بیست و چهار ساعت پس از امضای توافق صلح، وضعیتی به وجود آمده است که گویا طالبان به پشت دروازههای کابل رسیدهاند و همچون سال ۱۳۷۵ شمسی، نیروهای دولت به تدریج در حال خروج از دروازه دیگر شهرند.
هم رسانهها و هم شبکههای اجتماعی، توافق صلح را عقبنشینی آمریکا از افغانستان و سپردن این کشور به دست طالبان و پاکستان دانستهاند. چنین برداشتی باعث آن شده تا دوباره سایه ناامیدی به طرزی کابوسوار بر زندگی مردم بنشیند. در حالی که واقعیت چنین نیست و نباید زانوی غم در بغل گرفت.
توافقنامه صلح، در واقع نوعی قرارداد میان آمریکا و طالبان است و هیچ رابطه مستقیمی با دولت افغانستان ندارد. این توافقنامه چهارچوب رابطه طالبان با آمریکا را مشخص میسازد. مطابق این توافقنامه، طالبان از این پس هیچ گونه حملهای به آمریکا و منافع این کشور نخواهد کرد. همچنین طالبان رابطه خود را با القاعده کاملا از بین برده و حتی در صورت مقابله این گروه با ناتو و آمریکا، طالبان در مقابله با القاعده اقدام خواهد کرد. بر این اساس طالبان از امروز جنگ علیه داعش و شاخه خراسان این گروه را آغاز می کنند. از آن سو، آمریکا در قبال این توافقات وعده داده تا نیروهایش را طی ۱۴ ماه از افغانستان خارج کند.
اما این توافق حاشیههای مهمتر از متنی هم دارد که کمتر کسی به آن توجه نشان داده است. بر این مبنا، آمریکا کاملا مترصد اثبات تعهدات طالبان بوده و در صورتی که خشونتها کاهش نیابد یا توافق روشنی در پیوند با صلح در سطح کشور عملی نشود، آمریکا و ناتو دوباره به افغانستان باز خواهند گشت.
در بُعد دیگر قضیه، صدور اعلامیه مشترک دولتهای آمریکا و افغانستان، نوعی تداوم همان پیمان استراتژیک میان افغانستان و آمریکا است. بر اساس این اعلامیه مشترک، آمریکا به حمایت از نیروهای مسلح افغان خواهد پرداخت و مهمتر از همه، در هر زمان و مقطعی که افغانستان اراده کند و از آمریکا درخواست کند، این کشور برای کمک به افغانستان آماده خواهد بود.
بسیاری بر این باورند که با شروع مذاکرات میانافغانی، بخشی از ارزشها و دستاوردهای ۱۸ سال گذشته به فراموشی سپرده خواهد شد و طالبان از دولت افغانستان خواهد خواست که تا رسیدن به یک اجماع در مورد نظام آینده، قانون اساسی به حالت تعلیق در بیاید. اما رئیس جمهوری غنی که قبل از ظهر روز یکشنبه در یک نشست خبری شرکت کرده بود، به رسانهها گفت که ارزشها و دستاوردهای این نظام با هیچ چیز معامله نخواهد شد، «یا حداقل تا زمانی که من (در راس دولت) باشم، نخواهد شد.»
آقای غنی همچنین گفت که هیچ گونه برنامهای در مورد زندانیان طالبان در افغانستان و آزادیشان به این زودی، در دستورکار دولت نیست. اما در صورت نیاز، این مسئله میتواند در دستورکار مذاکرات صلح قرار گیرد. آقای غنی با اشاره به این اصل که اختیار آزادی زندانیان با آمریکا نیست، توضیح داد که روند آزادی زندانیان زمانبر است و به این زودی انجام نخواهد گرفت.
آقای غنی در این نشست خبری همچنین گفت که هیاتی که برای مذاکرات صلح (با طالبان) میرود، اختیارات محدودی دارد، زیرا مذاکرات تنها در یک زمینه نیست. در زمینه ماهیت نظام، باید یک گروه از علما باشند. در بُعد تبادل زندانیان، باید کارشناسان حقوقی و انتظامی حضور داشته باشند و به همین دلیل، تعدادی از اعضای هیات در این نشست ها دایمی و تعدادی دیگر متغییر خواهند بود.
به نظر میرسد که مخالفت عامه مردم با طالبان و نظام طالبانی باعث شده است تا امضای توافق صلح، همچون حضور طالبان در قدرت پنداشته شود. در حالی که توافق صلح، زمینه خروج نیروهای ناتو وآمریکا را میسر میسازد و آموزگاران و مستشاران نظامی نیز شامل این توافق می شوند. اما باید به یاد داشت که اعلامیه مشترک، حمایت آمریکا و ناتو از نیروهای امنیتی افغانستان را تضمین کرده است. آمریکا بر اساس پیمان استراتژیک میان آن کشور و افغانستان، ملزم به تقویت نیروی نظامی افغانستان است. با وجود این پیمان استراتژیک و حضور نیروهای آمریکایی، طالبان هرگز نخواهند توانست با زور سرنیزه دوباره در راس قدرت قرار بگیرند. آنچه افرادی چون عباس استانکزی، رئیس دفتر طالبان در قطر، به عنوان پیروزی طالبان بیان کرده، بیشتر کارکرد رسانهای دارد تا آنکه واقعیت عینی باشد. در شرایط فعلی و بر مبنای واقعیتهای موجود، بهتر اسست به جای ترسیدن از توافقنامه صلح، منتظر بمانیم و ببینیم که هیات نمایندگی دولت افغانستان با چه توانی در مقابل طالبان خواهد ایستاد و چگونه از ارزشهای فعلی نظام افغانستان دفاع خواهد کرد.