در دوران قرنطینه پدیده نوظهوری به نام کار کردن از خانه بسیاری از مردم را شادمان کرد! بینیاز از رفت و برگشت، با ناهارهای اندکی باکیفیتتر! اما با تبدیل روزها به ماهها، این شادمانی رنگ باخته است.
جلسههای «زوم» یکی پس از دیگری به هم میپیوندند. نور چشمکزن پیامهای مسنجر فوری شغلی، به خوابهای آدم هم راه مییابند. روشن است که در پیوند با شغل، محیط کار عوض شده است، اما چیزهای دیگر تغییر چندانی نکردهاند.
کار زیاد در ساعتهای طولانی یا «خودمشغولنمایی» (Presenteeism)، از بین نرفته است. برعکس: حتی با حذف ایاب و ذهاب میان خانه و کار، یا دیگر سفرها، این امر عمیقا در فرهنگ ما ریشه دارد. و زیر سایه رکود اقتصادی، بسیاری از ما برای نمایش این که چقدر وجود ما برای کارفرما مهم است، به آن پناه میبریم، چه کارمند آزاد باشیم، چه قرارداد ثابت درازمدت و چه کار دایمی داشته باشیم. ما در خانه هستیم، اما همچنان در یک محیط کاری مسموم به سر میبریم که دنیای شکوهمندنمایی شده همکاری شغلی و «استارتآپ»های تکنولوژیک هنوز هیچ گامی برای بهبودش برنداشتهاند.
کار بیش از اندازه یا خودمشغولنمایی، به برابری جنسیتی نیز ربطی ندارد. گزارشی از مدرسه اقتصاد لندن درباره این که چرا بسیاری از زنان شاغل برای بچه دارشدن کارشان را رها میکنند، میگوید: «بخش قابل توجهی از زمینههای این رفتار، این واقعیت است که ساعات کاری یا شرایط محیط کار همسرشان به شدت با زندگی خانوادگی ناسازگار است.» (آن هم با آن همه ادعای «کمبود اعتمادبهنفس» در زنان، یا «نیاز طبیعی» به خانهداری!)
از دهه ۱۹۷۰ و یا حتی قبلتر، زنان همواره درباره این که آیا میتوان همه چیز - خانواده و شغل- را با هم داشت، بحث کردهاند (و قصه کوتاه، انگار امکانناپذیر نیست، لابد همان طوری که خیریههایی چون «آبستن و سپس نابود» به وضوح گفتهاند)، اما مردها که به طور متوسط ۳.۱۷ درصد درآمد بالاتر (از زنان) کسب میکنند، در کار خانه مشارکت کمتری دارند، و کماکان بچه هم دارند، چطور؟
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
در ظاهر امر، چنین وضعیتی بسیار بیدردسر است. ولی من به آن باور ندارم. به گزارش بنیاد تحقیقاتی الاسای در بریتانیا، به ازای هر زنی که کارش را رها میکند، اغلب مردی هست که ساعات کاریاش به قدری طولانی است که اغلب در روزهای هفته وقتی به خانه برمیگردند فرزندانشان خوابیدهاند. این وضعیت ناگوار به معنای این است که زندگی آنان تنها محدود به محیط کار میشود.
به بیان کوتاه، هیچکس آن طور که ما میدانیم، از این وضعیت دنیای اشتغال سودی نمیبرد. به نظر من ویروس کرونا از بسیاری جهات ما را به عقب رانده است. دولت اعلام گزارش شکاف دستمزد امسال را کنار گذاشته، و رکود اقتصادی احتمالا بسیاری از کارفرماها را به استفاده از افراد کمتر برای انجام همان میزان کار، واخواهد داشت. این به معنای فاجعه برای ایجاد تعادل میان کار و زندگی است.
این را بگذارید در کنار غرولندهایی با این تصور که لذت بردن از زندگی ورای کار (منظورم اوقات طولانی غیرشغلی است، نه یوگای ده دقیقهای عصرگاهی با یکی از ویدیوهای آدرین)، نشانه نبود جاهطلبی یا اشتیاق برای پیشرفت است.
چطور میتوانید واقعا بلندپرواز باشید، وقتی که میخواهید راس ساعت پنج و نیم اداره را ترک کنید، و در طول آخر هفته کار نمیکنید و وقت ناهار میگیرید و در آن ساعت کار نمیکنید؟ همواره حرف اولین رییسم آویزه گوشم است که موقع ترک من گفت که من «همیشه یک ساعت وقت ناهار میگرفتم»، انگار که این یک خصلت شخصی باشد که باید به خاطرش در یادها بمانم. از آن لحظه، به این فکر کردهام که با وجود اشتیاق همیشگیام برای خوردن ناهار، من واقعا چقدر شغلگرا هستم؟
طی سالیان با وکلای شرکتهای بزرگی ملاقات کردهام که درآمدهای سرگیجهآوری دارند، اما زمانی برای خرج کردنش ندارند. دوستی دارم که سالها سخت کار کرد تا هزینه تحصیل در فوق لیسانس رشته مدیریت بازرگانی را داشته باشد، فقط برای این که وارد شغل پرفشار دیگری شود و پنج سال بعدی را صرف بازپرداخت آن کند. صرف تمام وقت زندگی در کار، جایی برایمان نمیگذارد تا آنچه برایمان مهم است، کشف کنیم، این که چطور میخواهیم زندگی کنیم یا این که چه چیزی ما را خوشحال میکند. بیشتر ما به دلیل غرق شدن در کار، هویتمان را فراموش میکنیم، و این امر موقع تعدیل نیرو در کمپانیها یا بیکار شدن، ما را در موقعیت ضعف و آسیب قرار میدهد.
حالا موقعش رسیده که اوضاع را بررسی کنیم، و بسیاری از ما از آنچه میبینیم، راضی نیستیم. میدانیم که بسیاری از ادارات به شکل چرخشی کارمندان را به دفاتر بازگرداندهاند، و شماری از ما تا آخر سال، به زندگی عادی بازمیگردیم، در حالی که بسیاری دیگر از ما به کار از خانه ادامه خواهند داد.
مکان جغرافیایی نامربوط خواهد بود. تا وقتی که دولت و شرکتها فکری به حال این وضعیت مسمومی که همه ما در آن هستیم بکنند، هیچ چیز در زمینه اشتغال واقعا عوض نخواهد شد.
© The Independent