افزایش پنج برابری کودکآزاری در ایران خبری است که در بین اخبار بحرانی افزایش مرگ و میر هر روزه کرونا در ایران، گم شده یا کمتر دیده شده است. به گفته محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، در قرنطینه خانگی خشونت علیه کودکان خود را بیشتر از گذشته نشان میدهد و ۵ برابر شده است.
از سوی دیگر، رئیس اداره بهزیستی میبد نیز میگوید: «از زمان شیوع بیماری کرونا در اوایل اسفند سال ۹۸ تاکنون، تعداد تماس شهروندان شهرستان با اورژانس اجتماعی این نهاد در ارتباط با موضوع همسرآزاری، کودکآزاری و اقدام به خودکشی، ۲۰ درصد افزایش یافته است.»
این در حالی است که در اوایل سال ۹۸، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران اعلام کرد که بر اساس آمار، کودکآزاری در میان خشونتهای خانگی در ایران در رتبه نخست قرار دارد. همچنین، همواره عنوان شده است که آمار کودکآزاری در ایران به دلیل فقدان جامعه آماری صحیح و نبود شناخت صحیح از دربرگیری موارد کودکآزاری، درست نیست.
یونیسف نیز به تازگی در مقالهای با عنوان «حمایت از کودکانی که بیشترین آسیب را از کووید۱۹میبینند» با اشاره به اهمیت توجه بیشتر به وضعیت کودکان در سراسر جهان در مقابل هجوم آسیبهای روانی و جسمانی کرونا، نوشته است: «از کودکان در مقابل سوءاستفاده، خشونت و استثمار محافظت کنید.»
شبکه خبری «ای بی سی» نیز با اتشار مقالهای با عنوان «کودکان در خطر افزایش خطر آزاردیدن و کمتوجهی قرار دارند»، این خطر را هشدار داد که با قرنطینه خانگی، خطرپذیری بیشتری در خصوص آزار و اذیت جسمی کودکان را تهدید میکند. در آن مقاله اشاره شده است که در این برهه زمانی، والدین عموما دچار اضطراب هستند و احتمال میرود که بیشتر فشار خود را متوجه کودکان کنند.
از طرفی، محمود علیگو، مدیرکل دفتر آسیبهای اجتماعی سازمان بهزیستی کشور نیز در گفتگو با «شهروند»، خبر از افزایش تماسها با اورژانس اجتماعی طی دوران قرنطینه داده است: «تماسها با خط ۱۲۳ در یک ماه گذشته به طور قطع افزایش داشته است و این یعنی بیشتر شدن کودکآزاری و همسرآزاری که تمرکز اورژانس اجتماعی بر آن است.»
به گزارش رکنا، محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، نیز درباره درصد افزایش کودکآزاری در ایران در دروه کرونایی نسبت به پیش از آن، گفته است: «متاسفانه درصد کودکآزاری در کشور نسبت به قبل از شیوع کرونا نزدیک ۵ برابر افزایش داشته است.»
بعد از سپری شدن بیش از یک ماه از قرنطیه در بیشتر شهرهای ایران، به تازگی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در یک پیامک عمومی به تمام مشترکان تلفن همراه که ظاهرا در کل ایران ارسال شده است، از مردم خواست: «درصورت مشاهده یا مواجهه با موارد کودکآزاری و همسر آزاری در ایام کرونا، برای دریافت خدمات اجتماعی، روانی، به صورت رایگان و شبانهروزی، با شماره تلفن ۱۲۳ اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تماس بگیرید.»
ماهیت اقدامات اورژانس اجتماعی وخدماتی احتمالی برای شهروندانی که تا کنون با آن تماس گرفتهاند، به درستی مشخص نیست؛ چرا که مسئله خشونت علیه کودکان و زنان و آمارهای مربوط به آن، همیشه در میان مسئولان دولتی در ایران در محدوده «خط قرمز» به حساب آمده است. در حالی که بیشتر پژوهشگران اجتماعی در ایران بیشترین موارد دیده شده کودکآزاری را مربوط به حاشیه شهرها میدانند، سخت میتوان گفت که تعداد واقعی کودکان تحت خشونت و آزار چیست. با توجه به نبود امکانات و آگاهی در میان حاشیهنشینان، کسی به درستی از این «خدمات» و نحوه استفاده از آن اطلاعی ندارد و شاید بسیاری از حاشیهنشینان به تلفن همراه دسترسی نداشته باشند تا بخواهند موارد کودکآزاری را گزارش دهند. از این گذشته، کودکان و بسیاری از زنان از امکان و ابزاری برای دفاع خود و اعلام آزار و اذیتهایی که به آنان وارد میشود، برخوردار نیستند.
این را نیز نباید از نظر دور داشت که در روزهای سخت قرنطینه خانگی، حتی نخستین نیازهای معیشتی حاشیهنشینها و قشر کمتوان مالی تامین نشده است و از مهمترین نتایج فشار اقتصادی ناشی از قرنطینه خانگی، افزایش خشونت علیه زنان و کودکان در خانهها است.
