی همچون خشکسالی، کمبود سوخت، قطعی برق و چالش تامین کود دستوپنجه نرم میکند؛ چالشهایی که زنگ خطری جدی را برای امنیت غذایی و معیشت کشاورزان منطقه به صدا درآوردهاند.
علیقلی ایمانی، مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، ضمن تایید وضعیت بحرانی گندمزارهای استان گلستان، گفت: «در شرایط موجود، به عملکرد خوب در واحد سطح امیدی نیست.»
به گفته مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، بیش از یک ماه از کشت گندم در برخی مزارع استان میگذرد، اما در زمین خشک گندمی سبز نمیشود، به طوری که در پی کمبود بارندگی و مشکلات تامین آب، در بسیاری از مزارع گندمها یا اصلا سبز نشدهاند یا رشد مطلوبی ندارند.
به گزارش سایت تجارتنیوز، پیشبینی میشود استان گلستان که سال ۱۴۰۲ با تولید بیش از یک میلیون و ۱۵۰ هزار تن گندم، جایگاه اول را در تامین این محصول اساسی داشت، امسال به دلیل کاهش بارندگی و نبود منابع جایگزین برای آبیاری مزارع، با کاهش جدی در تولید گندم مواجه باشد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
طبق اعلام مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، حدود ۴۰۰ هزار هکتار از اراضی گلستان زیر کشت گندم قرار دارند، با این حال کاهش بارندگی و تخصیص نیافتن منابع جایگزین برای آبیاری، وضعیت این مزارع را بحرانی کرده است. او توضیح داد که بخش زیادی از زمینهای کشاورزی استان برای کشت دیم است و آبیاری آنها وابسته به سدها است. اما کشاورزانی که زمینهایشان از سدها دور است، به دلیل کمبود سوخت برای استفاده از پمپ، قادر به آبیاری مزارعشان نیستند.
ایمانی وقوع بحران امنیت غذایی و معیشتی کشاورزان را در صورت ادامه روند فعلی، محتمل خواند و تاکید کرد استانداری باید با تصمیمهای فوری از جمله تامین سوخت برای چاههای دیزلی جنوب استان، به سبز نگه داشتن گندمزارها کمک کند. او در ادامه افزود: «کشاورزان به دلیل کمبود گازوئیل، مجبورند سوخت را با قیمت لیتری هشت هزار تومان از بازار آزاد تهیه کنند؛ در حالی که قیمت واقعی آن ۳۰۰ تومان است. این هزینههای سنگین تولید را برای کشاورزان غیرممکن کرده است.»
به گفته مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، خشکسالی و کمبود سوخت تنها مشکل کشاورزان استان گلستان نیست؛ تعطیلی پتروشیمی بجنورد که اصلیترین تامینکننده کود برای مزارع استان بود، هم به کمبود شدید کود منجر شده و کشاورزان را در مرحله حیاتی کشت، از جمله پنجهزنی، با چالش جدی مواجه کرده است. ایمانی هشدار داد که تامین نشدن کود میتواند به کاهش شدید محصول گندم منتهی شود و واردات کود در این شرایط یک ضرورت است.
علاوه بر مشکلات متوجه مزارع گندم، سطح مزارع کشت کلزا نیز به دلیل شرایط اقلیمی و کمبود بارندگی کاهش یافته است و امسال کشاورزانی که بذر کلزا تهیه کرده بودند، به دلیل خشکسالی نتوانستند محصولشان را بکارند.
به تمام این موارد باید قطعیهای برق را نیز افزود که به گفته مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران، یکی از مشکلات عمده است. او با استناد به گزارشهای کشاورزان، خبر داد که برای چاههای کشاورزی قطع برق سازمانیافته روزانه به مدت پنج ساعت و دو ساعت اضافی در هر روز اعمال میشود. در واقع نبود پست برق مستقل برای چاههای کشاورزی باعث شده است که علاوه بر قطعیهای برنامهریزیشده، در زمان قطعی برق روستاها هم برق چاههای کشاورزی قطع شود که این امر مشکلات کشاورزان را دوچندان کرده است. در صورتی که بر اساس پیگیریها، قرار بود طبق ماده ۲۵ قانون بهبود فضای کسبوکار، قطع برق بخش کشاورزی آخرین گزینه باشد.
قطعیهای پیاپی برق به کشاورزان در دیگر نقاط ایران نیز زیانهای مالی زیادی وارد کرده است. به گفته قاسم پیشهور، رئیس اتاق اصناف کشاورزی، این امر به کاهش ۳۰ درصدی تولید کشتهای پاییزه مانند گندم، جو، کلزا و چغندرقند منجر شده است. در صورتی که ۹ میلیون هکتار از زمینهای کشاورزی در پاییز کشت میشود و منبع آب بیشتر آنها چاههاییاند که حالا در بیشتر ساعتهای روز و بین ۱۶ تا ۲۱ ساعت برق ندارند. در این وضعیت نهتنها امکان کشت وجود ندارد، بلکه تجهیزات نیز در پی قطعیهای مکرر برق خسارت میبینند.
اوایل شهریورماه، برخی فعالان از خسارتهای هنگفت قطعی برق به تولید پسته در ایران خبر داده بودند. در همین ارتباط محمد صالحی، رئیس هیئتمدیره انجمن پسته، گفت که قطعیهای برق در سال ۱۴۰۳ به از بین رفتن ۲۰ تا ۴۰ هزار تن پسته منجر شده است. به گفته رئیس انجمن پسته ایران، در پی قطعیهای برق، موتور بسیاری از پمپها خراب شده و در بازه زمانی تعمیر آنها، محصولات پسته سوخته است، چرا که تحمل گرما و بیآبی را نداشتند.
فقط باغهای پسته و گندمزارهای ایران نیستند که تحت تاثیر قطع برق خسارت دیدهاند. به گواهی فعالان، به دیگر بخشهای کشاورزی و صنعتی نیز آسیبهای جدی وارد شده است. پیشتر خسارت هنگفت به ۹۰ هزار نانوایی در سراسر ایران به دلیل قطعیهای مکرر برق خبرساز شده بود. برخی رسانهها نیز خبر دادند که به دلیل قطعی برق، بسیاری از واحدهای تولیدی و خدماتی به حالت نیمهتعطیل درآمده و برخی کارگران روزمزد بیکار شدهاند.
مسئولان دولتی در توجیه خاموشیهای مکرر همواره انگشت اتهام را به سمت مردم میگیرند و آنان را به «بدمصرفی» متهم میکنند. بهرغم ادعای مسئولان، دادههای رسمی نشان میدهد که ایران از نظر مصرف برق در جهان رتبه بالایی ندارد و به اصطلاح «بدمصرف» نیست و آنچه کمبود و بحران برق در ایران را رقم زده، فرسودگی زیرساختها و فقدان سرمایهگذاری مناسب برای تولید است.