جشن فرهنگ و هنر شیراز که براه افتاد، در جامعه سنتی و محافظه کار ایرانِ سالهای اواخر دهه چهل و ابتدای دهه پنجاه خورشیدی، با خود موجی از ناباوری، مخالفت و همچنین تحسین و غرور را به همراه آورد. دسترسی مردم کوچه و بازار، برای دانستن از این جشن و آنچه که در آن می گذشت، در دوره ای که نه از اینترنت خبری بود و نه رسانه های جمعی امروزی وجود داشتند، محدود به تماشای تلویزیون ملی کشور و یا خوانندن در روزنامه ها می شد.
در آن دوره تلویزیون در تمامی خانه ها نبود و شنیده ها و اطلاعات گروه کثیری از مردم درباره رویدادهای سیاسی و اجتماعی، بخصوص در شهرهای کوچک و روستا، بیشتر از طریق نشستن در پای منبر روحانیون بدست می آمد.
در آن روزگار، زمانی بیش از ۵۰ سال پیش، برگزاری چنین رویدادهای هنری و فرهنگی که شکل و بویی از غرب و مدرنیته را به همراه داشت، طبیعی بود که با مقاومت بخش سنتی و روحانیت مرتجع روبرو شود.
آیت الله خمینی جشن هنر شیراز را جشنواره هنرهای مبتذل نامیده بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
انقلاب اسلامی، نه از جشن هنر شیراز نشانی گذاشت و نه از موسیقی و هنر و نه از امید کسانی که به توسعه و پیشرفت کشور دل بسته بودند و نه آنهایی که ایران برایشان مهد هنر، زیبایی، پیشرفت و الگوی یک کشور موفق در منطقه بود. آنچه انقلاب اسلامی برای مردم ایران آورد، خاموشی، بی هنری و نابودی دستاوردهای پیشین و برای منطقه؛ افراط گرایی، تهدید، پایان رویای شبیه سازی با ایران خوشبخت و پیشرو و در عوض صدور قرائتی متحجر از اسلام و مذهب تشیع بود.
انقلاب ایران نه تنها دگرگونی شگرفی درکشور ایجاد کرد، بلکه تاثیری عمیق بر رویدادهای سیاسی و اجتماعی کشورهای همسایه گذاشت. انقلاب ایران جنبش های افراطی را به همان نسبت تقویت کرد که برنامه های فرهنگی و اصلاحی شاه ایران بر همسایگان تاثیر می گذاشت و آنان را شیفته الگو برداری می کرد.
شاید برای بسیاری باورنکردنی باشد که در عربستان دهه هفتاد میلادی، ترانه های گوگوش از تلویزیون و رادیو ملی این کشور پخش می شد. در این کشور سینما وجود داشت و پا به پای تغییرات و تحولاتی که در ایران در جریان بود، کشورهای همسایه نیز از این تغییرات و اصلاحات الهام می گرفتند.
این حکایت را به این دلیل برشمردم تا نگاهی به دومین جشنواره زمستانه موسیقی طنطوره در مدینه صالح یا العلا در عربستان سعودی بیاندازم. جشنواره ای که با هدف معرفی فرهنگ و موسیقی شرق به غرب و غرب به شرق راه اندازی شده است و بر اساس همان اصلاحات و تغییراتی که برای مقابله با بنیادگرایی و جریان های افراطی تدوین شده است، برگزار می شود.
این جشنواره موسیقی در کشوری مذهبی و بشدت سنتی مانند عربستان سعودی، حرکتی بزرگ، تاثیرگذار و دستاوردی انگاشته می شود که با خواست جامعه جوان و خواستار تغییر و اصلاح در این کشور انجام گرفته است. حضور هنرمندان شهیر بین المللی در دو سالی که از عمر این فستیوال یکماه می گذرد، بیانگر درک عمیق و شناخت دقیق هنرمندان به نیاز این منطقه برای تغییر و حمایت از این جنبش اصلاحی می باشد. امید آن است که این جشنواره در آینده بتواند الهام بخش سایر کشورهای مسلمان بوده و همان تاثیری را بر روی جوامع سنتی بگذارد که اصلاحات محمدرضا شاه پهلوی فقید در عصر خویش، حرکتی پیشرو، مترقی و متهورانه دیده می شد.
و در این میان، جشنواره موسیقی طنطورا در دو روز پایانی خود میزبان هنرمندان ایرانی برای نخستین بار در خاک عربستان سعودی بود تا نشان دهد که دعوت برای اجرای برنامه های فرهنگی مرز نداشته و در شرایطی که خوانندگان ایرانی فرصت اجرای برنامه در کشور خود را ندارند، در سنتی ترین و مذهبی ترین کشور جهان اسلام، این فرصت می تواند برای آنها فراهم شود.
خوانندگان ایرانی برای نخستین بار در تاریخ این کشور در خاک عربستان سعودی برنامه موسیقی و آواز اجرا کردند.
هنرمندان سرشناس ایرانی گفتند که هدفشان از حضور در این جشنواره سیاسی نیست و آنها هنر و فرهنگ و ایده «موسیقی بدون مرز» را همان هدف والای شناساندن موسیقی و فرهنگ ایرانی به دیگر مخاطبان می دانند و از تغییرات سازنده و به نفع جامعه بشریت استقبال می کنند.
رنجی که مردم این منطقه به دلیل رشد افراط گرایی و خشونتهای حاصل از آن در چند دهه اخیر متحمل شده اند بی پایان بوده. خشونت و افراط گرایی نیز حد و مرز ندارد و می تواند به سهولت با تاثیر پذیری از کانونی به کانون دیگر، مرزها را پشت سر گذاشته و با خود ویرانی، فقر و جهل را به همراه بیاورد.
در این میان شجاعت و نگاه باز و بدون مرز هنرمندان ایرانی شرکت کننده در این جشنواره نیز ستودنی بود.
هنرمندان، سفیران مردمانی هستند که آنها را باور دارند و بین آنها محبوب می باشند، در این بین خوانندگان ایرانی شرکت کننده در این جشنواره ترکیبی از بهترین ها و نمایندگانی از گروههای سنی و سلایق مختلف جامعه ایرانی بودند. صدای جامعه ای که مشتاق شنیده شدن و شادی و امید است و پنجم و ششم مارس، این صدا از مرزهای همسایه ای نه چندان دور بگوش ایرانیان در خاک ایران رسید.
شروع حرکت های جدید و تغییر در هر جامعه و سرزمینی دشوار است و با مقاومت از جانب گروهها و دسته های گوناگون روبرو می شود. بی تردید صداها و چهره های بسیار دیگری نیز خواهند بود که در حمایت از این حرکت فرهنگی و نیازی که منطقه به وجود آن داشته است، کم کم به این صف ملحق شوند. جای بسی خرسندی و افتخار است که می بینیم خوانندگان برجسته و مطرح ایران در زمره نمایندگانی دیگر از سایر کشورها در صف نخست حمایت از این تغییرات و نفی بنیادگرایی قرار گرفته اند.