این روزها در و دیوار شهر پر از آگهیهای مهاجرتی است. روزی نیست که حداقل یک پیامک تبلیغاتی از یک شرکت مهاجرتی دریافت نکنید. پای صحبت هرکس بنشینی، در میانه سخن، نقبی هم به مهاجرت میزند. حداقل ماجرا آنجاست که مثالی از یک کشور خارجی میآورد و برای تایید نیز، به فلان فامیل یا آشنای ساکن آنجا، استناد میکند.
تبلیغات و ناامیدی، کسانی را که حتی به مهاجرت فکر هم نکرده بودند نسبت به اقدام برای آن ترغیب میکند. طی چهار دهه گذشته بسیاری از ایرانیها از کشورشان مهاجرت کردهاند. برآوردها از جمعیت دقیق آنها در بین نسل اولیها و فرزندانشان، رقمی حدود پنج تا هشت میلیون را به دست میدهد.
موج مهاجرت اوایل انقلاب، دهه ۶۰، سال ۷۸ و نهایتا ۸۸، دلایل سیاسی به همراه داشت، اما تب اخیر مهاجرت، دیگر سیاسی نیست. پای صحبت هر کدام از متقاضیان مهاجرت که بنشینی، مشکلات اقتصادی، آزادی اجتماعی و امید را از دلایل خود برای میل به مهاجرت میدانند. در همین راستا چندی پیش حسین عبده تبریزی، مشاور عباس آخوندی، وزیر راه وشهرسازی سابق، گفت: «اطلاعاتی که دارم نشان میدهد ۱.۵ میلیون ایرانی درصف مهاجرت به استرالیا و کانادا هستند و این عدد ترسناک است. خروج نیروهای کارشناسی و نیروهای ورزیده به اقتصاد ملی آسیب میزند و یکی از دلایل تهی دست شدن ایرانیان، مهاجرت نیروهای نخبه است».
اما دلیل مهاجرت هر چیزی باشد، یک موضوع در مورد آن قطعی است. تجارت مهاجرت، این روزها داغ داغ است. هیچ آمار دقیقی از میزان پول در گردش این تجارت وجود ندارد، اما چیزی که به وضوح مشخص است، حجم بالای تقاضا باعث ایجاد چنین بازار بزرگی از خدمات دهندگان شده است. از آغاز پروسه یعنی ترجمه مدارک، آموزش زبان، مدارک زبان بینالمللی، شرکتهای اعزام و آژانسهای هواپیمایی، جملگی در این بازار پررونق ذینفع هستند.
شرکتهای اعزام دانشجو و وکلای مهاجرتی
حال فرض میکنیم که فرد به این نتیجه رسید که باید مهاجرت کند و تصمیم نهایی را گرفت. مرحله بعد چیست؟
باید در نظر گرفت که پروسه مهاجرت امری زمانبر است که نیاز به صبر زیادی دارد. بسیاری از افرادی که قصد مهاجرت دارند، اطلاعات چندانی از روند آن ندارند. یا اینکه وقت کافی برای پیگیری کارهای مربوط به آن ندارند. مسئله بعدی عدم تسلط اکثر متقاضیان به زبان خارجی است. بنابراین این افراد ترجیح میدهند که انجام پروسه را به شخص یا شرکت دیگری واگذار کنند. در این مرحله فرد شروع به دریافت پیشنهاد و توصیه از اطرافیان میکند. اگرچه نیازی نیست راه دور بروید. کافی است یک روزنامه را باز کنید یا به گوشی موبایل و تبلیغات رجوع کنید.
بسیاری از این شرکتها مشاوره رایگان میدهند. یعنی شما در ابتدا یک سری اطلاعات کلی در مورد مهاجرت و شرایط کشور مقصد از آنها دریافت میکنید. بخش دوم پس از مشاوره، تصمیم نهایی برای عقد قرارداد است. بالاخره نوبت قرارداد نیز فرا میرسد. واقعیت این است که به علت نبود آییننامه دقیق برای قیمتگذاری این کار، شرکتهای مهاجرتی متناسب با شرایط و عرف بازار قیمتی را به متقاضی اعلام میکنند. این کار بر اساس نوع پرونده (سرمایه گذاری، تخصص، خرید ملک و...) بین ۱۰ تا ۵۰ میلیون تومان قیمت دارد. البته کشور مقصد هم مهم است. اگرچه نهایتا تهیه و گردآوری کلیه مدارک با خود متقاضی است و شرکت نقش مشاور را بازی میکند.
