می‌توان به بولتون صفت‌های زیادی داد، اما نه «حقیقت‌گو و میهن‌پرست»

نوشتن کتابی از این نوع و کسب درآمد از آن، حق بولتون است. بالاخره، اینجا آمریکاست

جان بولتن در یکی از جلسات کاخ سفید، ۲۰۱۹-
SAUL LOEB / AFP

تبریک به جان بولتون. آقای بولتون شما واقعا موفق شدید!

نه ، منظور کتابتان نیست. (کمی بعد به آن هم می‌رسیم.)

آقای سفیر شما توانستید نانسی پلوسی و پیتر ناوارو را گردهم بیاورید. عجب لحظه‌ای. دوحزبی بودن در واشنگتن بتواند نفس راحتی بکشد! (آخ ببخشید، این هنوز موضوع حساسی است، نه؟*)
سخنگوی دموکرات‌ها که از سن فرانسیسکو دست تکان می‌دهد و مشاور سرسخت تجاری دونالد ترامپ، یک زمینه مشترک پیدا کردند. نه بر سر پیمان تجاری با اتحادیه اروپا یا قراردادی دیگر با چین که به انگیزه‌های واقعی تاکتیک‌های سنگین‌دستانه این قدرت آسیایی علیه آمریکا رسیدگی کند. نه، این دو بر سر یک موضوع جذاب‌تر هم‌راستا شده‌اند.

چطور است بگذاریم به زبان خودشان و به شکل همزمان در روز پنجشنبه آن را توضیح دهند؟

پلوسی صبح پنجشنبه در کنگره گفت:‌ «خب، کسی که با انتقاد از ما تلاش کرده فریب‌ و کلک‌های جناح راست حزب جمهوریخواه را حفظ کند، انتقاد از ما به دلیل عدم احضارش، آن هم پس از آن که گفت نمی‌آید و فقط به سنا می‌رود، جایی که می‌داند احضار نخواهد شد، خب، این یعنی فریب.» 

او افزود:‌ «و این حقیقتا غم‌انگیز است، چون می‌دانست که رئیس جمهوری باید برکنار می‌شد. این قضیه روشن است. ولی می‌خواهد که روابطش را با جناح راست حفظ کند، بنابراین با انتقاد از ما این کار را می‌کند. این از نظر من هیچ ارزشی ندارد.»

بسیار خب، جناب ناوارو، سخنگوی دموکرات‌ها سپس عقب‌نشینی می‌کند، اما حق اظهار نظر دوباره را برای خود محفوظ می‌داند. آقا، نظر شما چیست؟

مشاور کاخ سفید به خبرنگاران دیگر گفت:‌ «نظرم درباره او این است که او «بولتون دروغگوی بزرگ» است، «بولتون کتاب‌‌انداز» است. او این کار را به خاطر پول می‌کند، کاملا مشخص است، و به نظر من معادل «فاضلاب واشنگتنی» (اشاره به حضور فریبکاران و فاسدان سیاسی در پایتخت و دولت‌ها) هرزه‌نگاری است. او اخراج شد چون از سلسله مراتب فرماندهی سرپیچی می‌کرد، چون دیدگاه هایش با دیدگاه های رئیس جمهوری درباره مناسبات بین‌المللی هیچ گونه سازگاری نداشت.» 

امان از دست این ناوارو. همیشه بحث را داغ می‌کند. چی گفتید خانم سخنگو؟ می‌شود لطفا بگویید که اوضاع از چه قرار است؟

خانم پلوسی گفت: «به نظر نمی‌رسید که برای جان بولتون مهم باشد. او وفاداری را به میهن‌دوستی ترجیح داد. و با این کار، گمان می‌کنم قرار است از این کتاب پول درآورد.» 

اوه بله، همینطور است خانم. احتمالا پول زیادی به دست خواهد آورد. 

