این گزارش حاوی جزئیاتی است که میتواند برای برخی آزاردهنده باشد
«مسئول همه اتفاقاتی که برای نیان افتاده پدرش است. میگویند او از آزار این بچه خبر نداشته اما مگر میشود آن همه سوختگی و کبودی را روی تنش ندیده باشد؟ سه سال و نیم بود که پدرش اجازه نمیداد من بچه را ببینم، حتی او را در مدرسه هم ثبت نام نکرده بود و کسی نمیدانست کجا زندگی میکنند که بتوانم بچهام را پیدا کنم و ببینم.»
اینها بخشی از گفتههای مادر داغدار «نیان چلبیانی» است؛ دختربچه شش ساله بوکانی که روایت مرگ دلخراشش بر اثر شکنجه و آزار جنسی، جامعه را در بهت، خشم و تاسف فرو برده است.
فرزانه رحمانی، مادر نیان، در حالی که عکس دخترش را در دست گرفته، بغضش را فرو میخورد و روبهروی دوربین با زبان کردی از پدر نیان، قوانین ناکارآمد و همه آنهایی که باعث شدند فرزندش چنین سرنوشتی پیدا کند، گلایه میکند.
داستان زندگی تلخ نیان که تنها شش سال داشت، روز پنجشنبه ۲۷ دی ماه به شکل فاجعهآمیزی در بیمارستان به پایان رسید. او در ابتدا به بخش اورژانس بیمارستان شهید قلیپور بوکان برده شد اما به دلیل شدت جراحاتی که داشت، به یکی از بیمارستانهای ارومیه اعزام شد و در نهایت جانش را از دست داد.
به گفته کادر درمانی بیمارستان بوکان، بدن نیمهجان او در حالی به مرکز درمانی این شهر رسید که آثاری از ضرب و شتم، سوختگی و خشونت جسمی بر پیکرش نمایان بود. در تصویری که از نیان کوچک روی تخت بیمارستان منتشر شده نیز آثار کبودی روی صورتش به وضوح نمایان است. اما فراتر از اینها، به گفته پزشکان معالج نیان، او بر اثر تجاوز، دچار «خونریزی شدید رحم» شده بود. همچنین به او ۲۸ قرص بیهوشی داده شده بود که درنهایت کلیهاش را از کار انداخت.
خشم عمومی از کودک آزاری فجیع
خبر آزار و تعرض مرگبار به نیان که ابتدا در رسانههای محلی و سپس در نشریات سراسری منتشر شد، باعث خشم عمومی در بوکان شده است. روز جمعه پنجم بهمن در حالی که ماجرای تعرض به این کودک پس از چند روز با سکوت مسئولان بوکان مواجه شده بود، مردم این شهر با تحصن مقابل فرمانداری خواستار برخورد قاطع با عاملان چنین جنایت فجیعی شدند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در تجمعی که با شعارهای معترضان مبنی بر درخواست اعدام برای عاملان تجاوز و کشته شدن نیان برگزار شد، موسی بهاری، فرمانده انتظامی بوکان، خواستار آرامش شهروندان شد و تاکید کرد که «چهار متهم اصلی این پرونده دستگیر شدهاند.» او در ادامه گفت که «این پرونده بهصورت خارج از نوبت و با حساسیت ویژه در حال رسیدگی است.»
پس از این تجمع بود که جزئیات بیشتری درباره عاملان این کودکآزاری هولناک منتشر شد؛ هرچند که به دلیل اطلاعرسانی ناکافی و غیرشفاف، ابهامها و تناقضهایی در روایتهایا منتشرشده وجود دارد.
بر اساس گفتههای ناصر عتباتی، رئیس کل دادگستری آذربایجان غربی، «تحقیقات فنی و بازپرسیهای دقیق نشان داده است پدر نیان با زنی ارتباط نامشروع داشته و برادر این زن، با سوءاستفاده از این رابطه، وارد خانه شده و کودک را مورد تعرض قرار داده است. متهم پس از این جنایت، برای جلوگیری از افشای حقیقت، نیان را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داده که در نهایت منجر به مرگ او شده است.»
