شهرداری قائمشهر کمتر از ۱۰ سال پس از آنکه با ادعای «احیا»، کارخانه نساجی مازندران را در مزایدهای خرید، آن را با رقم ۴۱۹ میلیارد تومان به یک شرکت پیمانکار حوزه راه و ساختمان واگذار کرد تا پرونده یکی دیگر از کارخانههای نساجی قائمشهر که بخشی از هویت و تاریخ این شهر به شمار میرود، برای همیشه بسته شود.
کارخانههای نساجی مازندران سه واحد شماره ۱، ۲ و ۳ دارد. کارخانه شماره ۱ که بهتازگی واگذار شده، در واقع همان کارخانهای است که با عنوان «نساجی مازندران» شناخته میشود. در حال حاضر، کارخانه شماره ۲ کاملا تعطیل شده و کارخانه شماره ۳ نیز نیمهفعال است و در آستانه ورشکستگی قرار دارد.
اکنون، با فروش کارخانه شماره ۱ نساجی قائمشهر، نگرانی عمیقی در میان مردم پدید آمده، چرا که احساس میکنند بخشی از هویت تاریخی و صنعتی شهر در معرض نابودی قرار گرفته است. بهویژه آنکه هنوز هم جای کارخانه شماره ۲، تداعیگر دوران رونق و افتخار این صنعت در ذهن و خاطره مردم قائمشهر خالی است.
کارخانه نساجی مازندران در زمینی به وسعت بیش از شش هکتار و در یکی از بهترین نقاط قائمشهر قرار دارد. با این حال، به گزارش خبرگزاری رکنا، شهرداری آن را به قیمت باورنکردنی ۴۱۹ میلیارد تومان واگذار کرده است.
بر پایه همین گزارش، «فقط ارزش زمین این کارخانه، بدون احتساب تجهیزات، ماشینآلات، سولهها و ساختمانها، چندین برابر این رقم براورد میشود، اما ظاهرا دستهایی در پشت پرده دخیل بودهاند که باعث شدند قائمشهر هویت خود را اینگونه واگذار کند».
در این گزارش آمده است: «شهرداری قائمشهر که مالک ۹۲ درصد از سهام این کارخانه بود، زمانی که با نامه یکی از نمایندگان پیشین مجلس خطاب به ریاست قوه قضاییه، با این مشکل مواجه شد که بهعنوان یک نهاد عمومی نمیتواند بیش از ۴۹ درصد از سهام یک واحد اقتصادی را در اختیار داشته باشد، بهجای واگذاری ۴۵ درصد سهام، تصمیم به فروش کل سهام گرفت.»
خبرگزاری دولتی ایرنا نیز در گزارشی نوشت: مردم قائمشهر با این پرسش که «چرا شهرداری کارخانه را فروخت؟»، پیگیر سرنوشت بخشی از تاریخ صنعتی کشور و هویت شهرشاناند.
در همین گزارش، به نقل از کاظم علیپور، شهردار قائمشهر، آمده است که کارخانه نساجی شماره ۱ به دلیل مشکلاتی از جمله بدهی انباشته و فرسودگی تجهیزات، با چالشهای جدی مواجه بود. او همچنین افزود که شهرداری این کارخانه را سالها پیش و با هدف حفظ آن، بر اساس مصوبه اعضای دوره چهارم شورای اسلامی شهر خریداری کرد.
خرید کارخانه نساجی با ادعای حفظ هویت شهری
در مهرماه سال ۱۳۹۵، زمانی که شهرداری قائمشهر، کارخانه نساجی شماره ۱ را در مزایدهای به قیمت ۳۰ میلیارد تومان خرید، رضا رحیمی، شهردار وقت قائمشهر، در توجیه شرکت شهرداری در این مزایده، گفت: «با توجه به نگرانیهای مردم و مسئولان در خصوص واگذاری قدیمیترین کارخانه قائمشهر به افراد غیربومی و برای جلوگیری از تکرار تجربه تلخ واگذاری کارخانه نساجی شماره ۳ به بخش خصوصی، با توافق کلی اعضای شورای شهر، شهرداری در مزایده شرکت کرد و موفق به خرید کارخانه شد.»
او همچنین گفت هدف از این خرید، «زنده نگه داشتن خاطرات شیرین این کارخانه در ذهن مردم» است که به نوعی تاریخچه و شناسنامه این شهر محسوب میشود و روزهای خوبی را برای کارگران منطقه یادآوری میکند.
بر اساس مفاد قرارداد، شهرداری قائمشهر متعهد شد با اجرای یک برنامه زمانبندیشده، ضمن نوسازی تجهیزات و پرداخت بدهیها، محل کارخانه را جابجا کند و زمین فعلی آن را مالک شود. وعدهای که به سرانجام نرسید و مشکلات کارخانههای نساجی که در بحرانهای دهه ۱۳۷۰ ریشه داشت، نهتنها حل نشد، بلکه روزبهروز پیچیدهتر و عمیقتر شد.
مرگ تدریجی صنعت نساجی مازندران
در دو دهه گذشته، برخی واحدهای کارخانههای نساجی مازندران بهدلیل بهروز نشدن فناوریها و سیاستگذاریهای اقتصادی نامطلوب تعطیل شدند؛ روندی که با کاهش تولید و تعدیل نیروی انسانی همراه بود و در نهایت به تعطیلی همیشگی کارخانه شماره ۲ و تبدیل زمین آن به فضای سبز شهری منجر شد.
اکنون، کارخانه شماره ۱ نیز در حالی در آستانه تعطیلی قرار دارد که دستکم ۲۰۰ نفر آنجا مشغول به کارند.
