مردمی که بهطور معمول برای گردشگری به ازبکستان میروند، امکان ندارد که سری هم به شهرهای سمرقند و بخارا نزنند. خیلیها میگویند که رفتن به ازبکستان و ندیدن سمرقند و بخارا، همچون «رفتن به حج، بدون احرام بستن» است.
این دو شهر که تاریخی کهن دارند، در حافظه دوهزارساله فرهنگ فارسی از جایگاه بزرگ و شکوهمندی برخوردارند. سمرقند، شهر شعرایی چون سوزنی و بساطی، و نیز دولت شاه سمرقندی، نویسنده کتاب «تذکرهالشعرا» است. پدر ابنسینا نیز از سمرقند به بلخ آمده بود. اما سمرقند، بیش از هر شخصیت دیگری، با نام «تیمور لنگ» و نوه دانشمندش، الغ بیگ میرزا، مشهور است.
ما نیز برای دیدن سمرقند و مقبرههای جهانگشایان مدفون در آن شهر، با قطار به آن سمت حرکت کردیم. با این که تاشکند، پایتخت ازبکستان، نمادی از یک کشور مدرن و پیشرفته را در ذهنها تداعی میکند، ولی همین که از شهر تاشکند بیرون بروید و در مسیر جادههای روستایی حرکت کنید، با روستاهای غریب و مهجور روبهرو میشوید و پی میبرید که بخش عمدهای از مردم این کشور، هنوز با تنگدستی درست بهگریبان ماندهاند.
در قطار هیچ کس با زبان انگلیسی یا حتی فارسی تاجیکی آشنا نبود، و از آن هم پیچیدهتر این بود که در توقفگاهها، مسئولان قطار نام محل و موقعیت جغرافیایی را اعلام نمیکردند. در نتیجه ما به جای آنکه در ایستگاه سمرقند، از قطار پیاده شویم، سر از شهر سبز زادگاه «تیمور لنگ» در آوردیم که تقریبا یک ساعت و نیم با سمرقند فاصله داشت، و ناگزیر آن مسیر را دوباره با تاکسی پیمودیم.
اگرچه تبار اکثریت ساکنان سمرقند تاجیک است، اما تاجیکی زبان گفتوگوی روزمره نیست. اکثریت مردم به روسی یا به ازبکی صحبت میکنند. راننده تاکسی ما، عِوض، فقط پس از آن که نتوانست کرایه درخواستیاش را به ما بفهماند، ناگزیر به فارسی تاجیکی به سختی با ما صحبت کرد. فقط ۲۰ درصد از گفتههایش برای ما قابل فهم بود و بقیه، ملغمهای از واژههای روسی و ازبکی بود. اما همان ۲۰ درصد فارسی هم برای ما غنیمتی بود، زیرا توانستیم اطلاعات جسته و گریختهای از وضعیت کار و زندگی مردم و مراکز گردشگری سمرقند بهدست آوریم. عِوض ما را به مقبره «تیمور لنگ» رساند و گفت که آن مکان، مهمترین جای سمرقند است.
مقبره «تیمور لنگ»
مقبره تیمور گورکان، نخستین پادشاه گورکانی و مشهور به «تیمور لنگ»، در پارکی مملو از درختان و چمنزارهای سرسبز، در نزدیکی مرکز شهر سمرقند قرار دارد. بخشهایی از معماری این مقبره به سبک سابق خود باقی مانده و بخشهای دیگری از آن بازسازی شده است. روزانه صدها گردشگر از مزار «تیمور لنگ» بازدید میکنند، و ساکنان سمرقند نیز هر از گاهی به این مکان میآیند.
«تیمور لنگ» شهرت و محبوبیت فراوانی در ازبکستان دارد. شاید کمتر کسی در این کشور بپذیرد که «تیمور لنگ» طبق گفتهها در هر جنگی جوی خون به راه میانداخت و در اصفهان از سرهای بریده انسانها مناره ساخته بود.
در کنار مقبره «تیمور لنگ»، یک باجه کوچک کتابفروشی هست که در کنار فروش پوسترهای جالب از سمرقند، تعدادی کتاب نیز برای فروش دارد. تمام این کتابها به زبان روسی است، و همه در وصف «تیمور لنگ». نقاشیهایی نیز که «تیمور لنگ» را با صلابت تمام تصویر کردهاند، بر دیوارههای مقبره وی نصب شده است. در این نقاشیها، تلاش شده است که تیمور لنگ با ابهتی هر چه بیشتر تصویر شود.
رصدخانه الغ بیگ
هرچند که نام «تیمور لنگ» در تاریخ به خونخواری و قساوت و منار ساختن از سرهای بریده مشهور است، اما فرزندانش به صبوری و رافت و دانشوری و بازسازی ویران گریهای پدر شهرت دارند.
شاهرخ میرزا، فرزند و جانشین «تیمور لنگ»، خرابیهای پدر را دوباره آباد کرد و شهر هرات را به مرکز رنسانس شرق تبدیل کرد.
الغ بیگ میرزا، فرزند شاهرخ میرزا نیز به عنوان دانشمندی بزرگ در علم نجوم مطرح است. یک دهانه آتشفشانی در کره ماه نیز نام «الغ بیگ» را بر خود دارد. به عقیده دانشمندان، رصدخانه او که تا کنون نیز بر جا مانده است، یکی از بهترین رصد خانهها در زمان خود بوده است.
قوس زاویه یاب رصد خانه الغ بیگاین رصدخانه اکنون به موزه و محل گردشگری تبدیل شده است. روزانه دهها نفر از رصدخانه الغ بیگ میرزا در سمرقند دیدار میکنند. الغ بیگ، رصدخانه خود را در چهارچوب یک آموزشگاه که از آن با نام «مدرسه الغ بیگ» یاد میشد، بنا نهاد. این رصدخانه در قرن پانزدهم میلادی ویران شد و سپس در آغاز قرن بیستم میلادی، در پی کاوشهای باستان شناسی بار دیگر هویدا گشت. قوس زاویهیاب رصد خانه ، و در کنار آن، بخشی از مدرسه نیز، تقریبا سالم باقی ماندهاند.
گذشته از این دو بنای تاریخی، اماکن تاریخی و باارزش دیگری هم در سمرقند هست، اما زمان ما برای گردش و بازدید از این اماکن بسیار محدود بود. ناگزیر، به دیدن این دو مکان تاریخی سمرقند بسنده کردیم و با راننده تاکسی خود، عوض، راهی ایستگاه قطار شدیم.
در مسیر عوض با همان فارسی دست و پا شکستهاش به ما گفت که برای دیدن کامل سمرقند، مسافران و گردشگران به دستکم سه روز وقت نیاز دارند. ما نیز با تایید حرفهای او با حسرت به سمرقند تاریخی نگریستیم، و در برابر شهری که تیمور «نصف جهان» را ویران کرد تا آن را آباد کند، و حافظ، آن رند خرقهپوش، آن را همراه با بخارا، به «خال هندو»ی زیبارویی بخشید، سری بهنشان خداحافظی فرود آوردیم.