عتباتی همچنین تاکید کرده که «متهم به ارتکاب این جنایت اعتراف کرده و پرونده بهصورت ویژه در حال پیگیری است».
با این حال، افکار عمومی همچنین خواهان برخورد جدی با سایر عواملی است که این خشونتها را علیه یک کودک دیده و سکوت کرده یا با فرد کودکآزار همکاری کردهاند. به ویژه آن که به نقل از برخی شاهدان محلی اعلام شده است که کودکآزاری از سوی پدر و نامادری این دختر انجام شده و برای همین او را دیرهنگام و با گزارش دروغ مبنی بر این که کودک خودش اشتباهی قرص مصرف کرده، به بیمارستان بردند.
به گفته مسئولان بیمارستان، پدر نیان پس از سپردن او به پزشکان، از بیمارستان خارج میشود اما بار دیگر به آنجا مراجعه میکند و هنگامی که به دلیل وضعیت نامناسب کودک، پزشکان میخواهند وضعیت او را به مراجع قضایی گزارش کنند، قصد فرار میکند. پدر کودک در حین فرار بازداشت میشود اما بر اساس برخی از روایتها، گوشی تلفن همراهش را به سمت دو زنی که همراه او بودهاند پرت میکند. اتفاقی که به عنوان نشانهای از وجود شواهد و مدارکی مبنی بر کودکآزاری در گوشی همراه پدر نیان برداشت میشود.
برخی گزارشهای دیگر نیز حاکی از آن است که پدر نیان و جوان ۱۹ ساله زمانی که قصد داشتند این کودک را به دلیل وخامت حال جسمیاش به بیمارستان منتقل کنند، برای پنهان کردن آثار تجاوز و آزار جنسی، روی بدن نیان آب جوش ریختند.
پس از بازداشت پدر، دو زن همراه او یعنی زنی که با او در ارتباط بوده و مادرش هم بازداشت شدهاند اما فرمانده پلیس بوکان در یک کنفرانس خبری گفته است که پدر نیان از ماجراهای آزار و تعرض به فرزندش بیخبر بوده است.
کوتاهی نهادهای مختلف در حفاظت از نیان
مادر نیان در بخشی از گفتگویش با رسانهها درباره این که چرا دختربچهاش را پیش خودش نگه نداشته یا درخواست طلاق نداده که حضانت دختربچه زیر هفتسال به او تعلق بگیرد، میگوید: «نمیخواستم فرزندم را آواره کنم. فکر میکردم مشکلات با همسرم حل میشود، اما سه سال و نیم، همسرم نگذاشت نیان را ببینم.»
او از مقامهای قضایی گلایه میکند که با همکاری نکردن برای پیدا کردن دخترش باعث شدند او چنین شکنجههایی را تحمل کند: «هر قدر به کلانتری و دادگاه مراجعه میکردم به من میگفتند خودت برو دخترت را پیدا کن و وقتی پیدا کردی ما دخترت را میگیریم و تحویلت میدهیم. ما از طرف دادگاه حکم داشتیم، ولی همسرم یک ماه در یک منطقه و دو ماه در منطقه دیگر زندگی میکرد و هر کاری میکردم نمیتوانستم آنها را پیدا کنم.»
خاله نیان هم در یک فایل صوتی منتشرشده در گفتگو با یک رسانه محلی میگوید: «کیوان چلبیان، پدر نیان، ۱۵ سال از خواهر من بزرگتر بود. با خواهرم و فرزندش وحشیانه رفتار میکرد و آنها را مدام کتک میزد. به خواهرم خیانت میکرد. آنها را بدون غذا در خانه نگه میداشت و زمانی که خواهرم بعد از برگشتن او میپرسید کجا بودی آنها را کتک میزد و ناسزا میگفت. به خواهرم میگفتیم اینها را تحمل نکن و طلاق نگیر اما میگفت نمیخواهم بچهام بیمادر بزرگ شود.»