در مورد موسسات اعزام دانشجو، شرایط کمی بهتر است. اگر کسی قصد داشته باشد شرکت اعزام دانشجو تاسیس کند، باید از سازمان امور دانشجویان مجوز اخذ کند. این سازمان زیرمجموعه وزارت علوم است و شرایط و ضوابط خاصی برای تاسیس این شرکتها در نظر گرفته شده است. همچنین، مجوز موسسات اعزام دانشجو باید پس از مدت مشخصی تمدید شود. این کار امکان نظارت بر عملکرد این موسسات را فراهم میکند. موضوع دیگری که در مورد موسسات اعزام دانشجو صادق است، مشخص بودن تعرفه خدمات است. وزارت علوم سالانه یک تعرفه مشخصی را برای این موسسات اعلام میکند. برای کشورهای مختلف تعرفههای متفاوتی وجود دارد. برای مثال اخذ پذیرش دانشجویی از مالزی برای متقاضی حدود ۶۰۰ یورو هزینه در پی دارد. اما تعرفه اخذ پذیرش از دانشگاههای انگلستان و شهر لندن، حدود هزار و صد پوند است. اگرچه برخی از همین موسسات، مبالغی بیش از میزان توصیه شده توسط وزارت علوم دریافت میکنند.
مرحله آخر، ویزا
پس از پایان پروسه دریافت اقامت یا پذیرش تحصیلی، افراد باید برای دریافت ویزا، به سفارتخانههای کشور مقصد رجوع کنند. از آنجایی که شرایط مهاجرت با دیدار کوتاه مدت و ویزای توریستی متفاوت است، معمولا صدور ویزا در اختیار سفارتخانه نیست. بلکه مدارک فرد توسط سفارتخانه به اداره مهاجرت کشور مقصد ارسال میشود. این پروسه بین یک ماه تا چند سال زمان نیاز دارد. برای مثال در صورتی که همین امروز از سفارت آلمان در ایران، درخواست وقت مصاحبه دانشجویی کنید، حداقل یک سال بعد به شما وقت مصاحبه میدهند، یا اگر پرونده مهاجرتی برای کانادا تشکیل دهید، با توجه به شرایط، گاهی باید بیش از سه سال منتظر بمانید.
اساسا پروسه مصاحبه با سفارت باید توسط خود فرد انجام شود و از این جا به بعد دیگر باید آن شخص خودش مسئولیت کار را بر عهده بگیرد. در این زمان نیز شرکتهای مهاجرتی خدمات مشاورهای در مورد اخذ ویزا ارائه میدهند؛ خدماتی که اصولا بر اساس تجربیات پیشین است و هیچ ضمانتی ندارد. اما برای فرد مشتاق به مهاجرت، همین قدم نیز احساس امنیت به همراه دارد. این بخش نیز بار مالی جداگانهای برای متقاضی دارد.
بسیاری از متقاضیان از برخورد نامناسب کارمندان سفارتخانهها گلایه دارند. بارها متقاضیان تحصیل در خارج از کشور، از وزارت خارجه ایران درخواست پیگیری نحوه برخورد با شهروندان ایران را داشتهاند. برای اخذ ویزا از کشورهایی خاص، باید حتما به کشورهای همجوار بروید. برای مثال ویزای کانادا و آمریکا را باید از ترکیه یا امارات دریافت کنید. چندی پیش نیز پرتغال، کنسولگری خود را در تهران بست. همین موضوع بازار دیگری را نیز برای آژانسهای هواپیمایی ایجاد کرده است. آنها از فرد متقاضی وکالت میگیرند تا دریافت ویزا را برای متقاضی انجام دهند. همچنین تورهای مصاحبه سفارت برگزار میکنند. رئیس انجمن دفاتر مسافرتهای هوایی میگوید: «تعداد متقاضیان دریافت ویزای کانادا نسبت به دو سال پیش ۱۰ برابر شده است. همین مسأله سختگیری سفارت این کشور را نسبت به گذشته بیشتر کرده است».
بر اساس نتایج گزارش روزنامه شرق که در سال ۹۶ منتشر کرد، در سال ۲۰۱۱ میلادی، ایران رتبه شانزدهم بیشترین مهاجر تحصیل کرده به کشورهای توسعهیافته را به خود اختصاص داده بود. همچنین، رضا فرجی دانا، وزیر پیشین علوم معتقد است پدیده فرار مغزها، سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار به کشور خسارت وارد میکند.
حدود چهار سال قبل نیز، حسن روحانی، رئیسجمهوری ایران در سخنانی اعتراف کرده بود که «فرار مغزها خسارت بزرگ برای یک ملت است».
فرار مغزها و سرمایه موضوعی است که سالها بسیاری نسبت به آن ابراز نگرانی کردهاند. با اینحال سیاستگذاران نه تنها با این معضل مخالفتی ندارند، که مهاجران را تشویق به بازنگشتن نیز میکنند. چندی پیش ابومحمد مرتضوی، مسئول نهاد نمایندگی رهبری در امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور، با اشاره به دشواری جذب دانشآموختگان در بازار کار، گفته بود: «فارغالتحصیلان ایرانی خارج از کشور برای جلوگیری از سرخوردگی بهتر است که به کشور بازنگردند».