طالبان تاکنون مذاکره کنندگان خود را معرفی نکردهاند. در مذاکرات مستقیم صلح، ترکیب، تعداد و توانایی تیمهای دو طرف از اهمیت زیادی برخوردار است. اگر ۲۱ نفر در این طرف بازی در صف جمهوری اسلامی افغانستان قرار داشته باشند، طرف دیگر بازی نیز قاعدتا ۲۱ نفر عضو خواهد داشت. کمتر تردیدی وجود دارد که مذاکره کنندگان طالبان کسانی غیر از همین دیپلماتهای دفتر قطر طالبان باشند که از اعضای قدیم گروه طالبان هستند و در دو سال گذشته با آمریکا رودررو گفتوگو، بحث، جدل، چانهزنی، و توافق کردهاند. در ترکیب هیات مذاکره کننده دولت افغانستان هم دکتر رسول طالب، از دیپلماتهای قدیم مجاهدین است که تجربه تماس و مذاکره با طالبان را دارد.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
آقای طالب ۶۷ سال دارد. او در شهرستان قرهباغ در استان جنوبی غزنی، در یک خانواده هزاره به دنیا آمد.
دوره ابتدایی و دبیرستان را در «لیسه سلطان محمود» در زادگاهش به پایان رساند و سپس در سال ۱۳۵۳خورشیدی وارد دانشگاه پزشکی کابل شد. تحصیلاتش را در رشته پزشکی تمام کرد، اما پیش از پوشیدن روپوش سفید، نظام چپگرای مورد حمایت شوروی روی کار آمد که رسول طالب را به اتهام دگراندیشی، دو بار به زندان انداخت. آقای طالب پس از رهایی از زندان، به پاکستان و ایران مهاجرت کرد.
او فعالیتهای سیاسیاش را علیه حکومت وقت أفغانستان، در اوایل دهه شصت خورشیدی از همین جا شروع کرد، و عضو سازمان تازه تاسیس جهادی «نصر» شد که علیه حضور شوروی سابق در افغانستان فعالانه میجنگید.
اما برخلاف بسیاری از رهبران جهادی، او در ایران و پاکستان مستقر نماند و برای تقویت جبهههای ضددولتی مجاهدین، به کشورش رفت و آمد داشت. از انگشتشمار افراد با تحصیلات بالا در جبهههای مجاهدین بود که با راهبرد نظامی جدید، به توان نیروهای آنان افزوده بود. اما سرانجام به پاکستان بازگشت و به فعالیتهای سیاسی و دیپلماتیک اقدام ورزید.
در سال ۱۳۶۵ خورشیدی، او دفتر سازمان نصر را در پیشاور پاکستان تاسیس کرد. این سازمان که مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران بود، بعدا با دیگر سازمانهای همسو بدنه اصلی حزب وحدت اسلامی به رهبری عبدالعلی مزاری را پایهریزی کرد.
آقای طالب مسئول دفتر حزب وحدت اسلامی افغانستان در پیشاور شد و کل ارتباطات خارجی آن حزب را رهبری کرد. بخشی از کار او، هماهنگی با دولت، نظامیان و سازمان اطلاعات پاکستان، سفارتخانههای غربی و جهان عرب، برای مبارزه مشترک با حکومت وقت تحتالحمایه شوروی در افغانستان بود. برخی او را «جعبه» سیاه اطلاعات حزب وحدت میخوانند.
رسول طالب تا پیروزی نیروهای مجاهدین در سال ۱۳۷۱ خورشیدی و بعد از آن، از نزدیکترین چهرهها به عبدالعلی مزاری، رهبر حزب وحدت اسلامی بود و در مسايل مرتبط با جنگ و صلح و روابط خارجی به رهبری حزب مشورت میداد.
حزب وحدت اسلامی به زودی وارد خونینترین جنگها با دیگر احزاب مجاهدین، از جمله جمعیت اسلامی به رهبری برهانالدین ربانی، رئیس جمهوری اسبق شد. در میانه آن زد و بندهای نظامی، آقای طالب به امیدی برای پایان جنگ و برقراری صلح در کشورش بدل شد و به چند رشته مذاکرات دست یازید تا به اختلافاتی که داشت کابل را ویران میکرد، پایان داده شود.