خاله نیان در ادامه به دلیل جدایی نیان از مادرش پرداخته و تاکید میکند: «سه سال و نیم قبل، یک شب پدر نیان با کتککاری و ضربات چاقو خواهرم را آورد مقابل خانه مادرم پرت کرد و گفت دیگر دختر شما را نمیخواهم، میخواهم زن بگیرم. بعد از آن دیگر نیان را پنهان کرده بود و حتی آشناها خبر نداشتند نیان کجاست. از آن موقع هیچ دوست و آشنایی نیان را ندید تا زمانی که این اتفاق افتاد و به ما خبر دادند که خودمان را به بیمارستان برسانیم.»
خاله نیان درباره آنچه در بیمارستان از وضعیت این دختربچه مشاهده کرده هم روایت تلخی دارد و میگوید: «که آثار قاشق داغ شده در بخشهای مختلفی را روی بدن بیجان نیان دیده است. او تاکید کرده که «گاهی سوختگی در حدی بوده که گوشت از تنش جدا شده بوده. ناخنهایش کشیده شده و حتی معلوم بود که موهایش را تراشیده بودند چون به طور نامرتب رشد کرده بود.»
او نیز گفتههای مادر نیان را تکرار میکند که مقامهای انتظامی برای پیدا کردن محل زندگی نیان و سپردن او به مادرش با این که حکم قضایی برای دیدار او را داشتهاند، همکاری نکردهاند.
گفتههای این خانواده داغدار درباره تمام عواملی که باعث حادثه دلخراش آزار جنسی و کشته شدن نیان شد، تنها یکی از روایتهای تلخ کودکآزاری است که در رسانهها منتشر میشود. این کودکآزاریها در حالی اتفاق میافتد که به گفته فعالان حقوق کودک، قوانین سختگیرانه و حمایتهای اجتماعی برای مقابله با چنین فجایعی وجود ندارد.
مدافعان حقوق کودک میگویند که به عنوان نمونه در همین یک مورد آنچه بر سر نیان آمد، نشانههای زیادی از آزار یک کودک در بستر خانوادهای گسیخته و اجتماعی بیتفاوت نسبت به حقوق کودکان وجود داشته است.
نشانههایی که در این پرونده وجود داشته، هرکدام میتوانستند توجه مسئولان بهزیستی یا مقامات قضایی را جلب کنند و حضانت نیان را به عنوان کودکی در معرض خطر از پدر او بگیرند، مسئولان آموزش و پرورش را نسبت به ثبت نام نشدن او به پیگیری وضعیت این کودک وادارند تا اجازه ندهند جان این دختربچه پس از تحمل شکنجههای شدید گرفته شود.
همچنین بر اساس اصلاحیه قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، تمام جرایم مربوط به کودکآزاری و در معرض خطر بودن کودکان، جنبه عمومی دارد و بدون شکایت شاکی خصوصی قابل تعقیب است. به این ترتیب حتی یک فرد غریبه نیز میتواند با مشاهده کودکآزاری به مراجع قضایی شکایت کند؛ اتفاقی که درمورد نیان رخ نداده و همسایهها یا افراد آشنا گزارشی از آزار این کودک را ارائه نکرده بودند.
اگر چنین شده بود و هر کدام از نهادهای مختلف برای حفاظت از جان نیان قدمی برمیداشت، اگر قوانین حمایت از کودکان مجریانی واقعی و دلسوز داشت، اکنون نام نیان به فهرست کودکان دیگری اضافه نمیشد که در محیطی خشونتبار چشم باز کرده و در همان خانههای پرتنش ناامنشان بر اثر شکنجه، تجاوز به عنف و خشونت، بر دنیا چشم میبندند.