جو بایدن برای آن که به همگان ثابت کند که بهرغم حضور ترامپ، امکان فراجناحی بودن هنوز از بین نرفته است، دست به قمار خطرنا کی زده است. آیا کاندیدای پیشتاز حزب دموکرات در حال بازی بزرگ در یک شطرنج ۱۶ بُعدی است که اذهان کوچک ما قابلیت در ک آن را ندارند، یا او در حال یک «گَند زدن» اساسی است؟
کاندیدای پیشتاز حزب دموکرات، در جریان تعطیلات آخر هفته گذشته، با بیان چند جمله مردم آمریکا را مسحور خود ساخت. سام استاین طی گزارشی از ملاقات آقای بایدن با هوادارانش در تاریخ ۱۰ ژوئن که برای جمعآوری کمکهای مالی گرد هم آمده بودند، از قول وی چنین نقل کرد: «وقتی که ترامپ از صحنه خارج شود، شما شاهد تغییرات بزرگی در همه امور خواهید بود، چرا که افراد صاحب مقام فعلی خوب میدانند که اوضاع به شکل فعلی نباید باشد»/
این یکی از آن لحظات اساسی است که مردم آمریکا میباید از خود پرسیده باشند «واقعا جو بایدن دارد چه غلطی میکند؟ حرف حسابش چیست؟»
امروزه بهدشواری میتوانید فردی را پیدا کنید که نداند «ترامپگرایی» دلیل پوسیدگی حزب جمهوریخواه نیست، بلکه نشانه آن است، و اگر کسی به جز این باور داشته باشد، نشانگر ضعف ابلهانه اوست. مایکل توماسکی، مقالهنویس نیوزویک، نوشته است: «گرفتاری اصلی ما آن چیزی است که حزب جمهوریخواه به آن مبدل شده است. ترامپ فقط نشانگر و تجلیدهنده آن نوع تفکر بوده است. او جمهوریخواهان را به اعماق چاه فرو برده است. اما سالیانی است که آنها نیز از رفتن به اعماق چاه خشنود بودهاند».
هیچ تردیدی نیست که ترامپگرایی، بدون گلآلود کردن آب توسط وزیر دادگستری وقت، یا تملقگویی سایر رهبران جمهوریخواه، ایجاد نمیشد. «ترامپگرایی»، بدون بروز سالیان «بوشگرایی»، بهوجود نمیآمد.
ترامپگرایی محصولی است از واقعیت ناگوار جناحگرایی جمهوریخواهان در تعامل با مجریان تندرو محافظهکار برنامههای رادیویی، و احساسات نژادپرستانهای که سالیانی چند زیر خاکستر پنهان شده بود.
سؤال اینجاست که با این احوال، واقعا جو بایدن از چه چیزی حرف میزند؟ همانطور که رایان بورت در مقالهای در مجله رولینگ استون نوشت: «این اولین بار نیست که بایدن تلاش میکند تا رایدهندگان را متقاعد سازد که اگر کسی بتواند ترامپ را در سال ۲۰۲۰ شکست بدهد، ایالات متحده به یک مدینه فاضله فراحزبی تبدیل خواهد شد».
طی یک ملاقات انتخاباتی در نیوهمپشایر در ماه گذشته، بایدن گفت: «زمانی که ترامپ از کاخ سفید خارج شود، جمهوریخواهان به یک درک ناگهانی خواهند رسید. من فکر میکنم راهی وجود دارد و آنچه همه مسائل را به صورت بنیادین تغییر خواهد داد، همانا خروج ترامپ از کاخ سفید است».
تامل برانگیز است که آیا جو بایدن وجود «جنبش تی پارتی»، گزارش بازپرس ویژه، آقای کِنِت استار، و این واقعیت را که چندین و چند بار بسیاری از جمهوریخواهان راه اقدام دموکراتها را سد کردند، از خاطر برده است؟ آیا جو به یاد نمیآورد که در طی دوران معاونت ریاست جمهوری خود، رهبر اکثریت سنا، همان «پادشاه حزبگرایان»، سناتور میچ مک کانل جمهوریخواه، حتی اجازه نداد که مجلس سنا بتواند صلاحیت آقای مریک گارلند، نامزد اوباما برای مقام دادگاه عالی آمریکا، را به رای بگذارد؟
شاید بایدن فکر میکند که بهترین شانس او برای برنده شدن، در این است که خود را بهعنوان کاندیدای «بازگشت به حالت عادی» معرفی کند. معلوم نیست، اما شاید هم کارساز باشد. اِریک لِویتز در مجله نیویورک به نظرسنجیهایی اشاره دارد که نشان می دهد بیش از ۶۰ درصد از دموکراتها بیش از آنکه بخواهند کاندیدایی از برنامههای کلیدی مورد توجهشان حمایت کند، خواهان کسی هستند که بتواند بهخوبی در مقابل ترامپ ظاهر شود.
شاید بازگشت به حالت عادی، مستلزم آن باشد که این سیستم ناتوان و درهم ریخته سیاست آمریکا را نفی کنیم. کمی دور از عقل به نظر میرسد، اما کسی چه میداند؟ دموکراتها چنان تشنه زدودن ترامپگرایی هستند، که به نظر میرسد برای رایدهندگان دوره مقدماتی حزب دموکرات، این ایده که ترامپ یک غده سرطانی است و باید از جا در بیاید، مهمتر از این واقعیت شده است که او مظهر یک سرطان فراگیر است که تمامی سیستم را در بر گرفته است.
البته احتمال دیگر این است که این پیرمرد، بهواقع برای این کار ساخته نشده است. با توجه به اینکه بایدن نخستین بار، در سال ۱۹۸۸ در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد، شواهد فراوانی برای حمایت از این نظریه وجود دارد. او ضمنا مشهور به ارتکاب «گاف»های کوچک و بزرگ و گوناگون سیاسی است. خبر خوب در مورد مبارزه انتخاباتی علیه ترامپ، این است که «گاف دادن»، لزوما به معنای سلب صلاحیت از آن فرد بهطرزی که در یک انتخابات عادی و در مقابل یک سیاستمدار عادی با توانایی تفکر صحیح و مغز سالم ممکن بود اتفاق بیافتد، نیست.
شاید جو بایدن دارد یک شطرنج ۱۶ بُعدی بازی میکند، به این معنا که واقعا میداند دارد چکار میکند، و برنامه خاصی برای رایدهندگان نامصمم دارد؛ برای آن عده از افرادی که میپندارند جمهوریخواهان با یک مجری سرخموی برنامههای تلویزیونی سحر شدهاند و میتوان طلسمی را که دچارش شدهاند، شکست. از سوی دیگر، این امکان نیز وجود دارد که کاندیدای پیشتاز حزب دموکرات، دچار وهم و خیال باطل باشد.
خبر خوب برای دموکراتها این است که آنها ۲۳ کاندیدا دارند، بنابراین شاهد رقابت خوبی در دوره مقدماتی انتخابات خواهیم بود. اما از طرف دیگر، خبر بد برای دموکراتها هم همین است که آنها ۲۳ نامزد دارند، و این باعث خواهد شد که انتخابات مقدماتی به نبردی دلهرهانگیز تبدیل شود. در هر صورت، آنچه که برای اکثر دموکراتها اهمیت دارد، این است که حزبشان کاندیدایی را انتخاب کند که بتواند «موسولینی موقرمز» را به «پنتهاوس» طلایی خودش در «برج ترامپ» بازگرداند.
© The Independent