بولتون سومین مشاور امنیت ملی ترامپ بود، هرچند استخدام یکی از باورمندان قهار به استفاده از نیروی نظامی، توسط یک رئیس جمهوری انزواطلب، کماکان جای سوال دارد. سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل، با کتاب خود واشنگتن و جهان را به‌ لرزه افکنده و گفته می‌شود که کتابش پر است از اتهاماتی که رئیس جمهوری مستقر  در کاخ سفید را کم‌دانش و کم‌تجربه ایالات متحده معرفی می‌کند.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

درود بر بولتون، که توانِ گفتن حقیقت‌ درباره رئیس جمهوری را داشت که دیگر مسئولان ارشد امنیت ملی، حتی پس از خروج از استخدام ترامپ، ساکت ماندند و شکیبایی به خرج دادند. اینطور نیست؟

 کمی آرامتر. 

نوشتن کتابی از این نوع و کسب درآمد از آن، حق بولتون است. بالاخره، اینجا آمریکاست. سرزمین آزاد. مهد کسب درآمد.

  بولتون بیشتر زندگی بزرگسالی خود را در خدمات دولتی گذرانده است. به این معنی که ترجیح داده به سمت بخش خصوصی نرود و به یکی از شرکت‌های خصوصی واشنگتن که پیمانکارهای دولت هستند تبدیل نشود و پول زیادی به دست نیاورد. درباره این فداکاری باید چیزی گفته شود. آیا باید مسایل آزاردهنده‌ای را که او در این کتاب به ما می‌گوید، با دقت بررسی کنیم؟ بله. 

اما بولتون در ۷۱ سالگی، احتمالا آخرین روزش را به عنوان کارمند دولت سپری کرده باشد. پس این کتاب، که از آوردن عنوانش در اینجا خودداری می‌کنم، احتمالا آخرین بهترین گزینه او برای پول درآوردن است. 

اشتباه نکنید، پلوسی درست می‌گوید. بنا به گفته‌های خود بولتون، او وقتی هنوز در (ضلع غربی) کاخ سفید بود، نتیجه گرفته که (این) رئیس جمهوری، مناسب این مقام نیست. او به نظر خودش و بر اساس تجربه کاری‌اش با دیگر فرماندهان کل قوا در کاخ سفید، خیلی قبل‌تر به این نتیجه رسیده بود که دونالد ترامپ، خطر بالقوه برای کشور است. 

مشاور سابق امنیت ملی می‌توانست به محض رسیدن به این قضاوت استعفا دهد، و زنگ خطر را در هر شبکه خبری و اتاق‌های استماع کنگره که دعوتش می‌کردند، به صدا درآورد. او می‌توانست با استیضاح رئیس جمهوری در مجلس نمایندگان همکاری کند و اتهامات بده‌بستان‌ها و دیگر اقدامات بالقوه مجرمانه‌ای دیگری را متوجه ترامپ ‌کند. 

در عوض او  یک منبع درآمد بزرگ را انتخاب کرد. احتمالا روایت‌های بولتون آسیب زیادی به رئیس‌جمهوری وارد خواهد آورد، آن هم جایی که بیش از هر چیز  به او لطمه می‌زند، یعنی به شانس او برای انتخاب دوباره در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو. زمان این را روشن خواهد کرد، اما جار و جنجال‌های روزانه ترامپ احتمالا باعث خواهد شد که کتاب بولتون، تا روز کارگر به فراموشی سپرده شود. نه، روراست باشیم،، احتمالا تا چهارم ژوئیه. یا جمعه. 

 «روی بولتون می‌شود اسم‌های زیادی گذاشت. اما او را حقیقت‌گو نخوانید. و اسم میهن‌پرست بر او نگذارید. بدون شک به او آمریکایی بگویید، مردی که با ارزش‌های کشور عظیم ما زندگی می‌کند، جایی که پول پادشاه است و وظیفه چیزی نیست غیر از یک «کلمه چهار حرفی» دیگر.» 

* در متن اصلی در آن جمله به «نفس کشیدن بدون نیاز به دستگاه کمک تنفسی» اشاره شده است. 

این مقاله ترجمه صحیح و صادقانه از منبع اصلی است و نظرات ابراز شده لزوما نمایانگر نظرات ودیدگاه ایندیپندنت فارسی نمی باشد.

© The Independent

بیشتر از دیدگاه