هیولای کرونا که تمام جهان را فراگرفته است و چهره کاملش را تازه به افغانستان نشان میدهد، چرخ بسیاری از برنامههای این کشور را از حرکت باز داشته است. از جمله، آزادی زندانیان طالبان و شروع مذاکرات بینافغانی صلح، با تاخیر روبهرو شده است.
مذاکره کنندگان افغانستان که امیدوارند با کلید خوردن روند مذاکرات با طالبان، نقشه راه پایان جنگ را ترسیم کنند، منتظر فرصتی طلاییاند. اما این نخستین بار نیست که دولت افغانستان و طالبان، رسما و رودررو گفتوگو میکنند.
پنج سال پیش در ۷ ژوئیه ۲۰۱۵، هیاتی هفت نفره از کابل با گروهی سه نفره از طالبان در منطقه خوش آب و هوای شهر مری در ۶۰ کیلومتری اسلامآباد، پشت میز مذاکره قرار گرفتند. این گفتوگوها با انتشار خبر مرگ ملاعمر، بنیانگذار گروه طالبان، متوقف شد.
یکی از آن هفت مذاکره کننده از سوی دولت افغانستان، محمد ناطقی بود.
محمد ناطقی، یار غار محمد محقق، رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، در سال ۱۳۳۳ در شهرستان پنجاب استان مرکزی بامیان در یک خانواده تهیدست به دنیا آمد.
او آموزشهای ابتدایی خود را در مدارس دینی محل به پایان رساند. امکانات دولت برای فراهم آوری آموزش نوین در سراسر افغانستان محدود بود و مردم ناچار بودند فرزندان خود را برای تحصیل پیش ملاهای مساجد بفرستند.
در آن دوران حوزه علمیه قم رونق امروزی را نداشت و حوزه نجف که جایگاه دانشگاه آکسفورد را برای شیعیان داشت، مقصد اصلی خیلی از «دانشجویان» بلند پرواز بود.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
محمد ناطقی در سال ۱۳۴۳ به امید تحصیل به عراق رفت و در آنجا فقه اسلامی خواند.
او در کتاب خاطراتش مینویسد: «یک روز تصمیم گرفتم که از مدرسه سید عوض به جای دیگری بروم. جامعه النجف، مدرسه ایدهآل من بود. در عظمت و شکوه جامعه النجف حرفهای زیادی شنیده بودم. مدرسه "جدیده" خوب، ولی محدود و منحصر به طلاب افغانی بود. طلاب افغانی را زیاد دیده بودم، و میخواستم در محیط متنوع و متکثر قرار بگیرم و با طلاب دیگر ملیتهای مسلمان آشنا شوم. جامعه (النجف)، مرکز چنین تکثر و تنوع طلاب بود.»
اما حکومت صدام تعدادی از طلاب را به اتهام نزدیکی با آیتالله خمینی زندانی و اخراج کرد.
محمد ناطقی نیز در میان آنها بود، و در مشهد ساکن شد. تنشهای سیاسی که در افغانستان بالا گرفت، محمد ناطق عضو گروه نصر شد و به ستاد تبلیغاتی و نظامی حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری پیوست و به مبارزه علیه دولت مورد حمایت شوروی در افغانستان پرداخت.
حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان که از بدنه اصلی حزب منشعب شد، محمد محقق رهبر حزب، و محمد ناطقی معاون او شد.
حمایت سیاسی حزب در نظام جدید پسا طالبان در افغانستان، پای ناطقی را به وزارت خارجه کشاند. او در این بیست سال در خیلی از نشستهای صلح مربوط به افغانستان شرکت کرده است.
آقای ناطقی در کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ میلادی به عنوان نمایندهای از مهاجران افغان مستقر در در ایران شرکت کرد. با تشکیل حکومت حامد کرزی در سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷، سفیر کشورش در لیبی شد و از آن پس تا همین اواخر، عضو دفتر مشاوران وزارت خارجه بود.
تجربه لیبی، شناخت عمیق تر از القاعده و تروریسم به آقای ناطقی داد. او مینویسد: «از کشور لیبی نیز کادرهای مهمی از القاعده، در افغانستان و پاکستان فعالیت داشتند. ابوفرج اللیبی و ابوحمزه اللیبی و دهها تن عضو القاعده از کشور لیبی، در افغانستان فعالیت داشتند. ابوفرج اللیبی عضو رهبری شبکه القاعده بود. در نوامبر سال ۲۰۰۱ وقتی که نیروهای بینالمللی وارد افغانستان شدند و این کشور را اشغال کردند و طالبان با شکست قطعی مواجه شد و القاعده از افغانستان خارج شد، درست در همین گیرودار بود که سیفالإسلام، فرزند معمر القذافی، چند هواپیما به پاکستان فرستاد و اتباع لیبی القاعده را از پاکستان به لیبی آورد. دختران زیاد پاکستانی و افغانی همسران (اعضای) القاعده بودند و حالا چند تا از آن بانوان، دم در سفارت آمده بودند و درخواست پاسپورت داشتند. هویت این بانوان برای بخش کنسولی ما تثبیت شد و من گفتم که صدور پاسپورت برای اتباع کشور بلامانع است، اما مشکل اساسی فرزندانشان بود و نمیدانستیم با آنها چه کار کنیم. قوانین کشور لیبی و قوانین افغانستان چه حکمی داشت؟ این خانمها به بخش کنسولی گفته بودند که ما در کابل، در جلالآباد، و قندهار و...، ازدواج کردیم و وقتی که طالبان شکست خوردند، ما به پاکستان گریختیم و این شد که حالا به لیبی آمدهایم.»
