مثالهای عصبانیکننده از حس مالکیت جامعه بر بدن زنها کم نیست. اما وقتی زنی به دلخواه خود ظاهرش را تغییر میدهد، این افکار پوچ درباره «باید» و «نباید»های این که آن زن خاص چه شکلی باشد، وقتی که زنی به خواست خود ظاهرش را تغییر میدهد، کمتر چشمگیر هستند. این هفته، کمتر کسی به اندازه ادل با این پدیده آشناست.
این هفته ادل، خوانندهای که به حرف نزدن درباره زندگی خود معروف است، تکه باریکی از زندگی خصوصی خود را با جهان به اشتراک گذاشت، این بار عکسی را منتشر کرد که در آن به شکل چشمگیری کوچکتر از تصویری است که همه ما قبلا از او دیدهایم؛ و خیلی زود بحث بر سر این درگرفت که کاهش وزن او «نشانه چیست». تقریبا فورا بدن لاغرشده ادل، به عنوان نشان از طلاق برداشت شد، «انتقام» از شوهری که به زودی شوهر سابق میشود.
احتمالا هرگز نخواهیم دانست که دلیل ادل از کاهش وزن چه بوده و نباید هم انتظار دانستنش را داشته باشیم. گمانهزنی به این روش، که کاهش وزن یک زن تنها میتواند بدون هیچ دلیل خاصی باشد، نه مفید است و نه سالم؛ و به عنوان فردی که دقیقا میداند وقتی مردم وزن شما را مقیاس ارزشتان می دانند چه حسی دارد، این کار واقعا حال من را بد میکند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در حالی که برخی از افراد در رسانه های اجتماعی از این که ادل بخشی از زندگی خصوصیاش را به اشتراک گذاشته (فارغ از تغییر ظاهری او) ابراز شادمانی کردند، مثل همیشه دیگرانی نیز بودند که تصمیم گرفتند این لحظه را خراب کنند. «وقتی چاق بود» بهتر بود یا الان؟ این همان چیزی است که بیشتر تحلیلگران رسانههای اجتماعی به آن توجه کردند. آنان پستهای مردم در رسانههای اجتماعی را بررسی کردند، رابطه پیچیده جامعه با چاقی را نمیشد نادیده گرفت.
وقتی که ما این ایده را تبليغ میکنیم که زنان، بویژه زنان چاق، تنها وقتی که به شکل «دلخواه» ما باشند مورد ستایش قرار میگیرند، فقط به زنان و دختران نمیگوییم که آنها کافی نیستند، بلکه به آنان میگوییم که دیگران حق دارند هر چه میخواهند نظر دهند.
اگر تا به حال در چنین موقعیتی قرار گرفته باشید، حتما میدانید که چه احساس ویرانگری است. من با مردانی معاشرت داشتهام که مرا به زندگی با چنین انتظاراتی مجبور ساختند، دوستانی داشتهام که بدون فکر کردن همین روش را پیشه کرده بودند، و با غریبههایی برخورد کردهام که همین را تکرار کردهاند. این نظر از سوی هر کسی که صادر شود، آزاردهنده است. و همانطور که بسیاری از زنان و دختران چاق اغلب گفتهاند، این کار کوچکترین نقشی در نتیجهای ندارد که به نظر شما آن فرد نیازمندش است. دستکم، نتیجه سالم آن را.
وقتی که ادل برای اولین بار در صحنه موسیقی پدیدار شد، مطمئنم که درست مانند خود من، دختران چاق بسیاری حسی از غرور و نگرانی داشتند. نگرانی، چون معلوم نبود که رفتار رسانهها و عموم چه خواهد بود و اغلب ما با آزار دیدن، آشنا بودیم؛ و غرور، چون یادمان نمیآمد آخرین باری که یک زن چاق را در قله جدولهای موسیقی بریتانیا بدون اشاره به اندامش و تکیه بر استعداد دیده باشیم، کی بود.
یک دهه بعد، هنوز همین حس را دارم. شاید ادل دیگر چاق نباشد و واقعیت این است که کوچکترین ربطی نیز به من ندارد، من وقتی اولین بار در نوجوانی موسیقی او را در مایاسپیس شنیدم، به ظاهرش توجه اندکی کردم. اما اندام ادل هر طوری که باشد، هنوز همانطور در موردش فکر میکنیم، فقط نگران این هستیم که بدنش درباره او چه «میگوید»، آن هم وقتی که این بدن صرفا هست، چاق یا لاغر، درست مثل بقیه ما.
با آن که خیلیها آب دهانشان راه افتاده، اما امیدوارم که ادل هرگز درباره کاهش وزن خود توضیح ندهد. اگر با پدیده «اینفلوئنسورهای چاق» در رسانههای اجتماعی آشنا باشید، که پلتفرمهای خود را بر اساس مثبتگرایی بدنی بنا نهادهاند، خواهید دانست که این انتظارات چقدر سنگینند.
مثالهای فراوانی از زنانی وجود دارد که به هر دلیلی، دوران حرفهای خود را با یک سايز شروع کرده و سپس سايز خود را به چیز دیگری تغییر دادند و درباره این کار دچار عذاب وجدان غیرلازم شدهاند. زنانی با هزاران هوادار که لازم دیدهاند برای این که دیگر به وزن سابقشان و آن زمانی که مردم عاشقشان شدند نیستند، عذرخواهی کرده و توضیح دهند. گویی که کاهش «زیادی» وزن خیانت به مخاطب است، درست همان طوری که چاق بودن به معنای محروم شدن از دیگر بازارها بود.
به نظر من کاهش وزن ادل خيانت نیست، دیگران هم باید همین طور فکر کنند. سیاست زندگی در بدنهای چاق واقعی است و ایدههایی از این قبیل به اندازه چاقیهراسی برای مثبتگرایی بدنی و اکتیویسم چاقی مضر است. اگر واقعا میخواهیم درباره این موضوعات صحبت کنیم، باید این کار را بکنیم. لازم نیست برای این کار درباره بدن یک زن گمانهزنی کنیم.
سايز ادل هرچه که باشد، چه ۱۰ و چه ۳۲، کوچکترین سرنخی از آنچه که در ذهنش دارد به ما نمیدهد، حتی اگر ما را از عقاید گمراهمان خجل کند. ادل لاغر هیچ فشاری را بر «نمایندگی» چاقها نیز وارد نمیکند. همانطور که ما در کمپینهای هراسافکن درباره چاقی زیاد شنیدهایم، خیلی از ما اینطور فکر میکنیم. میتوانیم کماکان الهامبخش یکدیگر باشیم، فارغ از این که یک سلبریتی محبوب سایز کمرمان را منتشر بکند یا نه.
© The Independent