آقای طالب در تمام مذاکرات سیاسی، از جمله توافقنامه اسلامآباد و مذاکرات سیاسی بین حزب وحدت اسلامی افغانستان و حزب اسلامی حکمتیار نقش داشت، اما آخر سر همه این تلاشها به شکست انجامید. در آخر بازی هم با ظهور طالبان با پشتیبانی پاکستان در افغانستان، رهبر حزب وحدت گروگان گرفته شد و فجیعانه به قتل رسید. تلاشهای طالب که نماینده حزب در پاکستان بود، برای اعمال فشار بر طالبان بیاثر ماند.
این شکست سنگین باعث شد که رسول طالب، دل شکسته به آمریکا پناهنده شود. او که از رهبری کریم خلیلی در حزب وحدت مایوس شده بود، رفته رفته از فعالیتهای سیاسی دست کشید و زندگی بی سر و صدایی اختیار کرد. حتی تحولات بزرگ یازدهم سپتامبر، سرکوب طالبان و نشست بن برای افغانستان و تشکیل دولت جدید، نتوانست پای طالب را به وطنش باز کند.
او پس از سالها، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۴ میلادی به افغانستان بازگشت و مورد حمایت سرور دانش، معاون ریاست جمهوری قرار گرفت. اشرف غنی، رئیس جمهوری کشور در اواخر دوران حکومت وحدت ملی، آقای طالب را به عنوان مشاور ارشد ریاست جمهوری در امور اجتماعی و مردمی برگزید، و حالا هم به عضویت در هیات مذاکره کننده صلح با طالبان انتخاب شده است.
آقای طالب پیش از این هم گفتوگو با طالبان را تجربه کرده است. طالبان تازهظهور، پیشتر به او نشان داده بودند که اهل گفتوگو نیستند و به چیزی کمتر از چیره شدن بر تمامی خاک افغانستان قناعت نمیکنند. قتل عبدالعلی مزاری به دست طالبان، تجربه تلخی برای آقای طالب است که نظر او را درباره طالبان تغییر داده است.
او پیش از آن که به دولت اشرف غنی بپیوندد و عضو هیات مذاکره کننده شود، باور نداشت که بتوان با راهبرد مصالحه و درخواست، با طالبان به صلحی دست یافت. او به روزنامه «هشت صبح» در این باره گفته بود: «دولت افغانستان روش مشخصی که چگونه با طالبان برخورد کند، نداشته است. روش سرکوب هم بسیار ضعیف بوده و روش مصالحه هم از موضع قوی و نیرومند نبوده است. بازهم به نقطه قبلی برمیگردم که بحث مبارزه با طالبان، بحث درونی جامعه افغانستان است. اگر حکومت افغانستان در کنار روش سرکوب و مصالحه، روش مقتدر ساختن حکومتداری را هم در افغانستان رعایت میکرد و بر آن تمرکز میکرد، امروز نتایج بهتری میداشتیم. حل مشکل طالبان بسیار پیچیده است و بخصوص این که همسایه ما (پاکستان) در این مشکل دست دارد.»
او درباره پاکستان که حامی سرسخت طالبان است، نیز گفته بود: «اگر افغانستان بخواهد مشکلات خود را با پاکستان حل کند، اساسیترین مسئله این است که افغانستان باید در درون جامعه خود یک حکومت نیرومند و قوی داشته باشد که هم خدمات اجتماعی را به مردم و ملت خود ارایه کند، و هم به لحاظ امنیتی نیروهایش به سطحی رسیده باشند که بتوانند مداخلاتی را که از بیرون صورت میگیرد، مدیریت کنند و در برابرش ایستادگی کنند. برداشت من این است که اساسیترین کار و اساسیترین تمرکزی که افغانستان باید بکند، در قدم اول روی خودش است تا حکومتی نیرومند داشته باشد. مردم افغانستان وقتیکه یک حکومت قوی و نیرومند داشته باشند که اراده مردم را رعایت، مشکلات مردم را حل، و خدمات لازم را ارایه کند، بهصورت طبیعی پشتیبان آن حکومت خواهند بود.»