به گزارش خبرگزاری رکنا، نساجی شماره ۳ نیز هرچند روی کاغذ تحت مالکیت یک تولیدکننده خلاق و موفق است، در عمل به دلیل دخالتهای یکی از نمایندگان سابق مجلس، امکان فعالیت موثر از آن سلب شده و کارخانه به جای تولید منسوجات و چرخاندن چرخ صنعت، به ملکی استیجاری و انباری برای سایر کارخانهها تبدیل شده است.
اکنون، فروش کارخانه نساجی شماره ۱ داغ مردم قائمشهر را تازه کرده است؛ بهویژه آنکه خریدار این واحد صنعتی یک پیمانکار حوزه راه و ساختمان است که نه تخصصی در صنعت دارد و نه در حوزه تولید صاحب تجربه است.
از شکوه تا سقوط، پیشینه نساجی مازندران
کارخانجات نساجی مازندران از بزرگترین و قدیمیترین مجموعههای تولید پارچه در خاورمیانه و یکی از نمادهای صنعتی شهر قائمشهر به شمار میآیند. خطوط مختلف این مجموعه، شامل فرآوری، آمادهسازی، تولید پارچه و رنگآمیزی در گذشتهای نهچندان دور، در صنعت نساجی ایران نقشی کلیدی ایفا میکردند.
عملیات احداث نخستین کارخانه نساجی مازندران در زمینی به مساحت نزدیک به هفت هزار مترمربع در سال ۱۳۰۷ آغاز شد و در سال ۱۳۰۹، واحد شماره ۱ این مجموعه که یکی از اولین و کهنترین کارخانههای نساجی ایران است، به دستور رضاشاه پهلوی به بهرهبرداری رسید.
این کارخانه در آغاز، برای تولید پارچه موردنیاز لباس سربازان راهاندازی شد، اما پس از مدتی، فعالیتش را به حوزه چیتسازی (تولید پارچههای نخی و چاپ روی پارچه) گسترش داد و طی سالهای بعد، بخشهای جدیدی به آن افزوده شد. به طوری که در سال ۱۳۱۰ بخش نخریسی، در سال ۱۳۱۳ بخش پارچهبافی و در سال ۱۳۱۸ نیز بخش تولید پنبه بهداشتی (هیدروفیل) راهاندازی شدند.
در دهه ۱۳۳۰ و در دوران محمدرضاشاه پهلوی، این مجموعه با بهرهگیری از تسهیلات بانک اعتبارات صنعتی توسعه یافت و در سال ۱۳۳۶، واحد شماره ۲ آن تاسیس شد.
در تاریخ اول مرداد ۱۳۴۴، شرکت سهامی عام نساجی قائمشهر تحت شماره ۱۵۳ در اداره ثبت شرکتهای داخلی به ثبت رسید و در سال ۱۳۵۶ نیز واحد شماره ۳ کارخانه به بهرهبرداری رسید.
هر یک از این سه واحد بهصورت مستقل تمامی مراحل تولید پارچه از ریسندگی (تولید نخ از پنبه) تا بافندگی، رنگرزی و عرضه در بازار را انجام میدادند. فروش محصولات نیز از طریق شعبات آن در سراسر ایران انجام میشد. دادههای موجود نشان میدهد که تا دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ این شرکت ۱۶۷ نمایندگی فعال در سراسر ایران داشت و محصولاتش را مستقیم عرضه میکرد.
پس از وقوع انقلاب اسلامی، با تغییر در ساختار مالکیت شرکتهای دولتی، کارخانه نساجی مازندران به زیرمجموعه وزارت صنایع و معادن منتقل شد. سپس در سال ۱۳۷۲، به دلیل بدهیهای انباشته، مالکیت کارخانه از وزارت صنایع و معادن به بانک صنعت و معدن و سپس به بانک ملی واگذار شد. این انتقال آغازگر افول کارخانه بود. از آن زمان تا سال ۱۳۸۰، مدیریت کارخانه بارها تغییر کرد اما برای نجات آن اقدام موثری صورت نگرفت و این فرایند تا تعطیلی کارخانه شماره ۲ و اکنون فروش کارخانه شماره ۱ ادامه یافته است.
پیشتر سایت تجارتنیوز در گزارشی میدانی از وضعیت کارخانههای نساجی مازندران نوشته بود: «حالا دیگر از جایی که در روزگاری نهچندان دور مرکز توسعه صنایع ایران شناخته میشد، خرابه و ویرانهای بیش نمانده؛ جایی برای لانه کلاغها که با آن شیشههای و کاشیهای شکسته، چراغهای نیمسوز، میز و صندلیهای زنگزده، لولههای بیآب و البته ابرهای دلگیر شمالیاش، جان میدهد برای لوکیشن فیلمهای ترسناک. اینجا نه دشمن حمله نظامی کرده و نه خبری از سیل و زلزله است. فقط مسئولانی طمع این کارخانه ۳۰ هکتاری را کردند که نه شناختی از صنایع داشتند و نه دلسوز داشتههای این سرزمین بودند.»
سرنوشت غمبار کارخانههای ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران، به صنعت نساجی و کارخانههی نساجی مازندران محدود نیست و دیگر صنایع و بخشهای تولیدی را نیز دربرمیگیرد. پس از استقرار جمهوری اسلامی در ایران، دهها کارخانه که نماد بومیسازی تولید و اشتغالآفرینی و اقتصاد محلی بودند به مصادره نهادهای حاکمیتی درآمدند و قربانی سوداگری و مدیریتهای ناکارآمد شدند.