محمد ناطقی در بیست سال گذشته، مرد مذاکرات حزب وحدت محقق بوده است.
این دیپلمات سابق، پس از مذاکرات با نمایندگان طالبان در مری پاکستان، گفت:«ملاعباس رئیس هیئت طالبان با عنوان «امارت اسلامی افغانستان» صحبت میکرد و این موضوع با واکنش هیات افغانی روبهرو شد که گفت، نمیشود که ما به عنوان دولت و شما به عنوان امارت وارد گفتوگو شویم. جر و بحث در اینباره یک ساعت ادامه یافت و در نهایت طالبان پذیرفتند که با عنوان جنبش طالبان یاد شوند.»
اما تنها نام مسئلهساز نبود. علنی شدن مرگ ملاعمر، آن مذاکرات را تا به امروز به تعویق انداخت.
این مذاکره کننده، در پی تایید مرگ ملا عمر میدانست که مذاکرات متوقف میشود، اما سرانجام از سر گرفته خواهد شد.
آقای ناطقی که نگران چنددستگی طالبان در جریان دور اول مذاکرات صلح بود، در آن زمان گفت:«شورای کویته فرد دیگری را به عنوان سرپرست انتخاب خواهد کرد.» او افزود: «طبق گزارشها، ملا اختر محمد منصور همین اکنون سرپرست شورای کویته است.» این خبر سپس تایید شد. آمریکا ملا منصور را هنگام بازگشت از ایران در ایالت بلوچستان پاکستان در حمله پهپادی کشت، و طالبان ملا هبتالله آخوند را رهبر خود برگزیدند. مذاکرات اکنون در آستانه ازسرگیری است.
محمد ناطقی در جنجالهای سیاسی هم نقش مذاکره کننده ارشد داشته است.
با اوج گیری اختلافات سیاسی بین عبدالله عبدالله و اشرف غنی در پی انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴، او از طرف عبدالله، رئیس کمیسیون نظارت بر تطبیق توافقنامه حکومت وحدت ملی شد، اما آقای غنی اجازه نداد آن کمیسیون تشکیل شود.
آقای ناطقی بارها از اشرف غنی به خاطر نقض توافقنامه شکایت کرد. استاد ناطقی توضیح داد که محمد اشرف غنی «در هشت ماه نخست روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، در بیش از بیست مورد موافقتنامه حکومت وحدت ملی را نقض کرده است و نخستین مورد آن، جلوگیری از آغاز فعالیت کمیسیون نظارت بر تطبیق موافقتنامه حکومت وحدت ملی بود.»
اکنون اشرف غنی، در شروع دور دوم ریاست جمهوریاش، آقای ناطقی را عضو هیات مذاکره کننده ۲۱ نفری افغانستان در مقابل طالبان تعیین کرده است.
آقای ناطقی از مذاکره کنندگان صریح و واقعگرا شناخته میشود. برای نمونه، نظر او درباره آتشبس این است که از مسئله «آتشبس» به عنوان پیششرط شروع مذاکرات استفاده نشود، چون او میگوید:«آتشبس یک مسئله ساده نیست که با صدور بیانیه و اعلامیه برقرار شود، بلکه باید طرفهای جنگ ابتدا دربارهٔ آن مذاکره کنند تا در نتیجه آن، روی مدت و شرایط آتشبس به توافق برسند، و سرانجام آن را برقرار کنند.»
آقای ناطقی که پیش از این روی طرح جداگانه صلح احزاب کار کرده است، میگوید: «مسایلی چون آتشبس، رهایی و مبادله زندانیان، ادغام طالبان، قانون اساسی و مسائل مرتبط با آن، زمانی به بحث گذاشته میشود که مذاکرات بینافغانی به صورت رسمی آغاز شود.»
به رغم آن، مجموع دیدگاه این مذاکره کننده نسبت به طالبان به شدت منفی است. او که از نویسندگان پرکار است، در کتابش مینویسد: «طالب در بیرحمی و آدمکشی از داعش در شام و عراق پیشی گرفته است. دلیل پیشتازی در گروگانگیری و اسارت مسافران و قطاعالطریقی، خیلی ساده است، و آن نشان دادن این که ما هستیم و شکست نخوردهایم و این هم دلیل بودن ما در جادهها و خیابانها است، و این البته گرفتاری بزرگ و عمده مردم ماست و چاره هم نیست جز فداکاری ایثار و مقاومت در برابر دشمن.»
او حالا فرصت یافته است که این «مقاومت» را در چارچوب مذاکره با طالبان به نمایش بگذارد.