کارگاههایی که زنان سرپرست خانوار در آن مشغول کار بودند، به دلیل شیوع کرونا تعطیل شدهاند و براساس آمار ارایه شده توسط دبیرکل حزب اسلامی کار، در دوماه سپری شده و با ورود ویروس کرونا، حدود ۵۰۰ هزار کارگر درخواست دریافت بیمه بیکاری دادهاند که نشان از شمار رو به افزایش کارگران بیکار دارد.
بر همین اساس، محمدرضا محبوبفر، پژوهشگر آسیبهای اجتماعی، در خصوص افزایش کودکآزاری در دوران قرنطینه خانگی گفته است: «پیش از کرونا بیشتر خشونتها در قالب خشونت فیزیکی و حتی تعرض بودند که امروز نیز همانها وجود دارد، با این تفاوت که امروزه از طرف والدین ضرب و شتم کودکان به صورت مداوم تکرار میشود. آمار کودکآزاری آنقدر وسیع است که سازمان بهزیستی و اورژانس اجتماعی شماره تلفن اعلام کرده و از شهروندان درخواست کرده که در صورت وقوع چنین اتفاقهایی تماس بگیرند تا پیشگیریهای لازم صورت بگیرد.»
بر اساس آمار رسمی، حدود ۲۴ میلیون نفر حاشیهنشین در ایران زندگی میکنند که آمار غیررسمی شمار آنها را حتی تا مرز ۳۲ میلیون نفر هم برآورد میکند. به گفته آقای محبوبٔفر، «نزدیک ۱۰ میلیون از حاشیهنشینان در استان تهران حضور دارند که بیشترشان درد نان دارند و کارگر روزمزد هستند. بنابراین، در این شرایط اگر از خانه خود خارج نشوند، با مشکل معیشت روبهرو خواهند شد. وقتی این جمعیت گسترده حاشیهنشین را که در تامین نخستین نیازهای زندگی خود مشکل دارند در خانه نگه میداریم، طبیعی است که حاصلی جز افزایش بروز انواع خشونتها نخواهد داشت.»
به گفته این پژوهشگر آسیبهای اجتماعی: «آمارها از افزایش اختلافات خانوادگی در قرنطینههای خانگی خبر میدهد. خشونت علیه زنان، خشونت علیه مردان، و به ویژه خشونت علیه کودکان، خود را نشان داده است.»
رتبه نخست کودکآزاری
در مهر ماه ۹۸، مدیرکل بهزیستی استان فارس اعلام کرد: «بیشترین آمار مراجعه به اورژانس اجتماعی در استان فارس مربوط به کودکآزاری است؛ بهگونهای که در ۶ ماه نخست سال، ۹۰۶ مورد کودکآزاری در فارس رخ داده است که از این تعداد ۴۵۶ کودک دختر و ۴۵۰ کودک پسر مورد آزار قرار گرفتهاند.
با این حال، آمار کودکآزاری در ایران به درستی معلوم نیست، چرا که تعریف کودکآزاری مبهم است و بسیاری از موارد کودکآزاری گزارش نمیشود.
از طرفی، در خرداد ماه ۹۸، رضا جعفری، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران، اعلام کرد که بر اساس آمار، کودکآزاری در میان خشونتهای خانگی در ایران در رتبه نخست قرار دارد.
به گزارش خبرگزاری ایرنا، وی «مصدایق کودکآزاری» را «غفلت و بیتوجهی نسبت به کودکان، کودکآزاری جسمی، روانی، عاطفی، و آزار جنسی آنها» عنوان کرد.
آقای جعفری، همسرآزاری را در رتبه بعدی در آمار خشونت خانگی اعلام کرد و گفت که کودکان و زنان به دلیل ضعف قوای جسمانی و وابستگی اقتصادی به سرپرستان، از جمله مهمترین گروههای در معرض خطر خشونتورزی و سوءرفتار هستند.
از دیگر سو، ایرنا در ۱۲ فروردین سال جاری به نقل از بهزاد وحیدنیا، مدیرکل مشاوره و امور روانشناختی سازمان بهزیستی، از افزایش سه برابری آمار تماسهای مرتبط با «اختلافات زوجین در قرنطینه» با «صدای مشاور» خبر داد.
مینو محرز، عضو کمیته کشوری بیماریهای عفونی وزارت بهداشت ایران، نیز در گفتوگو با روزنامه ایران، با هشدار نسبت به تبعات روحی و مشکلات پس از ویروس کرونا، میگوید: «من بیشتر از مسایل اقتصادی، نگران مسایل روانی مردم هستم. چرا که بعد از آرام شدن موج کرونا، باید گروههایی درباره سلامت روان مردم کار کنند. من معتقدم در آینده نزدیک ما شاهد افسردگی وحشتناکی بین مردم خواهیم بود.»
این در حالیست که در خلال دوران کرونا نیز کارشناسان در خصوص تاثیر دوران قرنطینه بر افزایش افسردگی و خشونتهای خانگی اصرار داشتهاند و مصادیق آن به مرور خود را نشان خواهد داد.